سرانجام ارائه وام 25 میلیونی خودرو با اعلام آتش بس بانک مرکزی به پایان رسید و خودرو سازان توانستند در این کسادی و رکود بازار، 110 هزار خودرو بفروشند و به قول مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی حتی پیش فروش برخی از خودروهای خود را نیز انجام دهند!
سرانجام ارائه وام 25 میلیونی خودرو با اعلام آتش بس بانک مرکزی به پایان رسید و خودرو سازان توانستند در این کسادی و رکود بازار، 110 هزار خودرو بفروشند و به قول مدیرکل اعتبارات بانک مرکزی حتی پیش فروش برخی از خودروهای خود را نیز انجام دهند!
این وام زمانی از سوی بانک مرکزی ارائه شد که پس از راه اندازی کمپین تحریم خرید خودروی صفر داخلی به علت کیفیت پایین آن از سوی مردم (که موضوع مطلب بررسی درستی یا نادرستی آن نیست)، ضربه بدلی باشد از سوی تیم اقتصادی دولت که این بار مردم را نشانه گرفت و تا سالها خریداران را برای یک خودروی معمولی مقروض ساخت آن هم با مبالغ قسطی نزدیک به حقوق یک کارگر ساده، با فروش خودرو به قیمت کارخانه و بالای قیمت بازار و بهره وام که معادل بخش عمده ای از قیمت خود خودرو است و ضرر دیگر خریدار به علت خرید خوروی صفر و کاهش ارزش آن پس از پیمودن مسافت چند صد کیلومتر.
فارغ از اینکه اعتبار حدود سه هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده برای این وام بسیاری از چرخهای دیگر و شاید چرخهای مهمتری را می توانست در این مملکت به حرکت درآورَد، از مسکن مهر که این روزها صدای خیلی ها را درآورده است تا یارانه تولید و وام ازدواج اما یکجا این پول به حلقوم خودروسازان ریخته شد.
اگرچه در ظاهر برای خودروسازان این پول بسیار خوشایند است اما نکته اینجاست که بالاخره تکلیف کیفیت پایین خودروهای داخلی چه می شود؟ آیا در هفته های آتی باز باید شاهد صف طولانی مردم جلوی مراکز خدمات پس از فروش و تعمیرگاههای خودرو باشیم و یک سره گزارش هایی از بی کیفیتی و نارضایتی مردم از خودروهای دریافتی ببینیم و بشنویم؟ و آیا بالاخره این چاه ویل خودروهای بی کیفیت نباید درمان شود؟
آیا با هربار که صحبتی از اصلاح کیفیت خودروهای داخلی می شود باید با مسکنی آرام بخش به جای درمان این درد به صورت موقتی درد را از یاد ببریم؟ آیا صنعتی که دهها سال است با دریافت گمرکی چند برابری از خوروهای خارجی و عدم اجازه به حضور مناسب رقیب خارجی و پول نفت مدام تقویت می شود باید به این روز بیفتد که حال به علت بی کیفیتی آن، فریاد مردم به آسمان بلند شود؟
و اما به راستی چه تفاوتی بین صنعت خودرو و دیگر صنایع وجود دارد که دیگرتولیدکنندگان باید با کالاهای تولید خارج -از با کیفیتِ گران غربی تا کالاهای ارزان شرقی- رقابت کنند و حتی یارانه ناچیز تولید آنها در کشاکش کارتابل های اداری معطل بماند اما خودروسازان یک سره دهانشان به شیرهای نفت باز باشد؟
به درستی می توان فهمید که این وام انبوه در نظر گرفته برای خودروها چیزی جز اینکه شوکران و زهری خوش طعم به بدن سرطانی خودروسازان ریخته شود سودی برایشان نداشته و البته مسلما دست یابی به افق اقتصاد مقاومتی را نه تنها به تعویق خواهد انداخت بلکه نشانه خواهد رفت چراکه مردم را از این شعار ناامید خواهد کرد. به راستی وقتی صنعتی این همه به صورت نامناسب تقویت می شود و خروجی آن چیزی است که مردم را ناامید می کند می توان به شعار اقتصاد مقاومتی امیدوار بود و آن را جامه عمل پوشانید؟ مسلما نه! فارغ از اینکه این راه یعنی حمایت مضاعف و غیر معقول از یک صنعت مسلما به تقویت و پیشرفت آن نخواهد انجامید.
فرد معتادی را در نظر بگیرد که هر وقت درد خماریاش عود می کند و فریاد می زند، به او پول می رسانند تا مواد مخدر بخرد و درد خود را التیام بخشد، آیا این فرد هرگز به فکر ترک اعتیاد خود خواهد افتاد؟ این اتفاقی است که بارها و بارها در صنعت خودرو شاهد آن بو دهایم و نماد تولید ملی ما و اقتصاد مقاومتی شده خودروهایی که کیفیت مناسبی ندارند و با برند ایرانی فریاد مردم را به آسمان بلند کرده اند، آیا در این شرایط اقتصاد مقاومتی محقق خواهد شد؟ به راستی این کار اخیر چهقدر با منویات مورد تاکید رهبر انقلاب در زمینه اقتصاد مقاومتی همخوانی دارد؟
آیا وقت آن نرسیده است که چاره ای اساسی برای اصلاح کیفیت خودروهای تولید داخل بیندیشند؟
خبرنگار*
نظر شما