کد خبر 20115
۲ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۹:۲۹
طنز: جلسه خواستگاری با پراید!

پرشین خودرو: این روزها قیمت پراید طوری شده که صاحبانش حتی در خواب‌های رنگی دم صبح هم نمی‌دیدند اینگونه در عرض یکماه، سرمایه‌دار(!؟) شوند!

به گزارش «پرشین خودرو» به نقل از خبرآنلاین، چند سکانس اتفاقی را با هم مرور کنیم. سكانس اول: خب پسرم! درست كه تموم شده، سربازی هم كه رفتی...پراید رو هم كه ثبت نام كردی، دیگه باید برات آستین بالا بزنم... - پسر، كمی سرخ و سفید می‌شود و نگاهش در افق شیرین می‌شود و پنجره باز همسایه روبرویی در ذهنش نقش می‌بندد. سكانس دوم: - خب آقا داماد چكاره‌اس؟ - یه پراید داره، گذاشته بانك، سودشو می‌گیره. - احسنت...بعد از ظهر ها چی؟! كار جوهر مرده. - بعله. عصرها هم می‌ره تو اینترنت منتظر باز شدن سایته تا پراید ثبت نام كنه... - آفرین. من دیگه سوالی ندارم، بهتره خودشون برن با هم حرف بزنن... سكانس سوم: - كبری خانوم جون! دیروز مهمون خارجی داشتین؟ - آره صغری خانوم جون. پسر خواهرم تازه از آلمان برگشته... - یه اسفندی چیزی دود می‌كردی، مردم چش ندارن ببینن كه. طرف از خارج كه اومده، مجرد و خوش برو رو هم كه هست، پراید هاچ بك هم كه داره... - دست رو دلم نذار كه خونه! یعنی از ثانیه ای كه اینا پاشون رو گذاشتن تو محل تا وقتی رفتن، دلم مث سیر و سركه می جوشید... سكانس چهارم: (مرد غمگین و شكسته، گوشه پاركینگ آپارتمان كز كرده است. زن آرام به او نزدیك می‌شود. مرد آهی می‌كشد و از جا بلند می‌شود و با حسرت دستی بر سروروی ماشینش می‌كشد. او یك زانتیای مشكی دارد) - اگه دست من بود هیچوقت نمی‌فروختمش... زن: خدا بزرگه بعدا دوباره یكی می‌خری... مهم اینه كه قرض مردمو بدی! - لعنت به اون شب بارونی...اگر زمین خیس نبود، اصلا بهش نمی‌خوردم. حالا باید ماشینو بفروشم تا خسارت ماشین شو بدم...لعنت به این شانس... - خودتو ناراحت نكن! داداشم زنگ زد، گفت مشتری زانتیا توی نمایشگاه منتظره، پاشو برو تمومش كن. راستی گفت راننده پراید گفته منم می‌آم نمایشگاه، پول خسارت رو همونجا می‌گیرم! سكانس پنجم: مكالمه تلفنی دو دختر دم بخت یكی ۳۱ ساله و دیگری ۳۳ ساله نازیلا ۳۳ ساله: خب می گفتی... بهاره ۳۱ ساله: آره دیگه...بعد بهش گفتم شما برای من ماشین هم می‌خرین؟ - خب چی گفت؟ - وای خدا...دیونه‌ام كرد...دلت بسوزه! - خب حالا بگو! - گفت همین پرایدی كه دارم رو به نامت می زنم. - خوش به حالت. البته اون پسره كه گفتم گیر داده هرچی می‌گم می‌خوام ادامه تحصیل بدم، ول كن نیست... - خب؟ - فكر می‌كنی شغلش چیه؟ - نمی‌دونم. - فوق لیسانس مكانیك داره و تو كار خرید و فروش پرایده. - او...له له! شاماهی گرفتی ناقلا! - البته من می‌خوام ادامه تحصیل بدم‌ها...راستی تو هم مراقب باش، سروناز رو كه یادت هست، داماد تو زرد از آب در اومد كلا همه چی بهم خورد. - وا...چرا آخه؟ اون كه می گفت پسره حرف نداره. - گور به گور شده گفته بود دو تا پراید داره، یكی سفید، یكی آلبالویی...معلوم شد دروغ گفته. مزدا تیری داشته. - مرده شور شو ببرن. این پسرا همه‌شون حقه بازن. - آره عزیزم. تو مراقب باش. بفرست دم خونه و محله و محل كارش تحقیق كنن، دروغگو در نیاد... سكانس ششم: - اقدس خانوم جون كجا می‌ری حالا؟ اتفاقی نیافتاده كه... - اتفاقی نیافتاده، ندیدی با چه فیس و افاده‌ای سوئیچ پرایدشو می‌چرخوند...ما كه ندید بدید نیستیم، اونوقت كه هیچكی هیچی نداشته، شوهر من برام قطار قطار النگو می‌خرید. زیر پامم زانتیا بود. حالا بعضیا تقی به توقی خورده، به سایه‌شون می‌گن، دنبالم نیا بو می‌دی! - اقدس خانوم جون، قربونتون برم، حالا شما كوتاه بیاین. سفره انداختم... (صدایی كش‌دار از آنسوی مجلس خانم‌ها): به كوری چشم بعضیا، دو تا پراید هم ثبت نام كردم! - اووووووف (صدای حسرت خانم های حاضر در جلسه) شهین خانم: گردنشو نگا كن...حواله خرید پراید دنده اتومات! مهین خانم: خدا شانس بده، تا دیروز ماست بندی داشتن حالا كرور كرور پول رو پول می ذارن و پراید روی پراید... شهین خانم: تازه اینكه چیزی نیست، شنیدم همه طلاهاشو فروخته، تخمه آفتابگردون خریدن...
کد خبر 20115

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • وحید ۰۰:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۲
    0 1
    بله...! ما ایرانی ها نسبت به گرانی ها با خنده و شوخی و مسخره گری واکنش نشان میدهیم ... و هیچ چیز را جدی نمیگیریم... اگه خودرو در کشور های دیگر نیز 80 تا 100 درصد گران شده بود آیا واکنش ها همین بود