کد خبر 17030
۵ آذر ۱۳۹۱ - ۱۴:۲۱
جگوار XF یوزپلنگ جوان بریتانیایی

پرشین خودرو: جگوار در طول تاریخ همواره یکی از خبرسازترین اتومبیل سازان دنیا بوده است. این اتومبیل ساز بریتانیایی، مدل هایی همچون E-Type را به عنوان زیباترین اتومبیل تاریخ، XJ220 را به عنوان سریعترین اتومبیل تولید انبوه در سال 1992 و XK120 را به عنوان یکی از تأثیرگذار ترین اتومبیل های مسابقه ای در کارنامه خود دارد.

به گزارش «پرشین خودرو»، جگوار مدتی زیرمجموعه بریتیش لیلاند موتورز، و مدتی زیرمجموعه فورد موتورز بود و از سال 2008 تحت سلطه تاتا موتورز هند قرار گرفته است. در حال حاضر کمپانی جگوار در سایه تاتاموتورز پس از مدت ها، اوغاتی خوش و بی دغدغه را سپری می کند. در حال حاضر جگوار تنها سه مدل XK، XJ و XF را در نمونه های مختلف با موتورهای متنوع تولید می کند.اما جگوار و دیگر اتومبیل سازان بریتانیایی از ابتدا تاکنون در ایران از جایگاه مناسبی برخوردار نبوده اند و در این بازار نتوانستند با حضور آلمانی ها، آمریکایی ها و ژاپنی های جای خود را بیابند. در حال حاضر شاید تنها جگوارهای جدید را بتوان در جزیره کیش مشاهده کرد که تعداد آن‌ها به سه دستگاه می رسد. دو دستگاه XF و یک دستگاه XJ. البته چند دستگاه X-Type قدیمی هم هنوز در حال تردد است. ماده پیکار انحنای نرم سقف را باید زیباترین عنصر زیبایی XF دانست. این انحنا از بالای جلوپنجره آغاز شده و شکستگی کابین را در بر گرفته تا نهایتا به صندوق بار ختم شود. چراغ های متفاوت عقب که به وسیله یک قطعه باریک آلومینیومی به یکدیگر متصل شده اند، ظاهری یکپارچه و متفاوت دارد. اما نمای جلو به زیبایی نمای جانبی و عقب نیست. تنها نکته قابل توجه در نمای جلو، قرار گرفتن چراغهای مه شکن در محفظه چراغهای اصلی است. با وجود برجستگی های متعدد بر روی کاپوت، نمای جلو تا حدودی مسطح و فاقد حجم به نظر می رسد. در حال حاضر، ظاهر حجمی در نمای جلو در اتومبیل های کره ای، بخصوص کیا اپتیما و اسپورتیج، هیوندای سوناتا، آزرا و نسل جدید آوانته کاملأ ملموس است. اما برخلاف محصولات هیوندای که منحنی ها بی هدف بکار رفته اند، هیچ منحنی و برجستگی یا فرورفتگی زائدی در XF مشاهده نمی شود. این بدنه تنها مبتنی بر فلسفه زیبایی طراحی نشده است، بلکه آیرودینامیک نیز نقش مهمی در شکل‌گیری بدنه داشته است. XF پیش از ورود به تونل باد، توسط نرم افزارهای شبیه ساز آیرودینامیک آزمایش شد. بخش عقب که شکلی صاف تر با ارتفاع بلندتر از اتومبیل های معمول دارد، آیرودینامیک بهتری از اتومبیل های با صندوق بار گرد و پایین تر دارد و این امر در تونل باد به اثبات رسیده است. این مورد در کنار، انحنای کوپه مانند سقف باعث شده تا XF در مبحث آیرودینامیک حتی بهتر از سوپراسپرت جاودانه XJ220 باشد، چرا که ضریب مقاومت آن در برابر هوا تنها 0.29 است. حتی آینه های جانبی طوری طراحی شده اند تا کمترین اصطکاک را ایجاد کنند. جگوار XF، در واقع نمونه تولیدی کانسپت C-XF بوده است که کانسپت مورد بحث طراحی اسپرت تر و بسیار قوی تری از نمونه تولیدی داشت. برای مثال در XF، چراغهای باریک و خشن کانسپت، جای