کد خبر 46363
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۹
نخستین و آخرین اتوبوس دوطبقه در تهران

پرشین خودرو: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۸ روزی که مردم تهران نخستین اتوبوس‌های دو طبقه را در خیابان‌های تهران تماشا کردند، از آن به عنوان غول بی‌شاخ و دم یاد کردند و هر کسی رسید متلکی بار آن کرد و لطیفه‌هایی برای آن ساختند از جمله اینکه راننده این اتوبوس کجا قایم شده است؟! یا اینکه بعضی به شوخی از راننده می‌پرسیدند آقا طبقه بالا کجا می‌رود؟

به گزارش «پرشین خودرو»، و روز یکشنبه یکم دی‌ماه ۱۳۸۷ که شرکت واحد اتوبوسرانی اعلام کرد، مردم برای تماشای حرکت آخرین اتوبوس دو طبقه به خیابان‌ها بیایند، عده‌ای به یاد خاطرات آن روزها افتادند که با این اتوبوس‌های پرظرفیت و کم‌سرعت چه روزها و شب‌هایی که به محل کار خود رفته و بازگشته بودند، گرچه بعد از آن در چند شهر بزرگ کشور هنوز هم برخی اتوبوس‌های دو طبقه فعال بودند، اما با سیاستی که شرکت اتوبوسرانی واحد پیش‌گرفت آنها نیز یکی بعد از دیگری خطوط اتوبوسرانی شهرها را رها کردند و به گاراژها و موزه‌ها پیوستند!



خداحافظی ایرانی‌ها با اتوبوس‌های دو طبقه
با وجود اینکه به نظر می‌آمد اتوبوس‌های دو طبقه می‌توانستند در وانفسای پرترافیک خیابان‌های تهران، وسیله‌ای خوب و پرظرفیت برای تردد درون‌شهری باشند اما حدود ۲۳ سال پیش در چنین روزهایی تصمیم گرفته شد که همه آنها به گاراژ «هنگام» منتقل شوند و دیگر در سطح خیابان‌های تهران تردد نکنند. گاراژ «هنگام» همان پارکینگ قدیمی شرکت اتوبوسرانی واحد تهران است که در ضلع شمالی بیابان‌های اطراف بلوار سیدخندان (رسالت) ساخته شده بود و با ساخت‌وسازهای مسکونی در اطراف آن، ناگهان در محدوده‌ای متراکم از بافت مسکونی شمال شرق تهران قرار گرفت و برای انتقال آن به خارج از تهران در زمان غلامحسین کرباسچی اعتراض‌های شدیدی شده و بخشی از همین محل، کم‌کم به گورستان اتوبوس‌های دو طبقه تبدیل شد. اما ۱۶ سال بعد از به گاراژ رفتن دو طبقه‌ها، مدیران جدید شرکت واحد ناگهان دچار احساسات نوستالژیک شدند و ۲ نمونه از همان اتوبوس‌ها را بازسازی کردند و در روز دهم آبان ۱۳۸۷ در مراسمی این دو اتوبوس دو طبقه قدیمی را برای نمایش در «ششمین نمایشگاه بین‌المللی حمل‌ونقل شهری تهران» در خیابان‌های پایتخت به حرکت در آوردند و مردم هم کلی دچار احساسات ویژه و شور و حال نوستالژیک شدند.
مسئولان شرکت واحد در حاشیه برگزاری این حرکت نمادین از این اتوبوس‌های دو طبقه به عنوان نمادهای شهری دهه‌های ۴۰و۶۰ و یادگاری‌های تهران از گذشته‌های نه‌چندان دور یاد کردند، اتوبوس‌هایی که وقتی به سمت نمایشگاه تهران حرکت می‌کردند، خیلی‌ها به شکل خاطره‌انگیزی سوار آنها می‌شدند، با آنها عکس و فیلم می‌گرفتند و دوباره پیاده می‌شدند.
این دو دستگاه اتوبوس دو طبقه شامل یک اتوبوس آبی‌رنگ «لیلاند» با موتور جلو بود که بین سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۸ به جابه‌جایی مسافران می‌پرداخت و یک دستگاه اتوبوس قرمز «لیلاند» با موتور عقب که بین سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۶۱ مسافران زیادی را سوار و پیاده کرده بود.
مردم تهران متقاعد شده بودند که دیگر هرگز سوار اتوبوس دو طبقه نخواهند شد و این خودروی خاطره‌انگیز کند روی، کم‌سرعت به موزه خودروهای قدیمی در شرکت واحد ملحق شده است، اما کلی خاطره خوش برای مردم ما از اتوبوس‌های دو طبقه باقی‌مانده است که به یکی دو نمونه از آنها در این صفحه و گزارش اشاره می‌کنیم.



خاطرات یک راننده اتوبوس دو طبقه
مجتبی عبدخاتمی، یکی از هزاران راننده اتوبوس شرکت واحد اتوبوسرانی است که به قول خودش از همان اوایل راننده اتوبوس‌های دو طبقه دماغ گنده‌ای شد که از لندن یکی بعد از دیگری وارد تهران شدند. او در مصاحبه‌ای به شرح برخی از خاطرات خود از رانندگی‌اش با اتوبوس‌های دو طبقه در تهران پرداخته و گفته است: «در سال ۱۳۴۵ به استخدام شرکت واحد درآمدم و ابتدا راننده مینی‌بوس بودم و بعد از گرفتن گواهینامه پایه یک، اتوبوس دو طبقه‌ای تحویلم دادند که حدود ۱۳ سال با آن در تهران رانندگی کردم آن هم در خط قدیمی سه‌راه آذری ـ پارک شهر که یکی از شلوغ‌ترین خط‌ها بود.
آن روزها به ما لقب «مردی در قفس» داده بودند، زیرا ما در اتاقکی کوچک در جلوی اتوبوس دو طبقه می‌نشستیم و از همانجا به‌وسیله آینه‌هایش اطراف‌مان و همه اتوبوس را کنترل می‌کردیم و در زمستان‌ها که هوا سرد می‌شد اتاقک خودمان را با چراغ والور یا منقل گرم می‌کردیم؛ شاگرد اتوبوس هم مسئول در عقب اتوبوس بود.
این راننده قدیمی همچنین یادآور شده است: فرمان اتوبوس‌ها، کلاج و ترمز آنها آن قدر سخت و خشک بود که وقتی می‌خواستیم در یک جای باریک دور بزنیم کتف‌مان از جا در می‌آمد.
او که هنوز شماره اتوبوسش را به خاطر دارد، گفته است: شماره اتوبوس من ۳۵۱۱۵ بود، اتوبوس خاور بود، فکر کنم ساخت لهستان و موتورش از کارخانه «لیلاند» بود که من با آن به خط راه آهن ولیعهد (ولی‌عصر فعلی) منتقل شدم؛ آن روزها اتوبوس‌های ۳۰۵ نورچشم شرکت واحد بود. قیمت بلیت اتوبوس آن روزها فقط«۲ریال» بود، با این حال بعضی‌ها همین ۲ریال را هم نداشتند که بدهند و بازرس‌های بداخلاق خط ما اصرار داشتند که شاگرد شوفرهای دو طبقه‌ها باید بلیت‌ها را یکی یکی بگیرند و پاره کنند نه چند تا چند تا. عبد خاتمی از حقوق و مزایایش نیز یاد کرده و گفته است: وقتی روی مینی‌بوس کار می‌کردم روزی ۱۶ تومان در ماه می‌گرفتم و وقتی با اتوبوس کار می‌کردم روزی ۱۷ تومان و بعدها که با «۳۰۵» کار کردم به روزی ۲۲ تومان هم رسید که با همین حقوق روی دو طبقه‌ها نیز کار می‌کردم.




لندن، زادگاه نخستین اتوبوس‌های دو طبقه
حالا دیگر چند سالی است که خیابان‌های تهران از وجود اتوبوس‌های پرخاطره دو طبقه خالی است، گرچه تصاویری از آنان در برخی از فیلم‌های سینمایی قدیمی کشورمان دیده می‌شود و تماشاگر را به یاد آن روزهای تهران می‌اندازد، روزهایی که غوغای ترافیک این همه فشرده و پیچیده و کشنده نبود.
حالا وظیفه دوطبقه‌های پرحجم و کم‌سرعت این روزها، به اتوبوس‌ها دراز و آکاردئونی «بی‌آرتی» و خطوط ویژه آنها سپرده شده است. با این حال هنوز در بسیاری از شهرهای بزرگ و شلوغ دنیا اتوبوس‌های دو طبقه به عنوان یکی از وسایل موثر حمل‌ونقل عمومی در خیابان‌ها دیده می‌شود و در شهرهایی چون میامی، لندن، پاریس، سنگاپور و حتی در دوبی و جالب است که بدانید (براساس آنچه در تاریخ خودروسازی انگلستان به ثبت رسیده) زادگاه اتوبوس‌های دو طبقه اروپا یا بهتر بگوییم لندن بوده است.
می‌گویند نخستین اتوبوس دو طبقه در لندن در سال ۱۸۲۰م در خیابان‌ها مورد استفاده قرار گرفت و بنابراین می‌توان گفت حدود ۲۰۰ سال از عمر این وسیله نقلیه عمومی گذشته است.
نخستین اتوبوس‌های دو طبقه لندن پیش از آنکه دارای موتورهای کشنده احتراقی شوند، به‌وسیله دو یا چند اسب به حرکت در می‌آمدند و اوایل آنها را «امونی بابنر» یا «امونی‌باسز» می‌گفتند و مسئولان شهر لندن هم برای تشویق مردم به سوار شدن به این اتوبوس‌های دو طبقه نیمی از هزینه بلیت آن را پرداخت می‌کردند.
عرشه بالایی این اتوبوس‌های دو طبقه به وسیله یک نردبان به طبقه پایین وصل می‌شد و عرشه بالای اتوبوس محل نشستن ۴۲ مسافر بود. ولی در اتوبوس‌های دو طبقه‌ای که بعدها به خیابان‌های لندن آمد یکسری تغییرات و نوآوری‌هایی انجام و راه پله و دسترسی راحت‌تری برای رسیدن به عرشه یا طبقه دوم ایجاد شد. البته صندلی‌های راحت‌تر را نیز جایگزین نیمکت‌ها کردند و استقبال خانم‌ها از آنها باعث شده بود که «ترامواهای» فعال آن روز در لندن نیز به تکاپو بیفتند، زیرا اتوبوس‌های دو طبقه دیگر به‌طور رسمی رقیب ترامواها شده بودند و به قول ما ایرانی‌ها مسافران آنها را غر می‌زدند و جلب خودشان می‌کردند!
مدتی گذشت که نخستین اتوبوس دو طبقه احتراقی یا موتوردار در سال ۱۹۳۳م وارد خیابان‌های لندن شد و بعد از اینکه دو طبقه‌ها صاحب موتور شدند کمپانی‌های تولیدکننده آنها به‌ویژه شرکت «لیلاند» تصمیم گرفتند که سقف طبقه دوم را نیز تامین کنند. اتوبوس‌های دو سقفه تا سال ۱۹۳۷م در لندن تولید می‌شد.
دیری نگذشت که مدل‌های جدیدی از اتوبوس‌های دو طبقه به نام «روتم استر» در سال ۱۹۵۴م تولید شدند که مورد استقبال مردم لندن قرار گرفتند و از مزایای مهم آنها می‌توان به شاسی جداگانه‌ای روی موتور و نیز آلیاژ جدیدی که در تولید بدنه و موتور این سری از دو طبقه‌ها استفاده شده بود و موجب استحکام بیشتر آنها می‌شد، اشاره کرد.
موتور این سری از دو طبقه‌ها در جلو قرار داشت و جعبه فرمان هیدرولیکی، سیستم تعلیق مستقل جلو، جعبه‌دنده اتوماتیک و ترمز هیدرولیکی پیشرفته از دیگر ویژگی‌های نسل جدید دو طبقه‌های لندن بود.
بعدها گروه دیگری از دو طبقه‌های «روتم استر» به عنوان نماد جدید شهر لندن به رنگ قرمز روشن در جهان شناخته شدند و تا سال ۲۰۰۵م نیز محبوب مردم لندن بودند و در خیابان‌ها دیده می‌شدند. درحال‌حاضر نیز مدل‌های جدید اتوبوس‌های دو طبقه هیبریدی با طراحی قوس‌دار و نامتقارن، دارای ۳ در و ۲ پلکان برای سوار شدن راحت‌تر مسافران قرار است به زودی در سیستم اتوبوسرانی لندن فعال شوند.



نقش اتوبوس‌های دو طبقه در تسخیر سفارت امریکا
اتوبوس‌های دو طبقه نقش بسزایی در زندگی گذشته ما داشته‌اند، آنها حتی در سیاست هم مداخله کرده‌اند و ما برای اثبات این موضوع گواهی هم داریم و آن حرف‌های «کمال تبریزی» فیلمساز بزرگ کشورمان است که می‌گوید؛ بچه‌هایی که می‌خواستند سفارت را تسخیر کنند نقشه ساختمان‌های سفارتخانه را نداشتند و برای به‌دست آوردن اطلاعاتی از داخل سفارت از اتوبوس‌های دو طبقه که در خیابان طالقانی درحال رفت‌وآمد بودند، استفاده کردند و فیلم و عکس از داخل سفارت می‌گرفتند. به نوشته‌ای از او که در سایت او نیز موجود است، توجه کنید:
«در همان سخنرانی دانشگاه علم و صنعت، کمال تبریزی می‌گفت که بعد از داخل شدن به سفارتخانه و گروگانگیری متوجه شدیم تعدادی از بچه‌ها از چند روز قبل نقشه حمله به سفارتخانه را کشیده‌اند و چون نقشه ساختمان‌های سفارتخانه را نداشتند، از اتوبوس‌های دوطبقه استفاده کرده‌اند. هنوز هم دیوارهای سفارتخانه سابق امریکا که حالا به موزه ۱۳ آبان تبدیل شده بسیار کوتاه است. اتوبوس‌های دوطبقه‌ای که خیابان تخت‌جمشید را طی می‌کردند، از کنار همان دیوار کوتاه می‌گذشتند و اتفاقا جلوی در اصلی سفارتخانه هم یک ایستگاه داشتند.»
کمال تبریزی تعریف می‌کرد که تعدادی از دانشجویان به ایستگاه قبل از سفارتخانه می‌رفتند، سوار اتوبوس‌های دوطبقه می‌شدند و در طبقه دوم اتوبوس قرار می‌گرفتند. از آنجا وضعیت و نقشه ساختمان‌های سفارت مشخص بود، دانشجویان این تصاویر را به خاطر می‌سپردند و بعد از سفارتخانه از اتوبوس پیاده می‌شدند و دوباره با اتوبوس برمی‌گشتند به ایستگاه قبل از سفارت سابق امریکا و این کار را چند بار تکرار می‌کردند. آنها پس از هر بار پیاده شدن از اتوبوس نقشه‌های تقریبی را روی کاغذ می‌کشیدند و به این ترتیب به‌تدریج، وضعیت ساختمان‌ها برای‌شان روشن می‌شد.

منبع: روزنامه صمت

کد خبر 46363

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha