کد خبر 48544
۲۵ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۴
وقتی شگفت‌انگیزان خودروسازی از یاد بروند

پرشین خودرو: برخی از برجسته‌ترین مدل‌های تولید شده در دنیای خودرو، نسخه‌های عملکردی یا پرفورمنس از سدان‌ها و کامپکت‌های پایه خود بوده‌اند. در این میان، بعضی خودروها مانند «مرکوری گرند مارکیز» و «فولکس واگن بیتل» همراه با توربوشارژها، موتورهای بزرگ،

به گزارش «پرشین خودرو»، نظیمات سیستم‌های تعلیق و کیت‌های ترمز بزرگ تبدیل به موجودی عجیب و غریب در مقایسه با نقش خود به عنوان یک وسیله نقلیه ارزانقیمت یا یک سدان خانوادگی شده‌اند. از «اولدز موبیل» گرفته تا «ساب»، مدل‌هایی از این دست، در ادامه بررسی شده‌اند. فهرستی که در ادامه می‌آید، دربرگیرنده مدل‌های عملکردی غیرقابل انتظار و شگفت‌انگیزی است که با گذشت زمان به‌دست فراموشی سپرده شده‌اند. وقتی فورد «کانتور» در سال ۱۹۹۴م معرفی شد، با یک کامپکت سدان با طراحی اروپایی روبه‌رو بودیم که امکانات آن اندکی بیشتر از یک خودروی معمولی بود. این موضوع، حداقل تا سال ۱۹۹۹م صدق می‌کرد. در سال ۱۹۹۹م، فورد جدا از مدل موجود «موستانگ»، به دنبال هیجان و عملکرد بیشتر در خط تولید خود می‌گشت. بر این اساس، مهندسان تیم وسایل نقلیه ویژه فورد (SVT) از هنر خود برای مدل «کانتور» استفاده کردند و آن را از یک سدان ساده و بی‌آلایش، تبدیل به خودرویی کردند که به گفته فورد، می‌خواست یک رقیب امریکایی برای M۳ باشد. برای رسیدن به این مقصد، «کانتور» یک مانیفولد مکش با جریان بالا، سرسیلندرهایی با پرداخت مناسب، میل‌بادامک‌های اختصاصی، پیستون‌های ویژه، یک فلای‌ویل سبک‌تر و یک سیستم اگزوز ۲گانه با جریان بالا دریافت کرد. این تغییرات در موتور ۲/۵ لیتری دوراتک V۶ باعث شد تا قدرت آن از ۱۷۰ به ۱۹۵ اسب‌بخار افزایش یابد و البته گشتاور حداکثر آن به میزان ۲۲۳ نیوتن‌متر حفظ شد. در همین حال، فورد از یک سیستم تعلیق بزرگتر در کنار میله‌های ضد لغزش ضخیم‌تر و مجموعه ترمزهای قدرتمند برای هندلینگ بهتر در سرعت‌های بالاتری که برای خودرو ایجاد شده بود، استفاده کرد. این مدل کامپکت با قدرت به نسبت اندک از «اولدز موبیل»، آخرین گزینه برای ارائه یک نسخه پرفورمنس. ولی «اولدز موبیل» نه‌تنها یک نسخه با عملکرد بالا از «اچیوا» ساخت، بلکه آن را تبدیل به یکی از بهترین کامپکت‌های زمان خود از نظر رانندگی کرد. فهرست بهینه‌سازی‌های انجام‌شده برای مدل SCX نسبت به مدل پایه «اچیوا» بسیار طولانی است. موتور ۲/۳ لیتری «اولدز موبیل» Quad ۴ با ۱۹۰ اسب‌بخار و گشتاور ۲۱۷ نیوتن‌متر، بالاترین قدرت را در زمان خود در محصولات «جنرال‌موتورز» در بین موتورهای ۴ سیلندر تنفس طبیعی داشت. این قدرت بالاتر، بیشتر به میل‌بادامک‌های ویژه، سوپاپ‌ها، سیستم اگزوز و برنامه‌ریزی ECU برمی‌گشت. برای آنکه SCX بتواند در نمایشگاه سری SCCA رقابتی مناسب داشته باشد، این با استرات‌ها و شوک‌های تنظیم‌شونده الکترونیکی و همین‌طور میله‌های ضد لغزش عریض‌تر در عقب ارائه شد. یک ترانس‌آکسل Getrag نسبت‌های خاص