خود را به چراغهای بزرگتر با یک انحنای نیم دایره در وسط آن دادند که نمای جلو و کنار را بسیار تحت الشعاع قرار داده است. قابل ذکر است که XF فیس لیفت شده که از سال 2011 وارد بازار شد، چراغ هایی شبیه به C-XF دارند. به کیفیت خوش آمدید! با باز کردن در XF وارد کابینی متفاوت با کابین هر اتومبیل دیگر می شوید و در اینجاست که تمام خاص بودن و پرستیژ این برند بریتانیایی نمایان می شود! تکنولوژی هایی منحصر به فرد که تاکنون در هیچ اتومبیل دیگری دیده نشده است، از کابین XF دنیایی دیگر ساخته است. به نشوته تخت گاز، در ابتدا عدم وجود دسته دنده است که بیشترین توجه را به خود جلب توجه می کند. اهرم تعویض دنده در XF جای خود را به یک گوی داده است که در صورت خاموش بودن اتومبیل همسطح با کنسول قرار گرفته و پس از استارت زدن بالا می آید. این نوآوری، شاید جلوه ای دیگر به کابین داده باشد اما به هنگام رانندگی، حسی غریب و نامتعارف را به راننده القا می کند زیرا معمولأ به هنگام رانندگی یک دست بر روی اهرم تعویض دنده قرار می گیرد، اما XF اهرمی ندارد که دست خود را روی آن قرار دهید، بنابراین عادت کردن به این مهم نیازمند ساعاتی رانندگی با XF است. مورد دوم، دریچه های سیستم تهویه است که با فعال کردن سیستم تهویه، دریچه ها نمایان می شوند و در حالت عادی ظاهری یکپارچه با داشبورد و کنسول مرکزی دارند که این مورد هم در نوع خود بسیار جالب توجه و نوآورانه است.در کنار این دو مورد، مواردی همچون صفحه نمایش با گرافیک های ساده و خوانا و نحوه باز شدن در داشبورد به صورت لمسی نیز جالب هستند. راحتی سرنشین فدای زیبایی اما از همه مهم تر آنچه که در کابین حس خوشایندی را به سرنشینان القا می کند، کیفیت خوب مواد و متریال مورد استفاده، ضمن طراحی فوق العاده آن است که حس لوکس و خاص بودن را به سرنشینان منتقل می کند. به جرأت نمی‌توان هیچ ایراد و انتقادی را به این کابین وارد دانست و به عنوان یکی از کابین های جاودانه در صنعت اتومبیل باقی خواهد ماند. به کارگیری توام چوب و آلومینیوم در کنار چرم، مزیت کابین XF است زیرا در اکثر اتومبیل ها انتخاب چوب یا آلومینیوم به صورت آپشن است اما در XF هر دو را در کنار هم بصورت استاندارد خواهید داشت. انحنای نرم سقف نیز حتی از درون کابین، زیبایی خاصی دارد و حس اسپرتی را به کابین منتقل می کند، اگرچه فضای سر سرنشینان عقب تا حدودی فدای این زیبایی شده است. تا به حال، همه چیز در مورد XF رضایت بخش بوده است. اما در بخش فنی چطور؟ این یوزپلنگ وحشی به موتور 6 سیلندر خورجینی به حجم دقیق 2967 سی سی تجهیز شده است که 238 اسب بخار را در 6800 دور در دقیقه و 293 نیوتن متر گشتاور را در 4100 دور در دقیقه تولید کند. این قدرت با توجه به در نظر گرفتن موتور 6 سیلندر آن چندان خوشایند نیست. باید توجه داشت که اتومبیلی همچون کیا اپتیما از موتور 4 سیلندر 2 لیتری به وسیله یک توربوشارژر، 274 اسب بخار بیرون می کشد! آزمایش را آغاز می کنیم و در همین ابتدای امر متوجه می شوید که فرمان آن از فرمان اتومبیل های دیگر اندکی باریک تر بوده و این فرمان به خوبی در دست نمی نشیند