جعبه جادویی وستفیلد

پرشین خودرو: اگر از شما بپرسند کدام یک از کشورهای جهان بیشترین خودروهای دست‌ساز را دارند، چه پاسخی خواهید داد؟ پاسخ سخت نیست، انگلستان! در این کشور انبوهی از خودروهای گران‌قیمت و دست‌ساز تولید می‌شود.

به گزارش «پرشین خودرو»، از سوپر کاری مثل مک لارن و آستون مارتین گرفته تا خودروهای رده‌میانی بازار مثل TVR و لوکس‌هایی نظیر رولزرویس، بنتلی، مورگان، کاترهام، وستفیلد و... البته بخشی از این برندها مثل بنتلی و رولزرویس حالا با مدیریتی غیر‌انگلیسی اداره می‌شوند اما این لطمه‌ای به اصالت آنها وارد نمی‌کند، چرا‌که روح طراحی و سنت‌های آن کماکان حفظ می‌شود. از اوایل دهه 70 تولید انبوه خودرو در انگلیس افت کرد.

انگلیسی‌ها نتوانستند خود را با شتابی که در بخش فنی و طراحی خودرو ایجاد شده بود وفق دهند. به همین دلیل بازارهای بزرگ و تولید انبوه خودرو را به رقبای خود واگذار کردند. به جای آن روی تولید خودروهای تیراژ محدود که به اصطلاح دست‌ساز نامیده می‌شود متمرکز شدند. در حال حاضر شرکت‌ها و کارگاه‌های زیادی در این کشور وجود دارند که با سفارش مشتری خودرو تولید می‌کنند.

تیراژ تولید آنها گاهی به چند ده دستگاه بیشتر نمی‌رسد اما ویژگی‌هایی دارند که مورد توجه کلکسیونرها قرار می‌گیرد. مهم‌ترین‌ ویژگی آنها متفاوت بودن از جریان روز خودروسازی به خصوص در بخش طراحی است. شرکت خودروسازی وستفیلد یکی از این خودروسازی‌ها است که در بخش تولید محدود نام و آوازه بسیاری برای خود دست و پا کرده است.

یک ماشین چند تکه
در میان نام‌های بالا، Westfield کمی با دیگر برندها متفاوت است. زیرا شما هم می‌توانید یک وستفیلد صفر کیلومتر را بخرید و بعد سوارش شوید و به منزل بیایید و هم خودرو را در جعبه خریداری کنید! زیرا کمپانی وستفیلد این خودرو را درون یک جعبه و به‌صورت منفصله هم به شما می‌فروشد. به عبارت دیگر باید بعد از خرید این خودرو جعبه‌های بزرگش را به یک کارگاه ببرید تا برایتان مونتاژ کند. البته قطعات اصلی مثل پیشرانه یا شاسی کامل هستند و تنها باید آنها را روی هم مونتاژ کرد. اگر هم خود خریدار دست به آچار باشد می‌تواند لذت مونتاژ خودرو را خودش تجربه کرده و آن را تکمیل کند.

بی‌شک یکی از دلایل گران‌قیمت بودن بسیاری از خودروهای تیراژ محدود ساخت انگلستان،پروسه تولید آنها است. پروسه‌ای که هنر فردی و دستان یک متخصص در آن بیشترین نقش را دارد. وستفیلد هم از جمله خودروهایی است که به‌رغم مشخصات و امکاناتش، خودروی گرانی است. اگر در احوالات این خودرو بنگرید، رد پایی از دیگر خودروی دست‌ساز انگلیسی یعنی لوتوس را خواهید یافت.

کریس اسمیت موسس کمپانی وستفیلد اولین بار در سال 1982 این خودرو را بر اساس لوتوس سری 7 ساخت. چون آقای اسمیت به دنبال حس اسپورت رانندگی در دوران کلاسیک صنعت خودرو بود، پس به سراغ لوتوس 7 رفت. خودرویی دو نفره‌ که از سال 1957 تا 1972 بر اساس خودروهای مسابقه‌ای کمپانی لوتوس از سوی این خودروساز ساخته شد. البته قبل از اینکه وستفیلد ساخته شود، کاترهام بر اساس تولیدات لوتوس به‌خصوص مدل 7 نمونه‌هایی را تولید کرده بود. اما وستفیلد شباهت‌های بیشتری با لوتوس داشت و حتی بهتر از کاترهام بود. در نتیجه کاترهامی‌ها نتوانستند این موضوع را تحمل کنند و به همین دلیل موضوع را به دادگاه کشاندند اما قبل از رای دادگاه مشکل بین دو کارخانه حل شد.

البته چندسالی است که وستفیلد بر اساس سفارش خودروهای کامل و اسمبل شده نیز تولید می‌کند اما همه این کمپانی را با مشخصه کارکیت بودن یا منفصل بودن می‌شناسند. هر چند این کار حتی با وجود کاتالوگ‌ها و نقشه‌های راهنما هم کار ساده‌ای به نظر نمی‌رسد و نیاز به تخصص فنی دارد اما با این حال بیشتر مشتریان وستفیلد ترجیح می‌دهند خودرویشان را درون جعبه بخرند و خودشان مونتاژش کنند. به این ترتیب انگار یک خودرو ساخته‌اند. دست بر قضا چند دستگاه وستفیلد در ایران وجود دارد که در این شماره می‌خواهیم نگاهی به یکی از آنها بیندازیم.

نمای ظاهری
از نظر نمای ظاهری باید وستفیلد را در زمره یکی از خاص‌ترین خودروهای موجود در کشور قرار داد زیرا تقریبا هیچ خودروی دیگری شبیه به آن در کشور وجود ندارد. البته چند دستگاه مورگان و تریومف کلاسیک دهه 50 و اوایل دهه 60 میلادی نیز در ایران موجود هستند که باز هم از نظر سبک طراحی شباهتی با وستفیلد ندارند و تنها وجه اشتراکشان 2 نفره بودن و دست‌ساز بودن آنها است. وستفیلد خودرویی است که در خیابان‌ها و حتی در کنار خودروهای گران‌قیمت اروپایی هم می‌تواند نظرها را به سمت خودش برگرداند.

البته این جلب توجه دلیلش این است که تقریبا هیچ خودروی دیگری در خیابان‌های ایران شبیه آن تردد نمی‌کند. در نمای روبه‌رو دو چراغ بزرگ گرد وجود دارد که بی‌شباهت به چشمان یک حشره بزرگ نیستند. این چراغ‌ها شما را به یاد خودروهای دهه 30 و 40 می‌اندازد، زیرا در آن دوران و به خصوص در دهه 30 میلادی چراغ‌های خودروها اغلب به‌صورت جدا از گلگیرها و بدنه روی خودرو مونتاژ می‌شدند. از طرفی دماغه کشیده رو به پایین که یک رم ایر هوارسان به پیشرانه را نیز به همراه دارد، چهره خودرو را تهاجمی کرده است. شیشه جلو کوتاه است و اگر کمی قدو قامتتان بلند باشد باید با برخورد باد به صورتتان کنار بیایید. فاصله نوک دماغه خودرو با راننده، همچون خودروهای امروزی مثل ب ام و Z4 یا شورولت کوروت بلند است.

در واقع با توجه به اینکه پیشرانه در جلو نصب شده است، سعی شده کابین کمی عقب باشد تا تقسیم وزن خودرو بهبود یابد. ضمنا در پشت دو صندلی نیز میله‌های محافظ نصب شده است تا در صورت واژگونی خودرو بتواند از سر سرنشینان محافظت کند. در میان صندلی‌ها و میله‌های محافظ فضایی وجود دارد که می‌توان سقف فلزی یا چرمی خودرو را درون آن محفظه قرار داد. این فضا در خودروهای کروکی از این دست معمولا وجود دارد و می‌توانید نمونه آن را در مرسدس بنز اس ال W107 هم ببینید. در نمای عقب اوج سادگی دیده می‌شود به‌طوری که لاستیک زاپاس و منبع اگزوز بخش مهمی از اجزای تشکیل دهنده این نما را شامل می‌شوند.

یک نکته جالب توجه در مورد این خودرو جنس فایبرگلاس بدنه است. در واقع کل بدنه از جنس فایبرگلاس ساخته شده است، هر چند وستفیلد خودروی خاصی از این نظر است، اما استفاده از فایبرگلاس در صنعت خودرو تازگی ندارد و حتی شورولت بدنه مدل کوروت را در دهه 50 میلادی با استفاده از فایبرگلاس تولید کرد.

جعبه جادویی
همانطور که در بالا اشاره شد، وستفیلد این خودرو را هم به‌صورت مونتاژ شده و هم به‌صورت کار کیت به فروش می‌رساند، اما وستفیلد چگونه پایش به ایران رسیده است؟ تقریبا 10 سال قبل بود که یکی از شرکت‌های داخلی اقدام به واردات 5 کیت از خودروی وستفیلد کرد. چند سالی از واردات این کار کیت‌ها به کشور گذشت و در کل 4 کیت از آنها مونتاژ شدند، اما کیت پنجم برای چند سال دست نخورده باقی ماند تا اینکه حدود 3 سال قبل توسط شخصی خریداری و بالاخره بدل به یک خودرو گشت. البته کار مونتاژ به همین سادگی هم نبود زیرا پس از چند سال خاک خوردن این کیت در انبار، بخشی از قطعات گم شده بود و مالک مجبور بود با اتکا به قطعات موجود خودرو را کامل کند.

مالک خودرو درخصوص این مورد می‌گوید: با توجه به اینکه بعضی از قطعات اساسی مثل بخشی از سیستم تعلیق گم شده بود ، ما مجبور شدیم با مشورت از سازنده خودرو، بخشی از قطعات مثل قطعات سیستم تعلیق را در ایران بسازیم.

سیستم تعلیق این خودرو شبیه به خودروهای مسابقه‌ای طراحی شده است به شکلی که در جلوی دارای دو طبق A شکل است که فنرهای لول و کمک فنر از داخل آنها عبور کرده‌اند به‌صورت استاندارد قابل تنظیم یا Adjastable هستند. در محور عقب از دیفرانسیل 3 تکه استفاده شده است که کمک فنرها و فنرلول‌هایی مثل سوپر کارها با زاویه بر روی شاسی فضایی خودرو مونتاژ شده‌اند. شاسی وستفیلد با استفاده از فریم‌های لوله‌ای ساخته شده است که اصطلاحا Space frame یا شاسی فضایی نام دارد. از این رو وزن این شاسی بسیار کم است. هر چند سازه شاسی سبک وزن است، اما به دلیل فرم خاصی که در ساخت بخش‌های مختلف و اتصالات آن وجود دارد، از استحکام خوبی برخوردار است.

خودروی انگلیسی قلب آمریکایی
هر چند وستفیلد یک برند انگلیسی است اما در این خودرو از پیشرانه 1.8 لیتری ساخت فورد آمریکا استفاده شده است. این پیشرانه 147 اسب بخار نیرو در حدود دور 5 هزار تولید می‌کند. ضمن اینکه گشتاورش هم به حدود 180 نیوتن متر می‌رسد. در واقع پیشرانه مورد استفاده در این خودرو از سری B6 مشترکی است که توسط فورد و مزدا به کرات در مدل‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. به‌طور مثال مزدا میاتا از جمله خودروهایی است که این پیشرانه را مورد استفاده قرار داد.

برای به حرکت درآوردن این خودرو از یک گیرباکس 6 سرعته دستی با ضرایب کوتاه استفاده شده است. به این ترتیب شتاب خودرو به خصوص در دنده‌های اول در خور توجه است. ضمن اینکه این خودرو در کل تنها 550 کیلوگرم وزن دارد و به این ترتیب می‌تواند در خیابان‌ها برای هر خودرویی خط و نشان بکشد. یکی از چالش‌های موجود در مونتاژ و روشن کردن این خودرو ECU بوده است زیرا ECU استاندارد موتور به همراه سیم کشی مفقود شده بود و مالک خودرو مجبور شد یک ECU با سیم‌کشی کامل از خارج از کشور تهیه کند. با این شرایط وستفیلد تقریبا می‌تواند در حدود 7 ثانیه سرعتش را از صفر به یکصد کیلومتر در ساعت برساند. باک خودرو به‌صورت استاندارد آلومینیومی ساخته شده است تا وزن کمتری داشته باشد. همچنین رینگ‌های 16 اینچی هم در زیر خودرو قرار دارند.

درون کابین
اگر شما از آن دست افرادی باشید که تا به حال تنها به خودروهای شهری توجه کرده‌اید، احتمالا با نشستن درون کابین وستفیلد تعجب بسیاری خواهید کرد زیرا سبک نشستن درون کابین این خودرو بی‌شباهت به خودروهای فرمول وان نیست. در واقع پاهای شما به سمت جلو دراز می‌شوند حتی شکل پدال‌های این خودرو نیز به گونه‌ای طراحی شده که برای استفاده از آنها مثل خودروهای فرمول وان نیازی به برداشتن کامل پا از روی پدال ندارید. در واقع اصلا فضایی برای این کار وجود ندارد! در این خودرو سعی شده همه آن چیزهایی که راننده نیاز دارد دم دستش باشد. نمایشگر کیلومتر تا عدد 300 مدرج شده است اما این عدد به نظر اغراق آمیز است. اما رسیدن وستفیلد به سرعت‌هایی حدود 250 کیلومتر در ساعت دور از ذهن نیست.

به دلیل وزن کم خودرو چرخ‌های عقب به راحتی می‌توانند به حالت هرزگردی در بیایند. این موضوع به خصوص در دنده‌های 1 و 2 کاملا مشهود است، هر چند ترمزهای خودرو به دلیل طراحی مناسب و‌زن کم وستفیلد به راحتی از پس کنترلش بر‌می‌آیند اما، نکته اینجا است که به دلیل شتاب بالای خودرو برای کنترلش باید دقت بیشتری به خرج دهید. یکی دیگر از مشخصات این خودرو مرکز ثقل وزنی پایین است. به عبارتی به دلیل اینکه ارتفاع خودرو از سطح زمین کم است وزن خودرو به زمین نزدیک شده و باعث می‌شود در عبور از پیچ‌ها ثبات بهتری نسبت به خودروهای معمولی داشته باشد. این خودرو با توجه به عرض و طولی که دارد می‌تواند حتی یک خودروی مسابقه‌ای مناسب باشد.
دنیای ماشین در پایان از همکاری مالک خودرو آقای محمد کرمانی و مکانیک و قهرمان ارزنده اتومبیلرانی کشور نادر جعفری به دلیل در اختیار قرار دادن اطلاعات کافی تشکر می‌کند.

کد خبر 66065

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha