به گزارش«پرشین خودرو»، بالاخره نتیجه همه پرسی در ترکیه مشخص شد و در پی آن، مردمان ترکیه به اصلاح قانون اساسی این کشور «آری» گفتند. رفراندومی که به دنبال آن، قدرت رجبعلی طیب اردوغان دوچندان میشود و بیش از پیش میتواند به سلطنت بپردازد.
باید توجه داشت که ترکیه براساس قانون گذشته خود تا سال 2019، منطبق بر شیوههای پیش از همه پرسی پیش خواهد رفت اما با به سررسیدن سال 2018 میلادی و آغاز سال 2019 ،هجده ماده از قانون اساسی آن تغییر مییابد و این تغییر به این معناست که نظام سیاسی ترکیه از نظام پارلمانی به نظام ریاستی تبدیل میشود، دیگر فردی به عنوان نخست وزیر وجود نخواهد داشت و رئیسجمهوری نیز پس از این از حزب سیاسی خاصی برگزیده نمیشود بلکه انتخاب او به واسطه رای مستقیم مردم است. رئیسجمهور یک معاون اول دارد که آن معاون اول به ایفای نقش نخستوزیری خواهد پرداخت.
از دیگر سو، رئیسجمهور حق انحلال پارلمان را دارد و میتواند در قوه قضائیه قضات دیوان عالی کشور را تعیین کند. در حقیقت از سال 2019 قوه قضائیه استقلال خود را از دست میدهد و حوزه اختیارات رئیسجمهوری به قدری گسترش مییابد که به باور خود کارشناسان ترکی، «آتاتورک» هم تا بدین میزان دارای قدرت نبوده است.
تا سال 2029 آقای اردوغان در راس قدرت باقی خواهد ماند و در آن زمان احتمال میرود که یک رفراندوم دیگری صورت بگیرد اما اگر که مردم راضی باشند همین شیوه ادامه خواهد یافت.
بنا به باور اردوغان یکی از دلایلی که موجب برگزاری رفراندومِ اصلاح قانون اساسی شد، این بود که اکنون یک نوع پراکندگی قدرت در ترکیه وجود دارد و نخستوزیر به عنوان عضو ضعیف دولت از طرف حزب برنده در مجلس انتخاب میشود و ریاست جمهوری هم بدون وابستگی به یک حزب خاص، بیشتر یک مقام تشریفاتی است. از همین روی، این پراکندگی قدرت مقابل برنامههای اقتصادی و اجتماعی ترکیه را می گیرد. اردوغان معتقد است که پس از همه پرسی یک نوع تمرکز قدرت در عین رعایت اصول و موازین دموکراسی به وجود آمده است.
بنا به باور اردوغان یکی از دلایلی که موجب برگزاری رفراندومِ اصلاح قانون اساسی شد، این بود که اکنون یک نوع پراکندگی قدرت در ترکیه وجود دارد و نخستوزیر به عنوان عضو ضعیف دولت از طرف حزب برنده در مجلس انتخاب میشود و ریاست جمهوری هم بدون وابستگی به یک حزب خاص، بیشتر یک مقام تشریفاتی است. از همین روی، این پراکندگی قدرت مقابل برنامههای اقتصادی و اجتماعی ترکیه را می گیرد. اردوغان معتقد است که پس از همه پرسی یک نوع تمرکز قدرت در عین رعایت اصول و موازین دموکراسی به وجود آمده است.
باید در اینجا در نظر گرفت که علیرغم مخالفت شورای اروپا با به عضویت درآمدن ترکیه در اروپا و اینکه تقریبا دیگر هیچ امیدی به عضویت ترکیه در قاره سبز وجود ندارد، اردوغان تصمیم گرفت با اصلاح قانون اساسی، ترکیه را به آن مقاصد خود که صنعتی شدن است، برساند. لازم به ذکر است که ترکیه تاکنون صنعتی نشده است باوجود پیشرفتهای اقتصادی مطلوب خود. به خاطر دارم که در سال 2002 وقتی آقای اردوغان برای نخستین بار روی کارآمد، اظهار داشت که «اقتصاد ما در ردیف هفدهم دنیا قرار دارد و من در پایان کارم ترکیه را به ردیف دوازدهم میرسانم» و همین کار را هم کرد.
نمی توان کتمان و انکار کرد که از جهت اقتصادی اردوغان موفق بوده است علیرغم آنکه در حوزه سیاست داخلی چالشهایی را ایجاد کرده است. دلیل موفقیت او هم این است که پس از ناامیدی از اتحادیه اروپا، سیاست معطوف به شرق را پیش گرفت و ترکها براساس روابطی که با عربها از زمان عثمانی داشتهاند ،کشورهای عرب زبان اردوغان را با آغوش باز پذیرفتند. حتی کشورهای عربی شمال آفریقا هم، نمونه یک کشور اسلامی پیشرفته را ترکیه میدانستند و آن را سرآمد مالزی میپنداشتند که از نظر دموکراسی شرقی از شرایط مطلوبی برخوردار است.
بنابراین سرمایهگذاریها در حوزه خدمات در ترکیه بسیار گسترش یافت اما هیچ گاه ترکیه امروز به کشوری صنعتی تبدیل نشد، از همین روی اردوغان مترصد آن شد تا وضعیت قانون اساسی را تغییر دهد.
درخلال این مباحث، آنچه ممکن است برای مردم ایران اهمیت یابد تاثیر رفراندوم ترکیه بر رابطه این کشور با ایران است که در این باره باید بگویم این همهپرسی تاثیری بر رابطه تهران با آنکارا ندارد و یک مسئله داخلی است اما باید در نظر گرفت که ترکیه هیچ گاه یک دوست صمیمی برای ایران نبوده است حتی در زمان گذشته هم با وجود آنکه هر دو کشور عضو سنتو بودند اما روابط نزدیکی بین ایران و ترکیه وجود داشت.
برای اولین بار وقتی عبدالله گل به عنوان رئیسجمهوری ترکیه به ایران آمد، اعلام کرد که ما میخواهیم سطح مبادلات تجاریمان با ایران را به 30 میلیاردر برسانیم و ایران هم موافقت خود را اعلام کرد اما با تغییر عبدالله گل و روی کار آمدن اردوغان همه چیز منحل شد.
چون از گذشته اردوغان به شدت رابطه خصمانهای با ایران داشت به خاطر آنکه خود را وابسته به دنیای عرب میدانسته و همواره تحت نفوذ عربستان سعودی بوده است. اردوغان هم از نظر مذهبی با ایران اختلاف دارد و هم از نظر سیاسی . بارها هم گفته است که من اجازه نمیدهم ایران در منطقه هم نفوذ مذهبی پیدا کند و هم نفوذ سیاسی. بنابراین روابطش با ما روابط مطلوبی نیست و اگر گاهی هم ارتباطاتی با ما پیدا میکند مثل کنفرانس آستانه، ضرورتهای آنی است که خیلی هم نتیجه بخش نبوده و ترکیه از ما جدا شده است. از همینروی هیچ گاه روابط ما با ترکها دل پسند نبوده و بهتر از اینکه الان هستیم هم
نخواهد شد.
منبع: برترین ها
نظر شما