صنعت خودرو پس از صنعت نفت و صنعت گردشگری، پرسودترین صنعت در بخشهای مختلف اقتصادی است. همین امر، جاذبه زیادی را در این صنعت جهت جذب سرمایه قرار داده است. اهمیت این امر تا حدی است كه در بسیاری از كشورها، شاهد تولید خودرو- علیرغم كیفیت پایین آن- هستیم. در عین حال، نباید از دید دور داشت كه صنعت خودرو بسان لكوموتیو عمل نموده (صنعت پیشران) و در صورت پویایی و فعالیت، باعث رشد و پویایی صنایعی نظیر فولاد، پتروشیمی، پلیمر و ... خواهد شد.
نگاهی به سیاستهای كلان صنعت خودرو در سالهای گذشته حاكی از این مطلب است كه می توان سالهای 1348 تا 1357 را دوره حمایت ناتمام، سالهای 1358 تا 1368 را تلاش برای بقا، سالهای 1369 تا 1372 را فرصت طلایی از دست رفته، سالهای 1373 تا 1382 را تولد مجدد صنعت خودرو با تاكید بر استراتژی جایگزینی واردات و سالهای 1382 تا 1384 را رقابتی شدن صنعت خودرو با هدف ایجاد و توسعه فرصتهای صادراتی و سالهای 1384 تا كنون را جهانی شدن صنعت خودرو با هدف رهبری بازار منطقه نامید.
در حال حاضر، علیرغم وجود تجارب موفق و ناموفق داخلی و خارجی، صنعت خودرو با مشكلات عمده و در عین حال قابل حل مواجه است. اگرچه میتوان بصورت كلی جهتگیری صنعت خودرو را در دوران مختلف شناسایی نمود، ولی یكی از مشكلات عمده این حوزه را می توان فقدان استراتژی كلان توسعه صنعت خودرو بصورت شفاف و علمی دانست. مدیریت تولید و ظرفیتهای كلان این صنعت نیز از جمله موضوعاتی است كه نیاز به مطالعه و تحلیل و برنامهریزی مناسبتر دارد.
از جمله راه حلهای كلان برطرفسازی این چالشها، استفاده از مفهوم همافزایی در صنعت خودرو میباشد. در واقع این تفكر بر لزوم برنامه ریزی برای تكنولوژی اشاره دارد و خروجی آن می تواند به صورت وجود پلت فرم مشترک میان خودروسازان نمود پیدا كند.
در واقع می توان به طراحی فرایندها و زنجیره ها در صنعت خودرو پرداخت. بعنوان مثال می توان اینطور اذعان نمود در صورت وجود توانمندی طراحی موتور در یكی از خودروسازان و وجود توانمندی طراحی بدنه در یكی دیگر از خودروسازان، ادغام آنها به معنی ارائه پلتفرم مشترك بوده و می توان به تجارب موفق موجود در بازار امروز نظیر استفاده شركتهای كیا و هیوندای، پژو و سیتروئن، رنو و نیسان و ... از پلت فرمهای مشترك اشاره نمود. متذكر میشود ادغام به معنی از بین رفتن برند طرفین و یا یكی از طرفین نمی باشد، بلكه به معنی استفاده بهینه از پتانسیلهای و توانمندیهای موجود می باشد.
از سوی دیگر، شركای تجاری خودروسازان نیز تاثیر عمده ای بر تحقق بخشیدن اهداف متصور شده دارند. بعنوان مثال در حال حاضر از جمله شركای تجاری خودروسازان داخلی می توان به رنو، نیسان، پژو و سوزوكی اشاره نمود. توسعه همكاری با این شركا و همچنین جستجوی شركای تجاری دارای پتانسیل توسعههای آتی نیز از جمله راهحلهای چالشهای صنعت خودرو میباشد.
در كنار تمام موضوعات اشاره شده، صنعت خودرو در ایران علیرغم تاثیر مسائل و عوامل درونی و محیطی، از لحاظ سخت افزاری و زیرساختهای فیزیكی مورد نیاز جهت تولید و خدمات پس از فروش به رشد قابل قبول و حتی قابل طرح در سطح جهانی رسیده است. نظر به توسعه شبكه تولید و توزیع در كشورهایی نظیر آذربایجان، تركمنستان، گرجستان، عراق، تركیه، كشورهای حوزه CIS (نظیر روسیه، اكراین، بلاروس)، ونزوئلا و سوریه، میتوان به مدد توسعه همكاری با شركای تجاری خودروسازان داخلی، بعنوان نماینده بخشی از خدمات و یا تمام خدمات آنها، در این كشورها، فعالیت نمود.
عملی سازی سیاستهای كلان اشاره شده در بالا، تغییرات مثبتی از جمله افزایش نرخ نوآوری و كاهش دوره عمر محصول (تغییر مدلهای جدید در زمانی كمتر از دو سال)، گسترش ادغام شركتها به منظور فراهمآوردن امكان بقا و از میان رفتن مرزهای جغرافیایی، اهمیت یافتن نقش مدیریت در فضای رقابت بینالمللی، رواج تكنیكهای جدید تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی و افزایش درصد مبادلات جهانی نسبت به تولید جهانی را در صنعت خودرو را به همراه خواهد داشت.
*پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی
کد خبر 140893
نظر شما