دنده‌های دوم و پنجم را انتقال می‌داد تا به این وسیله مدیریت انتقال با قدرت بهتری انجام شده و روند شتاب‌گیری بهبود یابد. مرکوری «مارائودر» ۲۰۰۳ یکی از بهترین خودروهایی بوده که در طول عمر خود چندان جلب‌توجه نکرده است. در نگاه اول، «مارائودر» چیزی بیشتر از یک طراحی سیاه رنگ از یک مرکوری «گرند مارکیز» نیست؛ خودرویی که خودش تنها نشان فورد «کراون ویکتوریا» را جابه‌جا کرده است. فورد برای این مدل، از یک موتور ۴/۶ لیتری V۸ استفاده کرد که قدرتی به اندازه ۳۰۲ اسب‌بخار و گشتاوری به اندازه ۴۳۱ نیوتن‌متر به همراه داشت؛ قدرتی که بیشتر به لطف عناصر مشترک عملکردی با «موستانگ مچ یک» حاصل شده بود. در همین حال، سیستم‌های تعلیق و ترمز نیز ارتقا یافته بودند و در نتیجه، «مارائودر» ۲۰۰۳ تبدیل به یکی از قدرتمندترین و هیجان‌انگیزترین محصولات مرکوری شده بود. مدل‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ از فولکس‌واگن بیتل RSi یکی از بهترین نمونه‌های تلاش گروه فولکس‌واگن برای ایجاد ارتباط بین بیتل و پسرعموی نه‌چندان صمیمی خود، یعنی پورشه ۹۱۱ به شمار می‌رود. یک موتور ۳/۲ لیتری VR۶ با قدرت ۲۲۱ اسب‌بخار که از گلف R۳۲ گرفته شده، در زیرکاپوت این مدل به کار رفته و برای انتقال قدرت آن نیز از یک گیربکس‌دستی ۶دنده استفاده شده است. در همین حال، با استفاده از یک سیستم دیفرانسیل تمام چرخ متحرک، از انتقال کل قدرت به چرخ‌ها اطمینان حاصل می‌شود و بهینه‌سازی‌های زیادی نیز در سیستم تعلیق عقب انجام شده است. یک کیت بدنه عریض و تهاجمی در این مدل، به ما یادآوری می‌کند که این یک «بیتل» معمولی نیست. در داخل کابین، به صورت گسترده از فیبر کربن، عناصر آلومنیومی و چرم نارنجی‌رنگ، به همراه صندلی‌های مسابقه‌ای «ریکارو» استفاده شده است. همچنین تولید این مدل به تعداد ۲۵۰ دستگاه محدود بوده است. چیزی که از نام «جگوار XJ۸ سدان» به ذهن متبادر می‌شود، یک سواری متین و باوقار در حاشیه شهر و خودرویی آرام و آسوده‌خاطر است که به شما اطمینان می‌دهد که به موقع و نه‌تنها با سرعت بالا، به مقصد موردنظرتان می‌رسید. اما نخستین نسل از XJR به‌طور کامل با این حال و هوا فاصله داشت و از یک موتور سوپرشارژر ۴/۲ لیتری V۸ در زیرکاپوت زیبای خود استفاه می‌کرد که قدرتی به اندازه ۳۹۰ اسب‌بخار و گشتاوری به اندازه ۵۴۱ نیوتن‌متر برای آن به همراه داشت. سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت در عرض۵/۳ ثانیه ثبت می‌شد و در برخی از آزمایش‌های مجله‌های مختلف، این زمان به ۴/۸ ثانیه نیز رسیده بود. ترمزهای «برمبو» برای توقف خودرو از سرعت‌های بالا بسیار مفید بودند و در همین حال، سیستم تعلیق گازی جگوار از سواری راحت، حتی در مسیرهای ناهموار نیز اطمینان حاصل می‌کرد. این نخستین XJR بود که راه را برای سدان‌های با عملکرد بالای جگوار در آینده، مانند مدل‌های کنونی جگوار XJR و XFR اسپرت باز کرد. «شلبی» در دهه ۱۹۶۰ میلادی با «شلبی کبرا» و ایجاد تغییرات در فورد موستانگ، نام خود را مطرح کرد و توجه گروه زیادی از علاقه‌مندان را با عملکرد و ظاهر خاص محصولات خود برانگیخت. در دهه ۱۹۸۰م، ارتقای عملکرد، حالت محدودتری به خود گرفت؛ چراکه بسیاری از موتورهای بزرگ V۸ به دلیل قوانین سخت‌گیرانه آلودگی، کنار گذاشته شده بودند. در مقابل این وضعیت، «شلبی» به سراغ مدل دوج «اومنی» هاچ‌بک کامپکت رفت که منجر به تولید مدل شلبی GLH و حتی مدلی بهتر از آن، یعنی GLH-S شد. اما شاید با خود فکر کنید که GLH مخفف چه کلماتی است؛ جواب عبارت «Goes Like Hell» و برای GLH-S نیز عبارت «Goes Like Hell S’more» است. برای انطباق با نشان افسانه‌ای شلبی، عملکرد خودرو با استفاده از تغییرات گسترده در موتور ارتقا یافته بود؛ ازجمله ریل‌های سوخت سطح بالا و همین‌طور انژکتور، بدنه گاز بزرگتر، ابعاد بزرگتر برای توربوشارژر، مانیفولدهای اگزوز و مکش با جریان بالا، یک رادیاتور و خنک‌کننده داخلی بزرگتر و یک ECU ویژه GLH. خروجی پیشرانه این خودرو به اندازه ۱۷۵ اسب‌بخار و ۲۳۷ نیوتن‌متر بود که باعث می‌شد GLH-S با وزن کم خود، از کاماروها، موستانگ‌ها و ترانس‌ام‌های V۸ پیشی بگیرد. نسل سوم «آکورا» TL که بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸م ساخته می‌شد، یک انحراف نادر از سدان‌های هوندا در گذشته به شمار می‌رفت. در همین حال، مدل ۲۰۰۷ از این خودرو یک نسخه با عملکرد بالای «تایپ S» به خود دید. تایپ S یک مدل منحصربه‌فرد برای یک سدان اسپرت با دیفرانسیل جلو بود. در این خودرو، یک موتور ۵/۳ لیتری V۶ با قدرت ۲۸۶ اسب‌بخار که از مدل بزرگتر «آکورا» RL قرض گرفته شده بود، می‌توانست با یک گیربکس ۶ دنده دستی یا یک گیربکس ۵ سرعته اتوماتیک همراه شود. تایپ S در مدت ۳/۵ ثانیه به سرعت ۹۶/۶کیلومتر بر ساعت می‌رسید و به همین ترتیب تا محدودیت سرعت ۲۴۱/۴ کیلومتر بر ساعت پیش می‌رفت. تمام این قدرت و سرعت از طریق یک دیفرانسیل لغزش‌محدود، کیت ترمز برمبو، سیستم تعلیق با صلبیت بیشتر و تایرهای با عملکرد بالای تابستانی کنترل می‌شد. در همین حال، داخل کابین نیز برخی تغییرات را به خود می‌دید و از فیبرکربن و طرح‌های آلومینیومی در آن استفاده شده بود. ساب ۹-۳ «ویگن» مدل ۲۰۰۲ خودرو سرعت سوئدی واقعی بود. موتور ۲/۳ لیتری توربوشارژر ۴سیلندر، قدرتی به اندازه ۲۳۰ اسب‌بخار و گشتاور حداکثری برابر ۳۵۲/۵ نیوتن‌متر تولید می‌کرد که به «ویگن» اجازه می‌داد تا در عرض ۶/۴ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت شتاب بگیرد و همچنین سقف سرعتی برابر ۲۵۷/۵ کیلومتر بر ساعت داشته باشد. برای رسیدن به این سطح از قدرت، ساب از تجهیزاتی مانند یک خنک‌کننده داخلی با عملکرد بالا، تنظیم دوباره برای ECU، یک سیستم اگزوز اصلاح‌شده، در کنار کلاج و صفحه فشار بزرگتر استفاده کرده بود. همچنین مدل «ویگن» از مواردی مانند دامپرها و فنربندی تهاجمی‌تر و میل‌گاردان و اتصالات CV سطح بالا بهره می‌برد. در همین حال، یک بال در عقب بدنه، نیروی چسبندگی به زمین را به میزان ۵۰درصد افزایش می‌داد و سپرها و لبه‌های کناری بدنه جدید نیز ضریب دراگ را به صورت کلی، به اندازه ۸درصد کاهش می‌دادند. هر کدام از خریداران ویگن در امریکا نیز برنامه گسترده آکادمی رانندگی پرفورمنس دریافت می‌کرد تا بتواند از قابلیت‌های هیولای زیر پای خود بهتر استفاده کند. سوبارو فارستر XT ۲/۵ مدل ۲۰۰۴ نزدیک‌ترین خودرو به فارستر STI بود که خریداران می‌توانستند آن را داشته باشند. XT ۲/۵ با اینکه به اندازه «ایمپرزا» STI یا حتی «ایمپرزا» WRX قدرتمند نبود، ولی هنوز از موتور توربوشارژر ۲/۵ لیتری ۴ سیلندر تخت خود، قدرتی به اندازه ۲۱۰ اسب‌بخار و گشتاوری برابر ۳۱۹ نیوتن‌متر دریافت می‌کرد. عملکرد این مدل برای یک «شاسی‌بلند» چندان باورکردنی نبود؛ سرعت۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت تنها در ۵/۳ ثانیه ثبت می‌شد و حداکثر سرعت نیز به ۲۰۹/۲کیلومتر بر ساعت محدود شده بود. در نتیجه، به راحتی با پورشه «کاین» در آن روزها قابل‌مقایسه بود. میتسوبیشی برای رسیدن به معیارهای گروه A رالی، یک نسخه با عملکرد بالا از سدان ساده و راحت خود با عنوان «گالانت» تولید کرد. سیستم تمام‌چرخ متحرک به همراه یک‌سری از دیفرانسیل‌های قفل شونده به گالانت اضافه شدند و در کنار آنها، این مدل از سیستم فرمان چرخ‌های عقب، بدنه عریض‌تر، تایرها با عملکرد بالا و یک موتور سطح بالای توربوشارژر ۴ سیلندر با قدرت ۱۹۵ اسب‌بخار بهره‌مند شد. تمام این تنظیمات رالی جدید باعث می‌شدند تا گالانت VR۴ بتواند در مدت ۷/۳ ثانیه به سرعت ۹۶/۶کیلومتر بر ساعت برسد و یک هندلینگ در سطح مسابقات رالی داشته باشد. فورد فوکوس SVT مدل‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴، یکی از معدود کامپکت‌های عملکرد بالای فورد بوده‌اند که در بازار امریکا نیز ارائه شده‌اند. فورد برای ارتقای عملکرد در فوکوس SVT، از یک موتور با نسبت فشردگی بالا و با تنظیمات «کوسورث» ۴ سیلندر Zetec استفاده کرده بود که با حجم ۲ لیتری‌اش، قدرتی به اندازه ۱۷۰ اسب‌بخار داشت. این موتور با گیربکس ۶ سرعته Getrag، مشترک با مینی‌کوپر S، همراه بود. سیستم فرمان تهاجمی‌تر، ترمزهای بزرگتر و تنظیمات سیستم تعلیق برای عملکردهای بالاتر، از دیگر مواردی بودند که در پکیج SVT ارائه می‌شد. سطح بالای طراحی داخل کابین به همراه استفاده مناسب از چرم باعث شده بود تا SVT به یک وسیله نقلیه مفید، هم برای استفاده روزمره و هم برای رقابت در پیست تبدیل شود. ویژگی‌های عملکردی مزدا اسپید۶ همانند مدل‌های با عملکرد بالای سوبارو یا میتسوبیشی است. این مدل برای پیشرانه از یک موتور ۲/۳ لیتری توربوشارژر ۴سیلندر استفاده می‌کند که قدرتی برابر ۲۷۴ اسب‌بخار و گشتاوری به اندازه ۳۸۰ نیوتن‌متر به همراه دارد. یک سیستم دیفرانسیل تمام‌چرخ متحرک نیز با یک گیربکس دستی ۶دنده همراه شده است. مزدا اسپید۶ می‌تواند در مدت ۵/۴ ثانیه به سرعت ۹۶/۶ کیلومتر بر ساعت برسد. با این همه، خبر بد این است که این خودرو تنها برای ۲ سال تولید شده و احتمال اینکه باز هم یک نسخه جدید پرفورمنس از مزدا۶ ببینیم، بسیار کم است. منبع: صمت
کد خبر 48544

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha