سفران یا اپتیما

شاید در بازارهای جهانی کیا اپتیما و رنو سفران چندان در یک کلاس قرار نگیرند، اما در بازار ایران محدوده قیمتی، این دو خودرو را در کنار هم قرار داده است. سفران و اپتیما دو خودرو با خصوصیات طراحی و فنی متفاوت هستند. رنو سفران بر اساس الگوهای طراحی فرانسوی طراحی شده است. در بدنه آن پیچیدگی و خطوط شکسته کمی دیده می‌شود. به همین دلیل طراحی آن با وقار و شبیه به خودروهای کلاس مدیریتی شده است. در مقابل کیا اپتیما با طراحی کشیده‌تر و استفاده از خطوط، روح یک خودرو اسپرت را پیدا کرده است. هر چند در واقع یک اسپرت نیست. همین وجه افتراق می‌تواند عاملی برای انتخاب باشد. در بخش فنی هم اگر به دنبال خودرویی هستید که نرم باشد و در عین حال قدرت و سرعت خوبی هم داشته باشد رنو سفران گزینه خوبی است. مانند اینکه سوار ابر شده باشید. اما اگر می‌خواهید سوار باد شوید، در این کلاس کیا اپتیما انتخاب بهتری است، چرا‌که شتاب و سرعت نهایی بالاتری دارد. از نظر آپشن هم اساسا کره‌ای‌ها گشاده‌دست‌تر از فرانسوی‌ها هستند و به همین دلیل کیا اپتیما می‌تواند گزینه بهتری برای آپشن‌بازها باشد. از نظر استهلاک اگر چه خودروهای فرانسوی به پراستهلاک بودن مشهور هستند، اما ترکیب DNA رنو با نیسان در سال‌های اخیر وضعیت را بهتر کرده است.

سوزوکی کیزاشی یا نیسان تی‌ینا

این دو خودرو در بازارهای جهانی شرایط بسیار موفقی را تجربه می‌کنند. در ایران اما این فرصت به آنها داده نشده است. با این حال هنوز نمونه‌های حتی صفر کیلومتر آنها را نیز می‌توان پیدا کرد. هرچند به زحمت. هر دو خودرو موتورهای پرقدرتی دارند. اما شتاب‌گیری سوزوکی بهتر بوده و در مقابل سرعت نهایی نیسان بیشتر است. از نظر نرمی و راحتی سواری این نیسان تی‌ینا است که برنده از میدان بیرون می‌آید. در مقابل فرمان‌پذیری سوزوکی بهتر بوده و قدرت مانور بیشتری دارد. از نظر استهلاک هر دو خودرو شرایط بسیار خوبی دارند. اما در بحث خدمات پس از فروش وضعیت نیسان بهتر است. همچنین به دلیل تولید بیشتر در داخل، وضعیت فراوانی قطعات یدکی آن نیز بهتر است. به خصوص اگر به دلیل تصادف نیاز به قطعات بدنه باشد. کیفیت مواد استفاده شده در داخل هر دو خودرو قابل قبول است. اما طراحی داخلی نیسان تی‌ینا به روزتر بوده و حس داشتن یک خودرو مد روز را بیشتر القا می‌کند. از نظر مصرف سوخت کفه ترازو به سود سوزوکی سنگینی می‌کند. در مورد بازار دست دوم هم نیسان تی‌ینا با اقبال بیشتری رو‌به‌رو شده است و راحت‌تر می‌توان آن را نقد کرد.

مزدا3 یا بایک سنوا

مزدا 3 یکی از خودروهای اقتصادی بازار ایران به حساب می‌آید. خودرویی که طرفداران زیادی داشته و امتحان خود را پس داده است. در سوی دیگر یک خودروی چینی خود‌نمایی می‌کند. نامش سنواست و با یک موتور پر قدرت به میدان آمده است. سنوا از موتوری پر‌حجم‌تر‌ و مجهز به توربو شارژ و قدرتی بسیار زیاد‌تر برخوردار است. در سوی دیگر مزدا یک خودروی کم مصرف و کم استهلاک است. سنوا اگرچه امکانات زیادی دارد، اما مواد به کار رفته درون کابین این خودرو از کیفیت پایینی برخوردار بوده و در حد و اندازه‌های مزدا نیست. این یعنی در بلند مدت ممکن است خودرو خودش را بیندازد. مزدا خودروی ارزا‌ن‌تری نسبت به سنوا است و درون کابین مزدا از صندلی‌هایی راحت تر از سنوا استفاده شده است. همچنین در بازار نیز با اقبال زیادی همراه است. مزدا ازخدمات پس از فروش گسترده‌تری نسبت به سنوا بهره می‌برد و توانسته در میان مردم برای خود محبوبیتی کسب کند. طراحی هردو خودرو مناسب است، اما سنوا نتوانسته آن طور که باید در بازار ایران جایی برای خود دست و پا کند. سنوا با توجه به داشتن موتوری پر قدرت می‌تواند رقیب سر‌سختی برای خودروهای گران قیمت باشد. سنوا از نظر آپشن بر مزدا 3 برتری‌های محسوسی دارد و از این نظر برگ برنده در دست این خودرو چینی است.

سیتروئن DS5 یا ولوو V40

دو خودروی هاچ بک بازار ایران که به شدت خاص بوده و طبیعتا مشتریان خاصی هم دارند. DS نامی جدید در ایران است که به تازگی راهی بازار ایران شده و لوکس گرایی را به سبک فرانسوی دنبال می‌کند. این دو خودرو تفاوت‌های فراوانی دارند، اما می‌توان هر دو خودرو را با قیمتی در حدود 200میلیون تومان خریداری کرد.ولوو با موتوری قوی تر و پر حجم تر از5 DS یکی از ایمن‌ترین خودروهای دنیا به شمار می‌رود که البته از نظر امکانات رفاهی نیز در سطح خوبی قرار دارد.در سوی دیگر 5 DS با انبوهی از امکانات رفاهی و البته چهره‌ای بسیار خاص و طراحی متفاوت وجود دارد.فضای کابین هر دو خودرو جادار است، البته به نسبت خودروهای هاچ بک. اما مشکل بزرگ این خودروها برای افراد قد‌بلندی است که در قسمت عقب کابین می‌نشینند، چرا که قسمت عقب سقف با سر آنها برخورد می‌کند.هر دو خودرو انتخاب‌های ویژه‌ای به شمار می‌روند، اما این نکته را نباید فراموش کرد هر دو خودرو در بازار با بی اقبالی زیادی همراه هستند و به همین دلیل به کار کسانی می‌آیند که می‌خواهند یک خودرو خوب و باکیفیت را برای مدت طولانی داشته باشند. خدمات پس از فروش هر دو خودرو در تهران خوب و دردسترس است، اما در شهرستان‌ها اینگونه نیست. در کل ولوو برای رانندگی اسپرت و پرشتاب مناسب است و سیتروئن 5 DS علاقه‌مندان به آپشن را راضی می‌کند.

بسترن B50F یا لیفان 820
 

باز هم این خودروهای چینی هستند که در بازار جولان می‌دهند. این بار می‌خواهیم در کلاس نیمه لوکس ببینیم چه وضعیتی دارند. این دو خودرو یکی از کمپانی لیفان و دیگری از کمپانی فاو است. هر دو خودرو طرفداران زیادی دارند لیفان 820 یک تازه وارد است و بسترن مدتی است که در بازار ایران حضور داشته و البته موفق نیز بوده است. البته لیفان با مدل 620 توانسته عقبه خوبی برای خودش در ایران بسازد.از نظر موتوری اگر حساب کنیم بسترن از موتوری ضعیف تر به نسبت لیفان 820 برخوردار است، اما از نظر طراحی و اندازه لیفان 820 خودرویی بزرگ‌تر بوده و البته زیباتر از بسترن است. اما بسترن در زمینه امکانات چیزی کم نگذاشته است. مصرف سوخت بسترن کمتر از لیفان است، اما لیفان انتخاب مناسب‌تری برای خانواده‌های پر جمعیت است، چرا‌که صندوق بار بزرگ‌تری داشته و فضای کابین بیشتری نیز دارد هر دو خودرو در زمینه خدمات پس از فروش مشکلی ندارند. شتاب‌گیری در لیفان به مراتب بهتر از بسترن است و سرعت بیشتری را می‌توان با آن تجربه کرد. به‌طور کلی اگر به دنبال خودرویی با چهره‌ای زیبا و البته ابعادی بزرگتر هستید می‌توانید لیفان 820 بخرید و اگر طراحی کابین و امکانات برای شما مهم است بسترن انتخاب خوبی خواهد بود. در زمینه بازار دست دوم هم هر دو خودرو دارای مشتری هستند.

سانگ‌یانک اکتیون یا میتسوبیشی ASX

کره ای‌ها در بازار ایران جنگ را از ژاپنی‌ها برده‌اند و توانسته‌اند بازار را فتح کنند اما این کره‌ای نتوانسته از پس رقیب ژاپنی اش برآید چراکه در بازار به خصوص در زمان فروش اقبال با ASX است. اکتیون از چهره‌ای زیبا اما خاص برخوردار است که هر کسی آن را دوست ندارد، اما میتسوبیشی چهره‌ای همه پسندتر دارد. موتور اکتیون هم پر حجم‌تر است و هم قدرت بیشتر تولید می‌کند اما در عین حال مصرف سوخت بالاتری دارد. طراحی درون کابین هر دو خودرو زیباست اما کیفیت به کار رفته درون کابین میتسویشی بالاتر است. اما فضای داخلی اکتیون برای سرنشینان راحت‌تر است.ASXخودرویی چابک تر از اکتیون بوده به‌طوری که با اختلاف زیادی از پس رقیب کره‌ای اش بر می‌آید. اما این اکتیون است که می‌تواند در مسیرهای ناهموار و صعب‌العبور خودی نشان دهد چراکه از زیر‌بندی بهتری نسبت به رقیب خود برخوردار است و این برای افرادی که به دنبال کمی هیجان بیشتر هستند گزینه خوبی به حساب می‌آید. اما فراموش نکنید که ASXپدال‌های تعویض دنده در پشت فرمان دارد که حس اسپرت بودن را به راننده القا می‌کند. خدمات پس از فروش هر دو خودرو گستردگی لازم را در سطح کشور ندارد اما کم استهلاک بودن هر دو خودرو تا حدی خیال شما را راحت می‌کند. در زمینه امکانات هر دو خودرو تقریبا در یک سطح قرار دارند.