کد خبر 14792
۲۸ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۰
كلاهبرداری خاص به نام امداد خودرو

پرشین خودرو: یادداشتی كه در ادامه می خوانید روایتی است كه یكی از مخاطبان تین نیوز آن را تجربه كرده است.

به گزارش «پرشین خودرو»، بدون تایید یا تكذیب این روایت، صرفا جهت اطلاع مخاطبان و دستگیری متخلفانی كه با نام امداد خودرو در حال كلاهبرداری هستند این موضوع را منتشر می شود. بر این اساس قابل ذكر است كه با احترام به فعالیت سالم شركت‌های امداد خودرویی، از مخاطبان خود می‌خواهیم در صورت وجود تجربه ای مشابه، آن را در بخش نظرات همین خبر اطلاع رسانی كنند. این روایت تلخ را بخوانید: همیشه بلاهایی را که برای دیگران اتفاق افتاده را می خوندم و سعی می کردم حواسم جمع باشه تا اتفاقی برای خودم پیش نیاد و ازم کلاهبرداری نکنند. خلاصه فکر نمی کردم که خودم بخوام یه روز به بقیه بگم که حواستون باشه... رفته بودم میلاد نور خرید کنم. مادر و خواهر و دخترم را پیاده کردم و ماشینم را کمی بالاتر از تقاطع فرحزادی و ایوانک پارک کردم. موقع پارک کردن به پارکبان کمی مشکوک شدم چون لباس فرم تنش نبود. حدود ساعت ده و نیم امدم که ماشین را بردارم. به مامانم گفتم سر تقاطع بیاستند تا من ماشین را بیارم. خیابان هم تقریبا خلوت شده بود. من سریع خودم را به ماشین رسوندم تا اون رو روشن کنم. چند تا استارت زدم ولی ماشین روشن نمی شد. لازم به ذکر است که کمی هم بوی بنزین میامد. خلاصه دو سه تا استارت زدم و ماشین روشن نشد. در همین موقع یه ماشین کنارم امد و چراغ زد. باورم نمی شد روش نوشته شده بود امداد خودرو ...... آقای راننده گفت من می خواستم ببینم شما خیابان فلامک را بلد هستید؟ ازم پرسید: ماشینتون مشکل داره می خواهید که من بهتون کمک کنم؟ من هم که مستاصل شده بودم با کمال میل قبول کردم. آقا کمی جلوی ماشین را نگاه کرد و گفت خانم پمپ بنزینتون سوخته. من باید خیابون فلامک برم و عجله دارم ولی اگر می خواهید کمکتون می کنم. من هم که از مشکلات فنی ماشین خیلی سر در نمی آورم گفتم آقا لطف کنید کمک کنید تا ماشین درست شه. فرمودند که پمپ بنزین معمولی 115 تومن و خوبش 130 تومنه. من هم که خوبش را انتخاب کردم و ایشون مشغول تعویض پمپ شدند. همین موقع مامان و خواهرم هم که نگران شده بودند امدند پیش من و آقای امداد خودرو کمی تعجب کردند! من همراهم پول نقد کم بود و به آقا 50 تومن دادم و گفتم لطف می کنید اگه با من تا یه عابر بانک بیایید. ایشون هم گفتند که پشت سر من بیایید و بعد از چند تا خیابون به عابر بانک پارسیانی که ایشون می‌شناختند رفتیم. 30 تومن هم دستمزدشون بود که لطف کردند و به من 10 تومن تخفیف دادند. پمپ بنزین 150 هزار تومن در طی یک ربع ساعت خرج روی دست ما گذاشت. داشتم بر می گشتم که کمی به خودم شک کردم. خدایا من چقدر خوش شانسم یعنی از آسمون برام در عرض 30 ثانیه کمک فرستادی. خدایا شکرت که اینقدر هوای من را داری و این دفعه تلافی کل زندگی را برام در آوردی. ولی نکته جالب اینه که آقای امداد خودرو خیابون فلامک را بلد نبود ولی می دونست عابر بانک توی سه تا خیابون اون ورتر کجاست؟!!! ای بابا باز من شک کردم. دور زدم تا پمپی که ایشون توی جوی آب انداخته بودند بردارم و فردا به تعمیرگاه نشون بدم. داشتم دنبال پمپ می گشتم که دیدم آقای امداد خورو محترم دارند در لاین اون سمت خیابون به یه خانم دیگه کمک می کنند! دور زدم و برای خانم چراغ زدم تا امد پیشم. گفتم مشکل ماشینتون چیه؟ گفت پمپ بنزینش سوخته!!! آقای امداد خودرو سریع پیش من امدند و گفتند چقدر جالب این خانم هم پمپ بنزینش خراب شده. ولی خیلی ترسیده بود. به اون خانم جریان را گفتم و ایشون از لطف آقای امداد خودرو استفاده نکرد. من کمی دستپاچه شده بودم و امدم به کیوسکی که سر چهار راه بود جریان را گفتم. تازه فهمیدم که ای دل غافل این آقای امداد خودرو شیاد محل کارش اینجاست. همون موقع هم به 110 زنگ زدم ولی اون سریع فرار کرد و من فقط تونستم شماره ماشینش را بردارم. به مامور هم توضیح دادم و فهمیدم که اینها باندی هستند که مشغول به این کار هستند. بهم گفتند که فردا برم دادسرا شکایت کنم تا رسیدگی کنند. ولی می‌دونید که برای این جور کارها باید صبر ایوب داشت و یه آدم بیکار که پیگیر کار باشه. وقایع این یکی دو ساعت را که مرور می کنم خدا را شکر می کنم. شاید اگر من تنها بودم بلایی بدتر از این بر سرم نازل می شد. از دست خودم ناراحت هستم چونکه باید با احتیاط بیشتری عمل می کردم. ولی از طرف دیگه به خودم حق میدم. ساعت 11 شب با یه ماشین خراب کنار خیابون... امداد خودرو بهترین و امن ترین انتخاب برای یک خانمه. لازم به ذکر است که نمی دونم چه بلایی سر ماشین آورده بود که در اون لحظه روشن نمی شد. اون خانم هم موقعی که من برگشتم نبود و نمی دونم چطور ماشینش روشن شد. ظاهرا کمی بنزین روی سر موتو ماشین ریخته بودند که در اون لحظه روشن نمی شده (این چیزیه که آقایونی که اونجا بودند می گفتند) نکته جالبش هم اینه که تا افسر پلیس بهم نگفته بود که اینها یه باند هستند پیش خودم عذاب وجدان داشتم که به آدمی که کمکم کرده دارم تهمت میزنم! فکر نمی کنم که وقت پیگیری شکایتم را داشته باشم. تنها کاری که از دست من بر میاد اینه که سعی کنم این موضوع را به بقیه اطلاع بدم تا چنین بلایی به سر بقیه نیاد. توصیه می کنم در مواقع بحرانی کمی به شانستون شک کنید!
کد خبر 14792

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha