پرشین خودرو: به طور حتم اگر شما هم علاقهمند یا نیازمند به خودرو باشید سرزدن به سایتها و روزنامهها برای اطلاع از قیمت خودرو یکی از کارهای اصلی روزانهتان خواهد بود.
به گزارش «پرشین خودرو» به نقل از شبکه ایران، حالا اگر این خودرو را خریده باشید افزایش قیمت دلتان را به نرخ بالا و بالاتر خوش میکند و اگر هم که هنوز موفق به خرید یک خودروی حتی معمولی نشدهاید این افزایش قیمتها غمتان را دوچندان کرده و احتمالاً از خرید منصرفتان میکند.
با این توصیف برای این که بتوانید هم به خودروی آرزوهایتان دست پیدا کنید و هم به هزینهای که در جیبتان هست بسنده کنید، چه باید کنید؟
هماکنون در بسیاری از کشورهای پیشرفته، خودروهایی تولید میشود که به مدد استفاده از قطعات بازیافتی قیمت کمتری را به مشتریها تحمیل میکند، این خودروها مثل همان نمونههای اصلی خود هستند با این تفاوت که اگر در نمونه اصلی سوپاپ نو به کار رفته در این مدلهای بازیافتی از قطعات بازیافتی استفاده شده است و به همین علت هم قیمت مواداولیه آن کاهش یافته و در نهایت خودروی ارزانتر به دست مصرفکننده رسیده است.
این تئوری که در علم بازیافت به استفاده مجدد معروف است در شرایطی که قطعات اولیه خودرو بسیار گران شده و به علتهای متعددی با زحمت به دست خودروسازان میرسد میتواند بسیار مفید و مثمرثمر باشد بویژه در شرایط حاضر در کشور ما که دسترسی به بعضی قطعات خودروها دشوار و سخت شده است.
کامیار فیلسوفی، قائم مقام اتحادیه صنایع بازیافت کشور درباره این که آیا این تئوری یعنی استفاده مجدد در صنایع ما به کار میرود یا نه توضیحات جالب توجهی میدهد.
او با اشاره به عملیاتی که کمپانیهای بزرگ خودروسازی دنیا درباره قطعات خودروها انجام میدهند، میگوید: شما الآن میتوانید در اکثر کشورهای توسعه یافته دنیا خودروی قدیمی خود را که البته از عمر مفیدش نگذشته است به کمپانیهای بزرگ خودروسازی تحویل دهید و با پولی که از فروش آن دریافت میکنید یک خودروی مشابه در کلاس پائینتر و با هزینه مناسبتر خریداری کنید.
اما چرا کمپانیهای بزرگ حاضر میشوند خودروهای فرسوده را تحویل گرفته و با قیمتی که در ایران فکرش را هم نمیکنید مشتری را راضی از در شرکت بیرون ببرند!؟ آیا آنها دلشان به حال جیب مصرفکننده سوخته یا نه عاشق خودروهای قدیمی پا به سن گذاشته هستند.
خیر به قول فیلسوفی، آنها تنها به دنبال قطعات حساس خودروهای فرسوده هستند که در کیلومترهای بسیار زیاد مستهلک میشود، بنابراین قیمت یک خودرو که با این قطعات ساخته میشود نسبت به خودرویی که در آن از قطعات کاملاً نو استفاده شده است متفاوت خواهد بود. مثلاً اگر قیمت مدل صفرکیلومتر این خودرو 1000 باشد شما میتوانید دست دوم آن را با قیمت 300خریداری کنید.
الآن تئوری استفاده مجدد در سراسر دنیا امری مرسوم و رایج است که ما هم میتوانیم در شرایطی که قیمت خودرو بسیار افزایش یافته و عمده دلیل آن هم نبود قطعات است از این تئوری استفاده کنیم، چرا با وجود اینکه کشورهای دیگر سالهاست که از این تئوری استفاده میکنند و از این طریق هم، خودروساز و مشتری هر دو ذینفع هستند، در کشور ما استفاده مجدد موضوعی ناشناخته و شاید هم غیرمرسوم است؟
فیلسوفی در این زمینه توضیحاتی میدهد که بخش عمده آن به عدم همکاری خودروسازان و وارد نشدن آنها به این عرصه برمیگردد.
او میگوید: متأسفانه ما در کشورمان با بحثی به نام بازیافت قطعات خودرو غریبه هستیم و کلاً به جای اینکه خودرویی را بازیافت کنیم آن را اسقاط میکنیم و از بین میبریم. ما در جشن خروج خودروهای فرسوده که از سال85-84 آغاز شد توانستیم یک میلیون خودروی فرسوده را از چرخه حمل و نقل خارج کنیم. اغلب این خودروها البته عمر مفیدشان بیشتر از 30 سال بود و میتوان گفت که کاملاً فرسوده شده بودند، خب ما با اینها چه کردیم؟ این خودروها را در مراکز اسقاط بهعنوان آهن قراضه مچاله کردیم و کاملاً از بین بردیم.
اما در دنیا این اتفاق نمیافتد، الآن سن از رده خارج کردن خودروها در اروپا حدود 5 سال است. خب وقتی عمر مفید خودرو را به 5 سال تقلیل میدهند میتوان امیدوار بود که مصرفکننده خودرو را وقتی هنوز به طور کامل مستهلک نشده و جایی برای استفاده مجدد از قطعات دارد تحویل خودروساز دهد و خودروساز هم به جای این که خودرو را به دست مراکز اسقاط بسپارد و آهن قراضه تحویل بگیرد از قطعات مفید آن استفاده کند و یک خودروی بازیافتی را با قیمت پائینتر روانه بازار مصرف کند، حالا ما اگر بتوانیم این کار را خودمان در ایران انجام بدهیم یعنی مراکز بازیافت را توسعه دهیم و از همه قطعات خودروهای فرسوده به نحو احسن استفاده کنیم در این زمینه چند گام جلو خواهیم افتاد.
قائم مقام اتحادیه صنایع بازیافت درباره قطعاتی که میتوان از آنها به شکل دوباره استفاده کرد، میگوید: میل بادامک، سوپاپ، فنر لول، فنر تخت، پیچ و مهره و امثال آن ازجمله قطعاتی هستند که میتوان از آنها دوباره استفاده کرد، این کار هم البته به فناوری پیچیدهای نیاز ندارد و استفاده از آن بسیار ساده است چرا که ما فقط قطعات را بازسازی میکنیم، البته این کار باید در قالب یک قرارداد بلندمدت با شرکتهای خودروسازی انجام شود تا برای هر دو گروه مصرفکننده و خودروساز به صرفه باشد.
اما متأسفانه در ایران واحدهای بازیافت که البته باید بگوییم واحدهای اسقاط، آهن قراضه و پلاستیک خودرو را خرد میکنند و مسئولان نیز برای از رده خارج کردن خودرو فقط کاهش مصرف بنزین را دیدهاند و نه استفاده دوباره از مواد اولیه را.
در حالی که یک فرد ممکن است تمایل داشته باشد که خودروی خود را عوض کند. این فرد اما چند گزینه بیشتر پیش رو ندارد. یا باید خودروی خود را به دست دلال و واسطه بسپارد که آنها هم خودرو را به قیمت بسیار پائین میخرند و به نوعی بر سر مال میزنند یا ممکن است آنقدر صبر کند که خودرو اسقاطی شود و به خاطر دریافت وام چند میلیونی آن را روانه مراکز اسقاط کند و بتواند با وام آن یک خودروی جدید و البته نه باب میلش خریداری کند.
وی حالت سومی را هم برای این وضعیت ترسیم میکند و اینکه خودروساز میتواند با یک ضرب و تقسیم ساده هزینه کارگر و سود خودرو را کنار گذاشته و هزینه مواد اولیه را حساب کند. مثلاً سازنده پراید بگوید من یک میلیون بابت سود خالص و یک میلیون هم برای کارگر هزینه پرداخت کردهام، خب اگر جمع کل این خودرو 5 میلیون تومان باشد، 3 میلیون تومان هم بابت مواد اولیه باقی میماند که اگر بخواهد فقط آلومینیوم خالص را حساب کند رقم کمی میشود، اما اگر همین خودرو بهدرستی بازیافت شود و از همه مواد اولیه آن بهدرستی استفاده شود مثلاً سوپاپ آن بازسازی شده و در پراید دیگری استفاده شود برای او بسیار مقرون به صرفه خواهد بود. برای این کار ما باید صنایع اسقاط را به صنایع بازیافت تبدیل کنیم.
فیلسوفی درباره خودروهایی که چندان مستهلک نشدهاند اما بنا به دلایلی مثل تصادفات، اتاق خود را از دست دادهاند نظر دیگری دارد، او میگوید: هماکنون سازمانهای بیمه در ازای پرداخت خسارت، داغی خودروی تصادفی را تحویل میگیرند که بعدها به صنایع اسقاط میسپارند، آنها هم داغیها را تبدیل به آهن قراضه میکنند، در حالی که میتوان با یک سرویس ساده از قطعات سالم این خودروی تصادفی در خودروهای دیگر استفاده کرد و از این طریق علاوه بر حذف دلالها، ارزش پول ملی را هم حفظ کرد.اما هماکنون با چه توجیهی این اتفاق با وجود به صرفهبودن رخ نمیدهد؟
این کارشناس بازیافت در پاسخ به این سؤال علت جالبی را مطرح میکند، او معتقد است: از آنجا که در استفاده از این قطعات احتمال تقلب زیاد است مسئولان ترجیح میدهند که کل قطعات به طور کامل از بین برود، چرا که ممکن است از این قطعات در خودروهای صفر کیلومتر استفاده شده و با همان قیمت بالا به دست مصرفکننده برسد.در حالی که میتوان با یک نظارت ساده بر نقل و انتقالات از هدررفتن این سرمایه عظیم جلوگیری کرد. چون با این اقدام میتوان قطعاتی را که در بازار موجود نیست دوباره در خط تولید قرار داد.
البته بهترین ناظر در این زمینه میتواند خودروساز باشد و ضمناً اصولیترین راهکار هم تقویت واحدهای بازیافت است. ما از شروع طرح از رده خارج کردن خودروها تاکنون یک میلیون خودرو از رده خارج کردهایم که سرعت بازیافت محسوب نمیشود، واحدهای بازیافت هماکنون مشکل تأمین نقدینگی دارند چرا؟
چون خودرویی که برای بازیافت میرود ارزش پائینی دارد، سن آن بالاست، قطعات آن هم مستهلک شده است و در ضمن اجازه فروش قطعات آن را هم به طور مجزا نمیدهند، بنابراین تا زمانی که خودروسازان با واحدهای بازیافت خودرو قرارداد نبندند و مثلاً بگویند که همه پیستونهای جدا شده را با قیمتی ورای آلومینیوم آن میخریم، اتفاق چشمگیری نخواهد افتاد.
شاید جالب باشد که بدانید تنها ارزش بازیافت آلومینیوم 9 برابر ارزش خالص آن است. چون ناخالصیهای آن بسیار کمتر بوده و یکبار روی آن عملیات فراوری انجام شده است. بر این اساس اگر قرار باشد خودروسازها قطعات جدا شده را به طور یکدست از واحدهای بازیافتی خریداری کنند ولو به عنوان مواد اولیه و یا به صورت قطعهای که میتوان دوباره از آن استفاده کرد، هزینه تولیدات خود را به شدت پائین خواهند آورد، ضمن این که درآمد واحد بازیافت هم بیشتر خواهد شد، چون شمش پیستون اتومبیل را میتواند گرانتر از شمش آلومینیوم خالص به خودروساز بفروشد، به علاوه این که این کار کمک میکند تا طرح جایگزینی خودروهای فرسوده سریعتر انجام شود. وقتی خودروی فرسوده گرانتر از قبل خریداری شود، مشتری به جای این که 30 سال از یک خودرو کار بکشد 10 سال استفاده مفید میبرد و بعد هم برای استفاده مجدد تحویل واحد بازیافت میدهد.
در حال حاضر سن خودروی فرسوده در کشور ما برای سواریها 30 سال تعیین شده است، اما این خودرو آنقدر فرسوده شده که دیگر نمیتوان پیچ و مهره آن را از هم جدا کرد. پس باید سن اسقاط را پائین آورد و به 15 تا 20 سال رساند، چرا که خودرویی که از سال 1970 بار جا به جا کرده و مسافرکشی میکند تنها به درد کورههای ماشینسوزی میخورد، آیا این طرح نمیتواند مسئولان را برای ورود به صنعت بازیافت خودروها توجیه کند؟
کد خبر 17074
نظر شما