اگرچه ممکن است به مرور زمان به آن عادت کنید. اما این فرمان بسیار نرم و سبک بوده است و جز مبحث باریکی آن ایرادی از نظر فنی نمی توان به آن گرفت. بی صبرانه منتظر آزمودن شتاب صفر تا صد آن بودم و پس از بارها و بارها تکرار در حالت اسپرت جعبه دنده، بهترین زمان به دست آمده، 9.4 ثانیه بود. این زمان در حالی به دست آمد که زمان رسمی اعلام شده، 8.2 ثانیه است. که برای موتور 6 سیلندر جگوار، نسبت به رقبا اندکی ضعیف به نظر می رسد.البته وزن بالای XF را هم باید در نظر داشت زیرا XF وزنی معادل 1731 کیلوگرم دارد. در بحث حداکثر سرعت نیز، جگوار نتوانست در مسیری که مرسدس بنز E300 به سرعت های بالای 200 کیلومتر دست یافت بیشتر از 190 کیلومتر را لمس کند. اما ادعای جگوار مبتنی بر آیرودینامیک عالی XF و پایداری خوب آن در سرعت های بالا کاملأ ملموس است زیرا با وجود نرمی فرمان، کابین کمترین تکان و ارتعاشات را به سرنشینان منتقل می کند. جگوار XF توانست در زمان 1.1 ثانیه از سرعت 60 کیلومتر بر ساعت کاملأ متوقف شود که آن را باید مدیون دیسک های 326 میلی متری به ضخامت 20 میلی متر در جلو و عقب دانست. باب طبع مسن ها طی سال های اخیر، جگوار سعی کرده تا سواری محصولاتش در عین نرمی، حس اسپرت نیز داشته باشد و گویی در رسیدن به مقصدش موفق بوده است. فرمان حتی در سرعت های بالا نرم و واکنش پذیر بوده، کمک فنرها نیز به خوبی عمل می‌کنند و هیچ ایرادی از آن‌ها نمی توان گرفت. کابین کمترین لرزش وتکان را دارد و صدای باد و اصطکاک لاستیک با سطح مسیر بسیار اندک است. با قرار دادن جعبه دنده در وضعیت اسپرت، تفاوت در واکنش پدال گاز و نحوه تعویض دنده‌ها محسوس است و غرش گوش نواز موتور از دورهای پایین تر به گوش می رسد. البته صدای پیشرانه برای اتومبیلی در این کلاس، بیش از حد به کابین نفوذ می کند. در یک جمع بندی کلی باید گفت که جگوار XF از نظر طراحی، امکانات، نوآوری، کیفیت و مجموعه فنی به خوبی عمل کرده است و تنها ضعف آن را باید در موتور کم قدرت آن جستجو کرد که برای وزن 1.7 تنی آن کافی نیست و شتاب متوسطی در اختیار راننده می گذارد. این مورد را هم باید در نظر داشت که اولویت جگوار در ساخت XF، عرضه سدانی زیبا، نوآور و با پرستیژ بوده است نه سدانی قوی و سریع، چرا که جگوار می داند که مشتریانش بطور میانگین 10 تا 15 سال مسن تر از مشتریان ب ام‌و هستند، بنابراین مشتریان بیش از آنکه تشنه قدرت و سرعت باشند، طالب پرستیژ، کیفیت و تفاوت هستند. جگوار XF مورد آزمایش مدل سال 2008 بوده و به قیمت 38 میلیون تومان برای فروش گذاشته شده است. این قیمت برای اتومبیلی با پرستیژ مثل جگوار ارزنده است اما قیمت یک دستگاه XF نو، با توجه به وضعیت فعلی ارز، مبلغی در حدود 80 میلیون تومان آب خواهد خورد که با توجه به دیگر گزینه های موجود با این مبلغ، نمی توان آن را از هیچ نظری ارزنده تلقی کرد. در پایان ضمن تشکر از سعید رهنما و علی مزارعی جهت تهیه تصاویر، از محمد صالح ایرانمنش جهت قرار دادن اتومبیلشان برای آزمایش، تشکر و قدردانی می کنیم.
کد خبر 17030

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha