به گزارش «پرشین خودرو»، روزنامه دنیای خودرو نوشت: شرکتهای خودروسازی ایرانی برای پیشرفت دو مولفه مدیریتی دارند که یکی رفتن به سمت بازارهای مالی بورس است و دیگری انجام اقدامات صنعتی و بهبود کیفیت و تیراژ تولید.
با نگاه به عملکرد دو شرکت ایرانخودرو و سایپا، تفاوت اولویتهای این دو شرکت و مسیری را که برای آینده خود انتخاب کردهاند، مشخص میشود. سابقه مدیرعاملهای این دو شرکت نیز بر این امر صحه میگذارد که سایپا بیشتر فعالیتهای خود را به بازار سرمایه معطوف کرده و ایرانخودرو بیشتر به درآمدزایی از روش تولید دل بسته است.
مهدی جمالی، مدیرعامل کنونی سایپا شخصی محسوب میشود که عمده سابقه آن در زمینه مدیریت مالی و ساختار سرمایه بوده است. از سوی دیگر هاشم یکهزارع، مدیرعامل ایرانخودرو فردی با سابقه مدیریت صنعتی است و دیدگاه مالی بسیار قدرتمندی دارد. چیزی که نباید فراموش کرد این است که هر دوی این مدیران هم در زمینه تولید و هم در ساختار مالی فعالیتهایی انجام میدهند و تنها یکی از این دو راهکار را برای حرکت به جلو پیش نبردهاند. البته تفکر مدیریتی این دو مدیر تفاوت دارد.
ایرانخودرو
به نظر میرسد مدیرعامل ایرانخودرو اعتقاد دارد اولویت بر بهبود روند تولید و محصول خوب است، بعد به بازار سرمایه برود. وی به تازگی به فعالیتهایی در بازار سرمایه اشاره کرد که قرار است در ماههای آینده کارهایی انجام دهد. به این معنی یکهزارع گامبهگام جلو رفت و برنامه ابتدایی او تمرکز روی مساله کیفیت بود و در سال اول سعی کرد جلوی هزینههای اضافه را بگیرد.
به صورت موازی روی کیفیت کار کرد و این دو سال هم تیراژ و کیفیت را در برنامه خود قرار داد.
مدیرعامل ایرانخودرو امسال هم تمرکزش روی قراردادهای صنعتی بود و اعتقاد دارد برای ماندن در بازار باید روی مساله کیفیت کار کند. با نگاهی به گفتههای یکهزارع میتوان به پافشاریاش بر تولید ایرانی پی برد ولی با این روش که همه چیز را با کمک دیگران انجام دهد.
یکی از افتخارات این مدیر امضای قراردادهایی است که باعث اشتغالزایی، رونق قطعهسازان و بالا بردن سطح تکنولوژی شرکت خودروسازی ایرانخودرو است. این شرکت توانسته است رضایت قطعهسازان و پیمانکاران تامینکننده قطعات و خریداران محصولات را جلب کند.
سایپا
دومین خودروساز بزرگ ایران پرداخت مطالبات را با سرعت کمتری پیش میرود. همینجا باید اشاره کرد مهدی جمالی زمانی سکان مدیریت سایپا را به دست گرفت که این شرکت از لحاظ مالی، وضعیت چندان خوبی نداشت. به همین دلیل راجع به تصمیمات مدیریتی سایپا نمیتوان به راحتی قضاوت کرد.
مدیرعامل این شرکت نیز با توجه به وضعیت تصمیم گرفت با تجدید ساختار، سرمایه مورد نیاز این شرکت را فراهم کند و شرکت را نجات دهد. قبلا در فروش سهام سایپا اشتباهاتی انجام شده بود که شرکت را با چالشهای جدی مالی مواجه کرد.
سایپا در چند سال گذشته به شدت با کمبود سرمایه مواجه بود و این مساله فشار زیادی به این شرکت وارد کرد.
در حال حاضر ارزش بازار سهام شرکت ایرانخودرو در بورس اوراق بهادار تهران به 4800 میلیارد تومان میرسد که این عدد در مقایسه با ارزش بازار سهام سایپا 166 میلیارد تومان کمتر است. وقتی به تعداد سهام 39 میلیاردی شرکت سایپا در مقابل 15.2 میلیاردی سهم ایرانخودرو نگاه میکنیم، به این نتیجه میرسیم سایپا از تمام ظرفیتهای موجود برای حفظ سهم بازار خود در بورس استفاده کرده است.
برخی کارشناسان معتقدند با وجودی که سایپا در این مدت در بازار سرمایه خوب کار کرده، ولی با این وجود شاید بتوان گفت تاکید بیش از حد روی مسائل مالی و بازار سرمایه مشکل را حل نمیکند و به همین دلیل دور از انتظار نیست حالا که سایپا توانسته است به موفقیتهایی در این حوزه دست بیاید، در ماههای آینده شاهد تصمیمهای متفاوتی از سوی مدیرعامل این شرکت باشیم.
نمونههای خارجی
شرکت کیا چند سال پیش تا مرز ورشکستگی پیش رفت ولی با فروش سهام خود به هیوندای توانست زنده بماند و خیلی هم موفق باشد. حتی در حال حاضر بسیاری از خودروهای این شرکت از محصولات هیوندای بهتر و موفقتر هستند.
شاید اگر کیا از طریق همین فروش سهام خود را نجات نمیداد اکنون به سرنوشت دوو دچار شده بود. ولی تجربه کیا نشان میدهد تنها فروش سرمایه و تامین مالی نمیتواند یک شرکت را نجات دهد و مساله تکنولوژی و مدیریت صنعتی هم باید به موازات آن انجام شود تا موفقیت حاصل شود.
تجربه دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، سرجیو مارشیونه مدیرعامل فیات است که بیشتر با فعالیتهای بازار سرمایه توانسته به یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی دنیا تبدیل شود. جایگاه فیات در میان خودروسازان جهان باکیفیت محصولاتش همخوانی ندارد ولی در کار بازی با بورس و سرمایه آنقدر خوب عمل کرد که به چنین جایگاهی رسید.
بر خلاف مارشیونه میتوان به کارلوس گون، مدیر عامل نیسان و رنو اشاره کرد که یک مدیر صنعتی بسیار حرفهای است و توانسته کارهای بسیار بزرگی با همین ویژگی انجام دهد. نکتهای که در پایان باید به آن اشاره کرد، این است که هم در مورد شراکت رنو- نیسان، هم در مورد کیا و سایپا و ایرانخودرو، بازی با سرمایه و تصمیمات صنعتی از هم جدا نیستند و با هم انجام شدهاند.
نظر شما