کد خبر 16388
۱۴ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۵
اندر احوال بوق در رانندگی ایرانی ها!

پرشین خودرو: شاید برای بسیاری از ما اتفاق افتاده باشد پشت چراغ قرمز ایستاده‌ایم و چون زمان چراغ زیاد است و كاری از دستمان برنمی‌آید، ترجیح می‌دهیم از آرامش چند دقیقه‌ای استفاده كرده و برای چند لحظه‌ای هم كه شده، دست را از فرمان و پا را از روی پدال برداریم، اما هنوز چراغ سبز نشده كه بوق‌های پیاپی شروع می‌شود.

به گزارش «پرشین خودرو»، به طوری كه برای این‌كه زودتر از صدای بوق‌ها راحت شویم با سراسیمگی از چهارراه عبور می‌كنیم. در این حالت معمولا فشار عصبی ناشی از بوق زدن‌های پیاپی به حدی است كه ما را عصبانی كند و در آن لحظه مشكلات دیگر از یادمان برود، یا زمانی كه می‌خواهیم به خیابان سمت راست بپیچیم، با این‌كه گردش به راست آزاد است با خونسردی راننده جلویی مواجه می‌شویم كه راه را بسته است و هیچ توجهی به این موضوع ندارد. اینها مشكلاتی است كه بتدریج به معضل تبدیل شده است؛ عادت‌هایی كه مانند بسیاری از كارهای روزمره با فرهنگ رانندگی ما نیز عجین شده است. شاید اگر از كسی كه اولین بار به فكر استفاده از بوق در اتومبیل افتاد، درباره هدف او از این كار پرسیده بودیم كارایی آن را بسیار مهم‌تر از كاربرد‌هایی می‌دانست كه این روزها ما از آن بهره می‌بریم. بی‌شك بوق یكی از پركارترین اجزا و قطعات اتومبیل است كه متاسفانه دیر هم خراب می‌شود. شاید اگر بوق خودروها مانند لنت ترمز و دیسك و صفحه اتومبیل پرهزینه بود و زود خراب می‌شد استفاده نابجا از آن اینقدر رایج نمی‌شد. به نوشته جام جم، برای سوار كردن مسافران یكی از مهم‌ترین وسایلی كه نقش حنجره را بازی می‌كند بوق است. زمانی كه به مباركی مراسم عروسی برگزار می‌شود زوج خوشبخت و همراهانشان از بوق زدن برای بیان شادی و بروز هیجان خود استفاده می‌كنند. اگر اتومبیلی به اندازه یك ثانیه دیرتر پس از سبز شدن چراغ راهنمایی حركت كند بوق به وسیله‌ای برای نشان دادن اعتراض تبدیل می‌شود. هنگامی كه می‌خواهیم با دوست عزیزی سلام و احوالپرسی كنیم، از فرط هیجان از بوق استفاده می‌كنیم. همچنین اگر بخواهیم از همان دوست خداحافظی كنیم، باز هم با بوق زدن احساسات خود را بروز می‌دهیم. وقتی از موضوع خاصی عصبانی هستیم و دلمان از روزگار و دوست و فامیل گرفته، بوق زدن بهترین راه برای بروز عصبانیت می‌شود. نكته مبهم در این میان كاربرد اصلی این وسیله است كه برای ما همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. ضرورت فرهنگسازی ترافیكی سیدجعفر تشكری هاشمی، معاون حمل و نقل و ترافیك شهردار تهران با بیان این‌كه ناهنجاری‌های رفتاری در حوزه رفتارهای ترافیكی عامل اصلی افزایش حوادث رانندگی و تلفات ناشی از آن در كشورمان است، می‌گوید: با توجه به رشد چشمگیر و پرشتاب شهرنشینی و زندگی ماشینی، افزایش آمد و شدهای شهری نیاز به فرهنگسازی دارد. پایبندی به ارزش‌های دینی، اجتماعی و اخلاقی و آموزش مداوم و موثر در رفتارهای ترافیكی افراد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. مردم ایران در بسیاری از اصول اخلاقی و رفتاری سرآمد و زبانزد مردم دنیا هستند، اما متاسفانه در اصول و قواعد رانندگی و رفتارهای ترافیكی این ویژگی كمتر در مردم ما به چشم می‌خورد. تشكری هاشمی تاكید می‌كند: فرهنگ ترافیك در كشور ما حتی در مقایسه با بسیاری كشورهای منطقه در سطح پایین‌تری قرار دارد و متاسفانه بی‌‌مبالاتی‌های بسیاری را در رفتارهای ترافیكی شهروندان شاهد هستیم كه به وقوع تصادفات رانندگی منجر می‌شود. البته بسیاری از مشكلات ترافیكی، از نبود برنامه‌ریزی و آینده‌نگری و نیز فقدان آموزش‌های صحیح در گذشته نیز نشأت می‌گیرد كه باید به این منظور تمام ظرفیت‌های موجود به كار گرفته شود. وی با بیان این‌كه احساس نیاز، عزم جدی، خواست ملی و مشاركت همگانی، راه‌حل برون‌رفت از شرایط فعلی فرهنگ ترافیك است، می‌افزاید: در كمتر پدیده اجتماعی مانند ترافیك، چنین لجام‌گسیختگی و گسست فرهنگی دیده می‌شود و شاید این موضوع به آن علت باشد كه جامعه ما جامعه‌ای فردگراست و از دیرباز كمتر تجربه و تمرین كار جمعی را داشته است. تقریبا همه مردم تهران و كلانشهرهای كشور از مساله ترافیك متاثرند و از