به گزارش «پرشین خودرو»، شاید پیرو همین داستانها، پیش از عید حدود 5 دستگاه از اسپرتترین خودروهای حال حاضر دنیا وارد کشور شد. کوپهای ریزنقش با قلبی بزرگ و چهرهای دوستداشتنی. نامش را شنیدهاید. مینی. مینی کوپر. اما اینها همه مربوط به ظاهر قضیه است.
مینی کوپرهای وارداتی با قیمتهای بیرحمانه دست به دست توسط نمایشگاهداران خرید و فروش میشوند. پولهایی که با آن میشود محصولاتی به مراتب بزرگتر، قویتر و سریعتر خریداری کرد. حالا دیگر کار از کار گذشته است و این چند دستگاه مشتری خودشان را پیدا میکنند.
میم مثل مینی
نه فقط ما بلکه کل دنیا با آن خاطره دارند. مینی ماینر. نامی که حتی صدا کردنش هم لذتبخش است. خودرویی که طی 41 سال (از 1959 تا 2000) توانست با چهار نوع پلتفرم، هفت نوع پیشرانه و سه نوع جعبهدنده کل جهان را فتح کند. مینی در ایامی توسط شرکت BMC انگلستان تولید میشد که همکلاسان موفقی چون فیات 500، فولکسواگن Beetle (قورباغهای) و سیتروئن 2CV (ژیان) با فروشهای میلیونی خود فضایی را برای حضور یک تازهوارد دیگر باز نگذاشته بودند. اما مینی یک برتری داشت.
این خودرو به معنی واقعی کلمه تو دل برو بود. با اینکه قد و قوارهاش خیلی کوچک بود ولی به لطف پیشرانههای تازهنفسی که رویش نصب میشد، به قابلیتهای باورنکردنی مسابقهای دست مییافت.
روند پیشرفت این خودرو در ابتدای دهه 60 میلادی ناگهان شدت گرفت. یک مهندس و راننده فرمول یک به اسم جان کوپر توانست با ایدههای خود، مینیهای ساده را تبدیل به موشکهایی سریعالسیر کند.
همکاری شرکت Mini و تیونر Cooper از سال 1961 استارت خورد. غیر از کوپرها، تاریخ مینی یک اسطوره دیگر نیز به خود دیده است؛ نسخه مونتکارلو. پدیده تکرارنشدنی رقابتهای MonteCarlo. با نزدیک شدن به هزاره سوم، شرکت موریس و لیلاند به عنوان دو مالک این برند کمکم به مشکلات مالی برخوردند.
در همین ایام بود که پیشنهاد اغواکننده بامو آلمان مطرح شد. پیشنهاد خرید کل سهام، برند و داراییها. هم خریدار دارای اعتبار جهانی بود و هم مینی میتوانست از افت اعتبار خود جلوگیری کند. به همین دلیل بود که از سال 2000 به این سو شرکت خودروسازی باواریا مالکیت مینی را به عهده دارد.
بامو به مجرد خریداری مینی تحول آن را آغاز کرد و چهرهای که طی 40 سال تغییر نکرده بود را به طرزی عالی مجدداً طراحی کرد. در حقیقت آنچه این روزها از مینی میبینیم مربوط به همان ایام است.
پدیدهای به اسم کوپر
اولین تجربه مینی کوپر انگلستان زیر دستان مادر آلمانی خود در سال 2006 شکل گرفت. نصب کیتهای قدرت برای پیشرانه، کاهش 40 کیلوگرمی وزن، کم کردن ارتفاع و رنگبندیهایی که توسط Bertone در ایتالیا روی بدنه پاشیده میشد، کوپرهای نسل جدید را به سرعت بر سر زبانها انداخت. البته برای آن دسته از مشتریانی که چیزی بیش از یک اسپرت میخواستند به جای Cooper S نسخه Cooper JWCپیشنهاد میشود.
پیشرانههای توربوشارژ شده این خودرو را اوایل کار بخش برزیلی بامو میساخت. مدلهای دیزلی آن را نیز تویوتای ژاپن طراحی میکرد. همین دوران بامو از رابطه نزدیک خود با هموطنش ZF استفاده کرد و پیشرانههای CVT اتوماتیک را به جای مدلهای قدیمی Getragروی کوپرها نصب کرد.
شاید میشد تا این لحظه بیتل را رقیب سایه به سایه مینی معرفی کرد ولی وقتی برای آن شیفترهای تعویض دنده به سبک خودروهای فرمولا، ترمزهای مخصوص پیچیدن، سیستم کنترل کشش و سیستم کنترل هوشمند پایداری در نظر گرفته شد، کل معادلات به هم ریخت و مینی به فضا سوت شد!
زیر ذرهبین
اگر میخواهید تا چندی دیگر یکی از این مینی Cooperهای S را بخرید به این مشخصات خوب دقت کنید. نسل دوم تولیدات کوپر، توسط بامو دوباره مهندسی شد. در حقیقت شرکت مجبور به انجام چنین اقدامی بود. چرا که در آن سو با اتحاد پژو و سیتروئن بازار خودروهای اسپرت اروپایی پسند داشت به سمت رقبای فرانسوی کشیده میشد. از سال 2009 به این سو تولید نسخه روباز آن نیز در دستور کار قرار گرفت. گفته میشود از این خودرو یکی دو دستگاه در ایران موجود است.
قوای محرکه در نظر گرفته شده برای این خودرو مدل 1.6 لیتری توربو است. باور نمیکنید یک چنین خودروی کوچکی با آن قیمت افسانهایاش به چنان قوای محرکهای مجهز شده باشد؟ در ویرایش جدید شاهد اضافه شدن 60 میلیمتر به طول خودرو هستیم. جلو پنجره فرمدار و با دماغهای تیز به همراه آن هواکش معروف روی کاپوت و دو خط رنگی سرتاسری بدنه به ویژگی اصلی کوپرهای S تبدیل شد.
آنچه خریداری میکنید دارای اکسلهای آلومینیومی در عقب است. بازوهای پایداری در اتاق و محفظه موتور پایداری را تا مرز یک سوپر اسپرت آمریکایی بالا برد.
شتاب صفر تا 100 این خودرو با پژو 207 GTI/RC مقایسه میشود. این خودرو در پرمصرفترین حالت خود در هر 100 کیلومتر تنها 6.9 لیتر سوخت میسوزاند. در نظر داشته باشید که این عدد مربوط به یک پیشرانه توربو در پیمایشهای شهری میشود.
مانند یک شاسیبلند حرفهای آفرود، مینی کوپر S نیز به سیستم Hill Assist مجهز است. سیستمی که اگر در سربالایی باشید در صورت برداشتن پا از روی پدال ترمز تا 2 ثانیه خودرو را سر جایش نگه میدارد. دست آخر ایمنی کوپر فوق مطرح میشود که با کسب 5 ستاره از موسسه تست یورو NCAP جایی برای نگرانی باقی نخواهد گذاشت.
مینی در ایران
احتمالاً مشتری اول و آخر Cooper S خودتان هستید. در جریان باشید که مینی در ایران هیچ نمایندگی ندارد. با خراب شدن کوچکترین قسمت از سیستم برق باید آن را گوشه پارکینگ رها کنید. در ضمن به ابعاد و اندازه آن هم خوب توجه داشته باشید.
گول ظاهر بزک کرده و گیرایش را نخورید. فضای داخلی آن حتی برای دو نفر هم به رفاه یک خودروی داخلی نیست. چون مینی کوپر یک اسپرت به تمام معنا است، قاعدتاً فنربندیاش هم قدری سفت خواهد بود. دستاندازهای خیابانها را مد نظر داشته باشید.
اما مهمترین قسمت. 450 میلیون پول برای چنین خودروی کوچک و نه چندان قدرتمندی، به عقیده میلیاردهایش هم کار خیلی عقلانی نیست. با این پول خیلی گزینه دیگر دارید.
لوکسترین و فولترین مدل هیوندای سنتنیال 2013 چیزی حدود 375 میلیون تومان قیمتگذاری شده است. سدانی سایز بزرگ که به اندازه 4 مینی کوپر امکانات دارد. خریدن یک مینی کوپر S هزینهای برابر با خریدن یک لندکروز VXR هشت سیلندر برایتان دارد. نسل جدید بامو سری پنج نسخه 528 هم بالاتر از 355 میلیون تومان نمیارزد. رودستر زیبای همین شرکت Z4 هم به 400 میلیون تومان نمیرسد.
مرسدسبنز C350 را میشود با 365 میلیون تومان خریداری کرد. کلاس E مدل E300 نیز حدود 420 میلیون خرید و فروش میشود. شاید نزدیکترین رقیب از نظر اندازه مرسدسبنز SLK350 باشد که آن هم با 445 میلیون تومان پیدا میشود. کیست که بخواهد یک پورشه باکستر S را رها کند. پورشهای که 370 میلیون تومان است. حیرت دارد که فولترین سری 2013 شاسیبلند لکسوس RX350 حتی با 395 میلیون تومان هم پیدا میشود.
نظر شما