به گزارش پرشین خودرو، این خودروها در تیراژهای محدود تولید میشوند و مثلا بوگاتی ویرون در طول 10 سال تنها 450 دستگاه تولید شد. با این حال حجم سر و صدا و اخبار پیرامون آنها بسیار زیاد است. قابلیتهای فنی و طراحی این خودروها آنها را در کانون اخبار قرار میدهد. با این همه اغلب شرکتهایی که این خودروها را تولید میکنند از محل فروش آنها سودی کسب نکرده و روی وجه اعتباری آنها متمرکز میشوند. شرایط تولید خودروهای میلیون دلاری روز به روز در حال سختتر شدن است. از یکسو آنها باید بر رقابت سنگینی که بینشان وجود دارد غلبه کنند و از سوی دیگر با بازار رو به افول خود را مطابقت دهند. در یک دهه اخیر بازار خودروهای میلیون دلاری دستخوش تغییرات زیادی شده است. مهمترین آن چرخش جغرافیایی این بازار است. تاکنون کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بازار اصلی خودروهای سوپرلوکس به حساب میآمدند؛ اما شواهد نشان میدهد که ظهور طبقه ثروتمند در شرق آسیا با محوریت چین تا سال 2020 به بازار اصلی خودروهای میلیون دلاری تبدیل خواهد شد.
گفته میشود بیش از 80 درصد اقتصاد جهان در اختیار کمتر از 20 درصد مردم است. این گزاره فارغ از صحت آن، اشاره به افرادی دارد که سبک منحصربهفردی از زندگی را برای خود فراهم آوردهاند. از خانههای قصرمانند و پوشش خاص گرفته تا صرف غذای ویژه و سفرهای رؤیایی؛ به عبارت دیگر، لوکسگرایی و تجمل برای این قشر از جامعه، تعریفی دیگر دارد. شاید بارزترین ویژگی بصری برخی از آنها، استفادهشان از خودروهای خاص باشد. منظور ما لوکسهای متعارف بازار مانند مرسدسبنز، رولزرویس و بنتلی نیست. داریم درباره خودروهایی حرف میزنیم که قیمتی بیش از یک میلیون دلار دارند. محصولاتی جدید که اخیرا توسط شرکتهای نامدار برای مصارف خاص و البته مشتریان خاصتر تولید شدهاند. این در حالی است که خودروهای آنتیک و کلاسیک را در این مجموعه در نظر نگرفتهایم. محصولاتی که کلکسیونرها آنها را برای مجموعه نفیس خود با قیمتهای کهکشانی چند 10 میلیون دلاری خریداری میکنند. جدا از این مسائل، نکته مهم آن است که در جریان فعلی صنعت خودروسازی که دلار به دلار با حساسیت قیمتگذاری میشود، چه فلسفهای پشت ساخت و عرضه این خودروها قرار دارد؟ در صنعتی که شرکتهای کهنهکار و صاحبنام با انبوهی از سرمایههای کلان از ترس شکست، سهام خود را با دیگران تقسیم میکنند، بازاریابی این تولیدات به چه صورتی انجام میشود؟ آیا این مدلهای افسانهای واقعا برای سازندگانشان حاشیه سود بالا دارند؟
Pagani Huayra BC؛ قیمت 3/ 2 میلیون دلار
خودروساز نهچندان قدیمی ایتالیا که اغلب او را به خاطر همکاری فنیاش با بخش موتوراسپورت مرسدسبنز میشناسند، جدیدترین سوپراسپورت خود به اسم هوآیرا را در حالی 3/ 2 میلیون دلار قیمتگذاری کرده بود که هدفگذاری اصلیشان روی بازار آمریکای شمالی بوده است. روال فعالیت پاگانی به این صورت است که ابتدا نیمی از تیراژ از پیش تعیینشده خود را از طریق پیشفروش نهایی میکند و نیم دیگر را از طریق آورده مالی سری اول، میسازد. گفته میشود این شرکت 20 ساله پروژه هوآیرا را با عرضه 132 دستگاه بسته است. این شامل تمام تکمدلهای سفارشی و نسخههای مخصوص حراجی و خیریه نیز میشود. این لوکسساز یکی از معدود شرکتهای در حوزه خودش است که فعلا برنامه متمرکزی برای بازار چین ندارد. تنها بعد از عرضه یکصدمین دستگاه از این خودرو بود که طی مراسمی از نام برخی از خریداران آن پردهبرداری شد.
AstonMartin-RedBull؛ 9/ 3 میلیون دلار
همکاری بحثبرانگیز شرکت خودروسازی آستون مارتین انگلستان و شرکت سازنده نوشیدنیهای انرژیزا ردبول اتریش، سال گذشته سر و صدای زیادی بهپا کرد. پروژهای بسیار محرمانه که به گفته برخی از ناظران از همین الان نیز محکوم به فناست. آستون با سابقهای طولانی در زمینه ساخت خودروهای اسپورت و ردبول که طی یک دهه اخیر موفقیتهایی را در مسابقات ورزشی بهویژه فرمولوان کسب کرده، با یک شراکت بیهدف دست روی پروژهای مبهم گذاشتهاند. شاید جذابیتهای فنی آن برای رسانهها بالا باشد ولی هنوز حتی درخواست پیشفروش نیز برای آن ثبت نشده است. این در حالی است که ردبول ادعا میکند برنامه تولید 100 دستگاه از آن را دارد. گفته میشود آستونمارتین با مسائل مالی ناشی از ضرر انباشته سال 2014 و 2015 خود، حساب ویژهای روی این خودرو باز کرده است. بدیهی است که هنوز درباره سهم بازار آن نمیتوان ادعای صحیحی داشت.
Ferrari LaFerrari Aperta؛ 8/ 3 میلیون دلار
فراری حداقل در 20 سال اخیر هیچگاه با مشکلات ناشی از عدم برآورد بازار عرضه و تقاضا روبهرو نشده است. احتمالا اگر چالشی هم بوده، برای مالک آن فیات بهوجود آمده بود که به دلیل شراکت کورکورانه با کرایسلر آمریکا بوده است. با این حال وضعیت فراری همیشه درخشان بوده است. گفته میشود ایتالیاییها قصد عرضه 200 دستگاه از نسخه روباز و ویژه لافراری را داشتند که البته تمامی آنها تنها بعد از عرضه 7 دستگاه اول به اتمام رسیدهاند. شرکت اغلب تمایل چندانی برای تولید مدلهای روباز از خود نشان نمیدهد. بههمین خاطر بیشتر تولیدات رودستر خود را راهی بازار آمریکایشمالی میکند. البته اخیرا ثروتمندان نوظهور بازار چین نیز به جمع خریداران لافراری آپرتا پیوستهاند ولی شرکت بهدلیل مشکلاتی خدمات پس از فروش قبلی، در حالحاضر با چینیها رابطه خوبی برقرار نمیکند.
McLaren P1 LM؛ 7/ 3 میلیون دلار
خودروسازی که تا پیش از سال 2004 رکورددار سریعترین محصول استاندارد دنیا بود، بعد از یک دوره سیاه اقتصادی و مدیریتی، اکنون با دستان پر بازگشته است. مکلارن انگلستان که حتی محصولات ابتداییاش نیز یک سر و گردن از بقیه رقبا گرانتر است، ویرایش ویژهای برای مسابقات 24 ساعته لومان تدارک دیده که قیمتش کاملا شوکهکننده بود. بررسیها نشان میدهد از 6 دستگاه نمونهای که مکلارن برای خریداران حرفهایاش در نظر گرفته حتی اگر 3 دستگاه فروخته شود، شرکت از نقطه سربهسر نیز عبور میکند و سه دستگاه مابقی سود خالص است. دلیل این امر ساده است؛ پی یک از ساختاری استفاده میکند که پیشتر هزینههایش از طریق سرمایهگذاری تامین شده است. مدیران انگلیسی این شرکت عموما نمیتوانند چند پروژه را بهصورت موازی با هم پیش ببرند. به همین خاطر ترجیح میدهند یک سال صبر کنند و عواید اقتصادی این خودرو را برای پروژه بعدی تجزیه و تحلیل کنند.
Bugatti Vision GT؛ 3 میلیون دلار
یکی از جذابترین اتفاقات خودرویی سال گذشته میلادی، عرضه جانشین ویرون اسطورهای توسط بوگاتی بود. خودرویی به اسم شیرون که با مشخصات فنی خارقالعادهاش جان تازهای به دنیای سوپراسپورتها بخشید. در روزهایی که همه سرگرم موفقیتهای شیرون بودند، ناگهان خبر ورود یکی از شاهزادههای سعودی به این پروژه بوگاتی، جنجالی شد. این شرکت فرانسوی ایتالیاییالاصل مجبور شد که خیلی زود از آن پروژه مبهم پردهبرداری کند. محصول جدید بوگاتی «ویژن جیتی» نام داشت. یکی از خاصترین ابرخودروهای مسابقهای دنیا. بوگاتی در نمایشگاه فرانکفورت اعلام کرد که قصد دارد تنها 6 دستگاه از این مدل را راهی بازار کند. با فاش شدن همکاری سعودیها در سرمایهگذاری این پروژه، ابهاماتی درباره نقش اعراب ثروتمند در سهم بازار بوگاتی مطرح شد. البته فولکسواگن مالک آلمانی این برند بارها تاثیرگذاری خارجیها بر زیرمجموعههایش را تکذیب کرده است. قرار است آخرین دستگاه این خودرو به قیمت 5 میلیون دلار فروخته شود.
Koenigsegg Regera؛ 9/ 2 میلیون دلار
کمتر کسی باور میکرد که روزی خودروسازی سوئد به جایگاهی برسد که بتواند خودروهایی منحصر به فرد با قیمتهای فضایی تولید کند. تا پیش از این اغلب این کشور را با برندهایی مانند ولوو و اسکانیا (در زمینه کشندههای سنگین) و ساب میشناختیم که البته گزینه آخر ورشکسته به حساب میآید. رِگرا برخلاف رقبای همکلاس خود، تمرکزی اساسی بر بازار چین و روسیه دارد. کونیگزیگ در افق تولید این خودرو برنامه عرضه 80 دستگاهی را دارد که از این تعداد تاکنون 40 دستگاه یا به مشتری تحویل داده شدهاند یا در شرف تحویل هستند. جالب آن است که نیمه دوم تیراژ رگرا مخصوص بازار ژاپن خواهد بود. بازاری نوظهور برای متمولان که اخیراً از فراری سیراب شدهاند و به دنبال محصولات جدیدتر میگردند. با حضور بوگاتی شیرون، بازار رگرا در آمریکای شمالی از رونق افتاد.
Lamborghini Veneno؛ 5/ 4 میلیون دلار
به مناسبت پنجاهمین سالگرد تاسیس لامبورگینی، مدیران شرکت از یک محصول فوقالعاده پردهبرداری کردند. خودرویی که به مجرد عرضه تبدیل به گرانترین خودروی دنیا با مجوز حضور در خیابان را به دست آورد. لامبورگینی همان ابتدا برنامه ساخت این ابرهیولا را 4 دستگاه اعلام کرد ولی این را نیز بیان کردکه مدل اول راهی موزه شرکت میشود. با استقبال شدید خریداران، مدیران بر آن شدند تا سری جدیدی از آن را تولید کنند، اما هزینههای سنگین این اجازه را از آنها سلب کرد. به همین دلیل یک سال بعد روی پروژه روباز این خودرو کار کردند و این بار تیراژ را تا 9 دستگاه بالا بردند. فولکسواگن مالک برند لامبورگینی درباره هزینههای سربار ناشی از تولید دهمین دستگاه به آنها اخطار داده بود. در حال حاضر بازار سیاه وننو تبدیل به یکی از چالشهای اساسی برای نیروهای پلیس و امنیتی شده است.
W Motors Lykan Hypersport؛ 4/ 3 میلیون دلار
اشتیاق شدید شیخنشینان حاشیه خلیجفارس نسبت به خودروهای اسپورت، تا جایی پیش رفت که سرانجام در سال 2012 برند بومی خود به اسم «دبلیو موتورز» را تاسیس کردند. تک مدل آنها لایکان، یک شکست بزرگ تجاری به حساب میآید؛ آینه عبرتی برای بقیه تازهکاران این حوزه. اماراتیها با صرف هزینههای سنگین تبلیغ مانند حضور در فیلمهای معروف یا شرکت در نمایشگاههای معتبر هم نتوانستند کاری کنند که لایکان راهی به دل ثروتمندان باز کند. با اینکه شرکتهای بومی آنها تقریبا هیچ نقشی در تولید و مهندسی آن نداشتند و همه کارها از طریق موسسات خودرویی اروپایی انجام میشد، ولی باز هم شرکت با مشکل بزرگ فروش 9 دستگاه روبهرو شد. تا جایی که از گوشه و کنار خبر میرسد مدیران دبلیو موتور خود مجبور به اعمال فاینانس و یوزانس شده بودند. گفته میشود نرخ کمیسیون فروش یکی از این مدلها برای نمایندگان 200 هزار دستگاه بوده است.
Rolls-Royce Phantom Serenity؛ 5/ 1 میلیون دلار
دوران طلایی رولزرویس انگلستان بعد از ورود به دنیای سطحی سفارشیسازی، کمکم رو به افول گرایید. سرشناسترین لوکسساز دنیا با بازگشت برند میباخ در قالب مرسدسبنز، شرایطی وخیمتر را شاهد بود؛ اما مدتی بعد شرکت مجددا با اصول باوقار خود بازگشت و به کمک بامو مالک آلمانیاش جانی دوباره گرفت. اگرچه رولزرویس در حوزه تجملگرایی تقریبا بیرقیب است، ولی بهشدت از گران شدن بیمورد محصولاتش نیز دوری میکند. آخرین سری فانتومهای فولسایز این انگلیسی در حالی که شرکت رقیب هموطن بنتلی از مولسان همکلاس دست کشیده بود، اقبال خوبی به دست آورد. خودرویی که گفته میشود به سفارش شخص پادشاه عربستان طراحی شده است. باز هم ژاپنیهای متمول هستند که سریهای بعدی این رولزرویس را برای خود پیش سفارش دادهاند. رولزرویس نمیخواهد به سرنوشت تلخ میباخ دچار شود. برندی آلمانی که بهدلیل استفاده بیش از اندازه از المانهای لوکس ناگهان با بحران مالی روبهرو شده بود.
دنیای اقتصاد
نظر شما