این‌رو همه دستگاه‌های اجرایی ‌باید در حل این مساله مشاركت داشته باشند. سازمان فرهنگ ترافیك میان جرم با تنبیه باید تناسب وجود داشته باشد. قانون باید سختگیرانه بوده و از چنان بازدارندگی برخوردار باشد كه با تاثیرگذاری لازم در آحاد جامعه، در پیشگیری از جرم توسط افراد خاطی موثر واقع شود. در زمینه آموزش فرهنگ ترافیك به آحاد جامعه راه طولانی را پیش‌‌رو داریم. در این مورد نباید آموزش ترافیك به امتحان از آیین‌نامه راهنمایی و رانندگی هنگام اخذ گواهینامه محدود شود، بلكه تمامی دستگاه‌های دست‌اندركار باید در این زمینه ورود پیدا كنند. بیش از 30 سازمانی كه به نوعی در موضوع ترافیك درگیرند و خود را در این زمینه مسئول می‌دانند، اگر در مورد فرهنگ ترافیك نیز خود را مسئول بدانند بسیاری از مشكلات حل می‌شود. متاسفانه جایگاه قانونی برای سازمانی به عنوان متولی فرهنگ ترافیك وجود ندارد و از این‌رو پیشنهاد می‌شود سازمانی به‌عنوان متولی فرهنگ ترافیك انتخاب شود و البته تا آن زمان شایسته است تمام سازمان‌های دست‌اندركار دست به دست هم داده و در جهت درمان این درد قدیمی گام بردارند. خانواده و فرهنگ رانندگی زهیر شاهرخی روان‌شناس، درباره پیش‌زمینه‌های فرهنگسازی ترافیكی می‌گوید: در بعضی از جوامع افراد از روی ترس و اجبار یا به خاطر تشویق دیگران، قوانین را رعایت می‌كنند. این جوامع از نظر رشد اخلاقی در مرحله پیش‌قراردادی هستند. زمینه‌های مناسب خانوادگی و اجتماعی، موجب رشد اخلاقی افراد از مرحله پیش قراردادی (اجرای قوانین از روی ترس و تشویق) به مرحله قراردادی و حتی مافوق قراردادی كه درونی شدن قوانین است، خواهد شد. در این صورت بتدریج انگیزه فرد به انگیزه‌ای درونی سوق داده خواهد شد و به دنبال تسری این موضوع و البته الگوبرداری كودكان از والدین، این فرهنگ همه‌گیر خواهد شد. بنابراین، ‌باید زیربنای تربیتی افراد در خانواده و در ادامه در مدرسه و جامعه درست پایه‌ریزی شود تا افراد با مهارت‌های زندگی از قبیل خود كنترلی و روان‌شناسی سازگاری آشنا شوند. همچنین خانواده‌ها باید در رشد اجتماعی و عاطفی افراد تا جایی كه مقدور است تعارض‌ها و ناكامی‌ها را كاهش دهند، چراكه در بعضی از موارد افراد برای جبران جایگاه ناموفق اجتماعی، فضای رانندگی را برای خودنمایی و نمایش برتری خود، انتخاب می‌كنند. وی ادامه می‌دهد: با وجود جایگاه موثر خانواده و جامعه، نقش خود شخص بسیار تاثیرگذار است. فرد باید شناخت كامل و جامعی از رفتارها و عكس‌العمل‌های خود داشته باشد و شخصیت خود را بدرستی بشناسد؛ در این صورت با بروز مشكلات مختلف در رانندگی موقعیت خود را مدیریت خواهد كرد. حلقه مفقوده كجاست؟ بستن كمربند ایمنی، تنظیم فاصله با اتومبیل جلویی، زدن راهنما هنگام پیچیدن، دنده عقب نرفتن در بزرگراه‌ها و... همگی قوانینی است كه هنوز در كشور ما از سوی رانندگان رعایت می‌شود، ولی خطاهایی وجود دارد كه از سوی بعضی از رانندگان زیاد جدی گرفته نمی‌شود. شاید هنوز اهمیت پیامد ناگوار این تخلفات برای مردم آشكار نشده است، اما بعضی از تخلفات است كه جریمه مشخصی برای آن در قوانین راهنمایی و رانندگی نوشته نشده است. كارهایی كه ممكن است به ظاهر تخلف محسوب نشود و خطر آنی و جانی نداشته و هزینه سنگینی نیز در پی ندارد ولی بتدریج پیامدهای به مراتب خطرناكتری از تخلفات ذكر شده خواهد داشت، تخلفاتی كه بیشتر می‌توان آن را به‌عنوان احترام نگذاشتن به حقوق شهروندان نام برد. اینها مصادیق بارزی است از رعایت نكردن حقوق متقابل شهروندان؛ مصادیقی كه آرامش و تمركز ما را برای سپری كردن یك روز كاری بر هم خواهد زد. مسلما ترافیك و تردد خودروها در سطح كلانشهرهایی چون تهران علاوه بر افزایش آلودگی‌های صوتی و زیست‌محیطی پیامدهای ناگواری بر اعصاب و روان شهروندان می‌گذارد. در چنین شرایطی افزایش آلودگی‌های صوتی و روانی اعم از بوق زدن‌های پیاپی، توقف در جلوی پاركینگ‌ها، بستن مسیر گردش به راست و... از مواردی است كه چون جریمه خاصی برای آن وجود ندارد، متاسفانه از سوی رانندگان جدی گرفته نمی‌شود؛ خطاهایی كه نمی‌توان آن را به گردن پلیس انداخت، چراكه تا حد زیادی به ارزشگذاری ما به حقوق دیگران برمی‌گردد.
کد خبر 16388

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha