کد خبر 48651
۳۰ تیر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۷
ماشینک‌ها؛ رویاهای کودکانه رانندگی

پرشین خودرو: پیش از آنکه اتومبیل به زندگی ما ایرانی‌ها وارد شود، بازی‌ها و سرگرمی‌های مردم و بچه‌های آنها، اسباب‌ها و اثاثیه‌ای بودند که به‌صورت صنعت دستی با چوب تراشیده می‌شدند یا در نهایت از فلزات ساخته می‌شدند.

به گزارش «پرشین خودرو»، البته اشکال آنها هم برگرفته از حیوانات و پرندگان بود، برای مثال بلبل آهنی، قناری مسی، گنجشک چدنی و شتر و الاغ با چوب کاج ساخته می‌شدند. بسیاری از بچه‌ها هم در روزگار قدیم با استفاده از گل رُس برای خود اشکالی از حیوانات و پرندگان را می‌ساختند و با آنها دوست و همدم می‌شدند و ساخت همین اسباب‌بازی‌های گلی استعداد آنها را شکوفا می‌کرد و بعدها به رده‌ها و رشته‌های صنایع دستی و گلدان‌سازی و چینی‌سازی روی می‌آوردند. اما از زمانی که اتومبیل وارد زندگی مردم شد، ساختن و داشتن اتومبیل‌های کوچک یا به اصطلاح آن روزگار ماشینک هم برای بچه‌ها به‌ویژه پسرها یک رویا شد. گرچه بسیاری از آنها می‌توانستند با استفاده از گل رس، ماشینک‌های گلی بسازند، اما ساخت ماشینک‌های پلاستیکی در حدود ۶۵ سال پیش، بسیاری از پسربچه‌ها را مجذوب شکل و شمایل ساده نخستین سری ماشینک‌های پلاستیکی در ایران کرد و دیری نپایید که بازار اسباب‌بازی ایران از جغجغه و سوت‌سوتک به سوی ماشینک حرکت کرد. ماشینک‌هایی که با استفاده از مواد پلاستیکی رنگی و توسط دستگاه‌های پرس بادی ساخته می‌شدند و در همین دوران بود که توپ‌های بادی هم به مجموعه اسباب‌بازی‌های پسرانه آن روزگار اضافه شد و این در حالی بود که دخترها نیز از عروسک‌های بافتنی و پارچه‌ای عبور کردند و مجذوب عروسک‌های پلاستیکی شدند؛ عروسک‌هایی که در کنار ماشینک‌های پلاستیکی فضای اسباب‌بازی‌فروشی‌ها را پر کرده بود. آمدن این وسایل پلاستیکی کم‌کم کودکان نسل دیروز را از انواع سرگرمی‌هایی که داشتند، دور کرد و آنها بازی‌هایی چون هفت‌سنگ، عمو زنجیرباف، قایم‌باشک، گرگم به هوا و «لی‌لی لی‌لی‌حوضک» را کنار گذاشتند و کم‌کم حتی اسم برخی بازی‌ها مثل خر پَرونک، شیر و آهو، وسطی، چوب توپ، مات‌بازی، تیله‌بازی، لی‌لی، یه‌قل و دوقل و الاکلنگ فراموش شد و جای آنها را عروسک‌بازی و ماشینک‌بازی گرفت. عروسک‌ها مونس دختربچه‌ها شدند و ماشینک‌ها یار قار پسربچه‌ها، طوری که هر ۲ آنها عروسک‌ها و ماشینک‌های خود را به رختخواب خود می‌بردند و در کنار آنها به خواب می‌رفتند. از این رو در دهه ۲۰ و همچنین دهه‌های ۳۰ و ۴۰ کارگاه‌های کوچک و بزرگ عروسک‌سازی و ماشینک‌سازی در محدوده بازار تهران و شهرهای بزرگ رونق گرفت و ماشینک‌سازی در صنعت اسباب‌بازی‌سازی به یک رشته ویژه تبدیل شد که طراحان زیادی در آن مشغول به کار شدند و طرح انواع اتومبیل‌های پلاستیکی را به واحدهای سازنده ماشینک دادند و کم‌کم اتوبوس و کامیون‌های پلاستیکی هم به جمع ماشینک‌های آن روزگار پیوستند. در دهه‌های اخیر کم‌کم قد و اندازه کامیون‌ها و ماشینک‌های پلاستیکی بزرگ و بزرگتر شدند، به طوری که بچه‌ها می‌توانستند پشت فرمان آن بنشینند و به زحمت دور فرش اتاق رانندگی کنند. حالا دیگر ماشینک‌ها جزو جدایی‌ناپذیر اسباب‌بازی پسربچه‌ها شده‌اند و بیشتر پسربچه‌های کوچک دوست دارند پشت فرمان آخرین مدل ماشینک‌ها بنشینند و رانندگی کنند و علاقه به رانندگی از نخستین علائق بچه‌ها به پدیده‌های نوظهور است و بچه‌ها به این خواسته ناخواسته خود، با استفاده از ماشینک‌های سواری و کامیون و گاهی بلدوزر و اتوبوس دست می‌یابند. حالا دیگر ساخت، تولید و خرید و فروش این ماشینک‌ها تبدیل به یک رده صنعتی و تجاری ویژه شده است و سال گذشته نیز در نمایشگاه اسباب‌بازی، بخش عمده‌ای از اسباب‌بازی‌های جدید را همین ماشینک‌ها به خود اختصاص داده بودند. نمایشگاهی که در آن خبری از سوت‌سوتک، جغجغه و دیگر اسباب‌بازی‌های قدیمی و خاطره‌انگیز نبود. در این صفحه با نگاهی کوتاه به اسباب‌بازی «ماشینک» می‌پردازیم: ماشینک‌باز... ماشینک‌ساز در کارگاه‌های اسباب‌بازی هستند ماشینک‌سازهایی که تا همین چند سال پیش ماشینک‌باز بوده‌اند، یکی از آنها «مسعود غلامزاده» است. جوان اهل شهرری که عشق ماشین هوش از سرش ربوده است و غرق شدن در دنیای خودرو او را واداشته است که مجموعه‌ای از اسباب‌بازی ماشینک‌ها تهیه کند. او تمام ماشینک‌های خود را در یک بوفه چوبی قدیمی در خانه جمع‌آوری کرده است، ماشینک‌هایی که به گفته خودش بیشتر آنها را خود او تغییر داده و از آنها ماشین‌های جدیدی ساخته است. او اعتماد به نفس زیادی دارد و در یکی از سایت‌های ماشینک‌ساز، در گفت‌وگویی یادآوری کرده که تا حالا ماشین‌های زیادی را تیونینگ کرده است که دارند در شهر می‌چرخند و بیشتر مشتری‌های او در شهرری او را با نام «ام‌جی‌تیونینگ» می‌شناسند و ماشین‌های‌شان را برای تغییر ارتفاع و عوض کردن رینگ و لاستیک به او می‌سپارند. او فهرستی از ماشینک‌هایی تهیه کرده که آنها را در بوفه چوبی خود نگهداری می‌کند. یکی از آنها آئودی مدل ۲۰۰۹ با مدل ATSPORT-BACK است که آن را در سال ۲۰۰۹میلادی ۱۳۷ هزار تومان خریده است که گران‌ترین ماشینک مجموعه اوست. همچنین در مجموعه خود ماشینک لامبورگینی LP-۶۴D دارد و ارتفاع این لامبورگینی را تغییر داده و نمای داخلی کابین آن را نیز عوض کرده است، فیزیک بی‌ام‌و مدل M۳DTM مشکی زغالی رنگ که بعد از انجام تغییراتی درهایش به شکل ۸ حالت باز می‌شود و چرخ‌های عقبش نیز مات شده است. در بوفه او همچنین یک SL۳۰۰ هم دیده می‌شود که خودش در این مصاحبه گفته است که ۵سال پیش آن را از مشهد خریده‌ام و بعدها نیز یکی دیگر از آن خریدم و قطعاتی را که لازم داشتم از آن برداشتم و روی اولی سوار کردم. او در بوفه خود ماشینک‌هایش را کلوپ‌بندی کرده است، به‌طور مثال در کلوپ مرسدس‌بنز او چند مدل بنز وجود دارد و همچنین در کلوپ بی‌ام‌و، پورشه، آئودی، فورد و میتسوبیشی البته پژو ۳۰۷ هم دارد که درباره‌اش توضیحاتی می‌دهد و می‌گوید: به این پژو ارتفاع خورده، رینگ و لاستیکش هم عوض شده، خطوط روی بدنه آن را نیز خودم انداخته‌ام، چراغ جلو و جلو پنجره‌اش را نیز عوض کرده‌ام. او درباره «لامبورگینی»اش می‌گوید: سفارش دادم که این مدل لامبورگینی را از امارات برایم آوردند و بابت آن هم ۳۵۰ دلار پول دادم. او اما راز عشق به ماشینک‌هایش را برای خبرنگار این سایت فاش کرده و گفته است: عشق به ماشین و ماشین‌بازی از پدربزرگم به من ارث رسیده است، پدرم می‌گفت که پدرش (یعنی پدربزرگ من) دلال ماشین بوده و من هم از وقتی خودم را شناختم، عشقم این بوده است که ماشین‌ها را در خیابان‌ها شناسایی کنم. نخستین ماشین این کلکسیون را سال‌ها پیش خریدم و خیلی از مدل‌های ماشین‌هایی که من دارم دیگر در ایران نیستند، مثل این «کمری سبز یشمی» که رنگ آن سفارشی است یا این لامبورگینی رونتون. او که یکی از عاشقان دلخسته ماشینک‌های کامارو است می‌گوید: تمام ثروت من همین جعبه ابزار است که در این کشوی کوچک جا دارد؛ چند تا پیچ‌گوشتی ریز پایه بلند و رنگ و چسب... همین. اما این ابزار ساده کوچک «مسعود» را میان هم‌سن و سال‌هایش، معروف و مشهور کرده و برادر کوچکتر او نیز به رشته او علاقه‌مند شده است، گرچه پدر و مادرش با این هنر و پیشه او چندان موافق نیستند. کالسکه کوچولو... اینترناش کوچولو در موزه کوچکی در بخشی از منزل قدیمی یکی از استادان معروف دانشگاه تهران، ۲۰۰ نوع اسباب‌بازی قدیمی احیا شده جمع‌آوری شده‌اند. زردشت هوش‌ور که در دانشگاه تهران در رشته جغرافیای پزشکی تدریس می‌کرده است، اکنون در سن ۸۴ سالگی و در دوران بازنشستگی، روزگار خود را با احیا و پژوهش‌های میدانی با انواع اسباب‌بازی‌های قدیمی و امروزی می‌گذراند. او می‌گوید ماشینک‌های اینترناش، نمونه‌ای از ماشین‌های قدیمی کامیون‌های اینترناش است که اسباب‌بازی‌سازان اطراف حرم شاه عبدالعظیم حسنی(ع) در آن روزگار برای بچه‌ها تولید می‌کردند. او البته به ساخت ماشینک‌های چوبی هم اشاره می‌کند و می‌گوید: بیش از ساختن این‌گونه ماشینک‌ها کالسکه‌هایی ساخته می‌شد که موردعلاقه کودکان ایرانی بود و اسباب‌بازی‌سازان که مواد اولیه بیشتر اسباب‌بازی‌های آنها حلبی بود، نمونه‌های کوچکی از کالسکه‌های حلبی می‌ساختند که فروش خوبی در بازار شاه عبدالعظیم(ع) داشت. پیش از این لقب «پدر جغرافیای پزشکی ایران» را مرحوم استاد محمد گنجی که خود پدر جغرافیای ایران بود به استاد هوش‌ور داده بود، ولی رفته‌رفته لقب «پدر اسباب‌بازی‌ها» را به او دادند و او نیز اعتراضی به این موضوع نکرد، زیرا این روزها دیگر زندگی او به موضوع ساخت اسباب‌بازی و پیشینه آن در ایران گره محکمی خورده است و هر کس سوالی و شبهه‌ای در این زمینه دارد، سراغ او می‌رود مثل زهره شریفی، خبرنگار مجله مهر که با او گفت‌وگویی مفصل هم انجام داده است بد نیست در اینجا بخش‌هایی از آن گفت‌وگو را با هم مرور کنیم: پدر اسباب‌بازی‌های ایران از اینکه چگونه شروع به ساخت دوباره اسباب‌بازی‌ها کرده است، تعریف می‌کند و می‌گوید: «بعد از تحقیقات پیمایشی و میدانی و مرور مطالعاتی لازم در کارگاه کوچکی که در خانه داشتم، هر اسباب‌بازی را ابتدا با مرور خاطرات قدیمی خود طراحی کرده و با روش آزمون و خطا در ۲۲ ماه، ۲۱۰ اسباب‌بازی را بازسازی کردم. در واقع هیچ یک از دست‌ساخته‌های من ابتکار و ابداع امروز من نیست بلکه این اسباب‌بازی‌ها فقط بازسازی دقیقی از اسباب‌بازی‌های آن روزگار است، چون آن زمان مثل امروز اسباب‌بازی را معمولا دیگران برای کودکان نمی‌ساختند و خود کودکان فکر می‌کردند و براساس نیازشان وسیله‌ای را با دورریختنی‌هایی که در اطراف‌شان بود، می‌ساختند، به این صورت اسباب‌بازی‌های کودکان به‌طور عمده نتیجه ذهن خلاق آنها بود.» لابه‌لای این اسباب‌بازی‌ها، ماشین صابونی، عروسک‌های نخودی، فرفره، فوتینا، علی ورجک و بارفیکس‌باز برای نسل ما بیشتر آشنا هستند. اما بین آنها نمونه‌هایی هم دیده می‌شود که عمر استفاده از آنها به بیش از ۱۰۰ سال گذشته می‌رسد. اسباب‌بازی‌هایی که شاید بعضی از آنها هنوز هم در بین کودکان رایج باشد. مثل انواع تیرکمان‌های دست‌ساز که عمرشان به بیش از ۱۲۰ سال می‌رسد؛ در واقع از زمانی که لاستیک در قالب چرخ ماشین وارد ایران شد و کودکان از تکه‌های آن تیرکمان ساختند و جنگ‌های کودکانه‌شان را در خیابان‌ها راه انداختند. استاد هوش‌ور می‌گوید که «بازی، کار کودکان است و اسباب‌بازی وسیله کار آنها. هر جا کودکی باشد، اسباب‌بازی هم وجود دارد.» او می‌گوید: «در اینجا بحثی با عنوان جغرافیای اسباب‌بازی و بازی‌های جغرافیایی هم مطرح می‌شود، چراکه هر کودکی در هر منطقه آب و هوایی و بر حسب شرایط جغرافیایی و محدودیت و امکانات آن، اسباب‌بازی‌های خود را خلق می‌کند. برای مثال اسباب‌بازی‌های منطقه سیستان و بلوچستان با منطقه گیلان و مازندران تفاوت‌هایی دارد.» می‌پرسم قدیم‌ها غیر از اینکه کودکان خودشان اسباب‌بازی می‌ساختند، جایی بود که اسباب‌بازی هم بفروشند که او در جواب می‌گوید: «در زمان کودکی ما منطقه شهرری یعنی همان شاه‌عبدالعظیم(ع) و اطراف حرم بزرگترین مرکز فروش اسباب‌بازی‌هایی بود که در گارگاه‌ها توسط کارگران به صورت عمده‌ای ساخته می‌شد که بیشتر جنس آنها از گچ، سفال، چوب و حلبی بود، چون آن وقت‌ها هنوز پلاستیک مثل امروز وارد مواد تولیدی نشده بود.» هوش‌ور تعریف می‌کند که آن موقع تمام آرزوی کودکی ما این بود که با خانواده به زیارت شاه‌عبدالعظیم(ع) برویم و برای ما اسباب‌بازی بخرند. گاهی خرید این اسباب‌بازی‌ها برای ما یک آرزو بود و پس از خرید آنقدر از آن خوب نگهداری می‌کردیم که خراب نشود زیرا آن را آسان به دست نیاورده بودیم. اما از ۶۰ سال قبل که پلاستیک به دنیای اسباب‌بازی وارد شد، ورق برگشت و دنیای اسباب‌بازی‌ها پرزرق و برق‌تر شد. استاد هوش‌ور می‌گوید: «کم‌کم اسباب‌بازی‌هایی که کودکان با خلاقیت خود ساعت‌ها وقت گذاشته و می‌ساختند، فراموش شد و جای آنها را اسباب‌بازی‌های امروزی که آماده است و برای سرگرمی کودکان تولید شده است، گرفت و نتیجه آن شده که دیگر فرزندان ما خلاقیتی به خرج نمی‌دهند و از اسباب‌بازی تولید شده در کارخانه‌ها استفاده می‌کنند.» راه‌اندازی موزه اسباب بازی‌های بازسازی شده خاطراتی که پدر اسباب‌بازی ایران به آن اشاره می‌کند، به زمانی برمی‌گردد که با یک هسته زردآلو و ساییدن چند ساعته آن روی سیمان یک سوت می‌ساختند. از بین خاطرات استاد، درست کردن یک توپ برای بازی فوتبال در کودکی خودش و دوستانش که در آن زمان تازه مردم ایران با این بازی آشنا شده بودند، جالب توجه است. در کنار کارهای پژوهشی که استاد هوش‌ور در زمینه «جمع‌آوری و بازسازی اسباب‌بازی‌های قدیمی و دست‌ساز استان تهران» انجام داده و تألیفاتش در زمینه جغرافیای پزشکی که در نتیجه آن، عنوانی را به دانش جغرافیا اضافه کرده است، تالیف مجموعه‌ای ۵ جلدی با عنوان «دانشنامه مشاغل سنتی ایران» هم به چشم می‌خورد. مجموعه با ارزشی که درواقع جزو برترین منابع در معرفی مشاغل در تاریخ ایران است اما متاسفانه هنوز توسط ناشری به چاپ نرسیده است. هوش‌ور امیدوار است با پیگیری مسئولان مربوط، موزه‌ای دائمی از تمام اسباب‌بازی‌های بازسازی شده‌اش راه‌اندازی کند. وی می‌گوید «هدف اصلی من از احیای این اسباب‌بازی‌ها پر کردن آن خلأ تاریخی است که در تاریخ اسباب‌بازی‌های ایران وجود دارد؛ تک‌تک ما دوست داریم ایران صاحب یکی از کم‌نظیرترین موزه‌های جهان باشد و آن «موزه ملی اسباب‌بازی» است.» و بعد ادامه می‌دهد: «می‌دانیم که جمع‌آوری یا بازسازی تمامی اسباب‌بازی‌های ایران که قدمتی چندهزار ساله دارد، کار یک نفر نیست، از این جهت از تمام مردم درخواست همکاری و همیاری دارم که اگر کسی اسباب‌بازی قدیمی و دست‌ساز دارد، به موزه هدیه کند یا آن را بفروشد یا چند روز امانت بدهد تا از روی آن بازسازی و اصل آن بازگردانده شود؛ در هر یک از حالات یادشده، شی موردنظر با نام فرد در موزه ثبت می‌شود.» منبع: صمت
کد خبر 48651

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha