به گزارش پرشین خودرو، جبرهای عینی: یعنی تمام عواملی؛ که از محیط بیرونی بر این صنعت اعمال میشود؛ این محیط میتواند در جغرافیای ایران: نظیر قوانین و مقرارت؛ نهادها و سازمانها و ... یا متاثر از جغرافیای بینالمللی نظیر: تحریمها و روابط بینالملل و ... باشد.
جبرهای ذهنی: تمام عواملی است که از محیط درون؛ بر احوال این صنعت اعمال میشود؛ این یعنی «ذهن مدیران خودروساز».
به نظر میرسد اهمیت «جبرهای ذهنی» بیش از «جبرهای عینی» است؛ چرا که «ذهن» میتواند «عین» را تغییر دهد! ذهن ما یعنی «باورهای» و «نگرشهای» ما؛ اگر در تصمیمهای و رفتارهای خود به گونهای عمل کنیم؛ که به نتایج آن باور نداشته باشیم! هر کاری که انجام دهیم غیر اخلاقی است!
برای ایضاح بیشتر مفهوم مثالی را بیاوریم از مقاله «اخلاق باور» کلیفورد: او مطلب خود را با مثالی از مالک یک کشتی شروع میکند. کشتی گرچه قدیمیاست و اطمینان خاطری به صحت و سلامت کامل آن نیست اما بارها به سفر دریایی رفته است و مسافران خود را سالم به مقصد رسانده با این وجود کشتی نیازمند تعمیر و مرمت است.
صاحب کشتی مدام در فکر خود تلاطم دارد که؛ آیا هزینه گزافی بپردازد و کشتی خود را تعمیر و مرمت کند؟ و یا آنکه به خداوند توکل کرده و کشتی را به دریا بفرستد؟
سرانجام او بر تردیدهای خود فائق میآید و تصمیم میگیرد کشتی را بدون ترمیم و مرمت به دریا بفرستد و با خود میگوید که خداوند از تمام این خانوادههای نگران که سرزمین مادری خود را برای یافتن روزگار بهتر در جایی دیگر ترک کردهاند به درستی محافظت خواهد کرد. او با این تلقینها، بر تردیدهای خود فائق میآید، و با دلی روشن و خاطری آسوده به تماشای سفر کشتی میپردازد و برای مسافران دعای خیر میکند. اما متاسفانه این کشتی در اقیانوس غرق میشود!
از نظر کلیفورد، صاحب کشتی مرتکب کاری غیر اخلاقی شده است؛ نه صرفاً به این دلیل که به نتیجهای زیانآور منجر شده؛ بلکه به این دلیل که عمل مالک کشتی، از لحاظ منشاء باور نادرست است یعنی از لحاظ اخلاقی مالک کشتی باید دلایل کافی برای سالم بودن کشتی خود به دست میآورد و بعد از آن کشتی را راهی دریا میکرد. مسئولیت اخلاقی مالک کشتی در اینجاست.
بر اساس اخلاق باور: «خودروسازان» نسبت به تصمیمهای خود مسئولیت اخلاقی دارند؛ تا زمانی که سیستم خودروسازی در دایره این دو جبر گرفتار باشد؛ نمیتواند در قد و قامت یک صنعت، مسئولیتهای خود را ایفا نماید.
یعنی کردارش باعث افتخار ملی و کردهاش موجب رفاه مردم باشد!
یادداشت از احمد فرهادی
هر پدیدهای که کرده و کردارش با هم توازن نداشته باشد؛ گرفتار است! گرفتار جبر؛ «جبر» یکی از اصلیترین موانع توسعه بشمار میآید؛ در دایره جبر انسان عاملیت خود را از دست میدهد و چونان بادی در دست سرنوشت به این سو و آن سو میرود! در کاویدن علل ناکامی صنعت خودروسازی به راحتی میتوان دید که رفتارهای این صنعت تحت تاثیر جبرهای عینی و ذهنی شکل گرفته است.
کد خبر 137837
نظر شما