به گزارش «پرشین خودرو»، ازجمله اینکه گفته و ثابت شده سطح رعایت استاندار برای تولیدات تایر و لاستیک در کشور ۲ تا ۳ برابر استانداردهای ملی است. درحالی که واردات تایرهای خارجی ازجمله چینی و هندی به کشور دارای حداقل استانداردها هستند.
موضوعی که در آخرین روزهای سال گذشته بهوسیله اسکندر ستوده، عضو هیاتمدیره انجمن صنعت تایر به خبرنگاران گفته و تاکید شد که به این لحاظ واردات لاستیک خارجی، بازار کشور را به سوی استفاده از محصولات خارجی بیکیفیت سوق میدهد.
او همچنین در گزارشهای بعدی و نیز آخرین مذاکراتی که با مقامات ارشد وزارت صنعت، معدن و تجارت داشت، یادآور شد متاسفانه برخی کارخانههای خودروسازی داخلی هم هنگام روانه کردن محصولات خود به بازار از تایرهای سواری خارجی استفاده میکنند و این مسئله باعث استفاده نکردن از توان تولید لاستیک داخلی شده است و ما میخواهیم مسئولان تعرفه واردات لاستیک را هرچه بیشتر افزایش دهند. وی که از فعالان دیرین و دلسوز عرصه صنعت لاستیک کشور است، یادآور شده است که متاسفانه واردات تایرهای خارجی با استفاده از ارز مبادلهای، باعث انباشت تولیدات در کارخانههای تایرسازی داخلی شده و واردات لاستیک هم در سال ۹۳ به میزان ۱۵۷درصد افزایش داشته است.
به عقیده ستوده، صنعت تایرسازی کشورمان یک صنعت استراتژیک است و تقریبا تمام کشورها تعرفههای معقولی را برای حمایت از تولیدات این صنعت وضع کردهاند و این درحالی است که بهطور اساسی تایرهای وارداتی به کشورمان شناسنامه ندارند و به همین دلیل هم قابل ردیابی و پیگیری برای معترضان بیکیفیت بودن آنها نیستند و نظارتی هم بر روند قیمتگذاری آنها نمیشود و حتی پس از فروش دارای خدمات پس از فروش نیستند و همین مسئله مشکلاتی را برای مصرفکنندگان به همراه دارد.
به هر شکل تولیدکنندگان لاستیک در کشور معتقدند این صنعت نیازمند همراهی و حمایت بیشتر دولتمردان و مسئولان کشور است و ملزم کردن مصرفکنندگان به استفاده از لاستیکهای بیکیفیت یا کهنه یعنی بازی کردن با جان و مال رانندگان و کسانی که از طریق این شغل زندگی میگذرانند. در گزارش امروز ضمن ارج نهادن به مسئله تولید و موضوع خدمات کیفیت و رعایت استانداردهای لازم لاستیک خودروها، به چگونگی ورود این عنصر به عرصه زندگی بشر میپردازیم.
لحظه بزرگ کشف لاستیک
دو سه سالی است که جزئیات کشف، اختراع و چگونگی دستیابی «چارلز گودیر» به ماده اصلی لاستیک، در کتابی با عنوان «زندگی در دستان چارلز» از سوی نشر افرایی در بیستوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران منتشر شد و مورد توجه بسیاری از محققان نیز قرار گرفته است. با این حال بد نیست به بخشهای کوچکی از این کتاب درباره لحظههای اتفاق بزرگ و جهانی کشف لاستیک بهوسیله «چارلز گودیر» بپردازیم و از زبان همین کتاب برایتان بیاوریم. آنطور که در این کتاب آمده، کشف لاستیک اگرچه یک اتفاق بود، اما «چارلز گودیر» تمام زندگیاش را سالها بر وقوع این اتفاق گذاشت و مطمئن بود این اتفاق روزی رخ خواهد داد.
در این کتاب آمده است: «گودیر» سال ۱۸۰۰ میلادی در «نیوهیون کانتیکت» امریکا به دنیا آمد. پدرش مخترع و تاجر ناموفقی بود. «گودیر» جوان دوست داشت راهی برای مقاوم ساختن لاستیک در برابر تغییرات دما بیابد تا در مصارف گوناگونی کاربرد پیدا کند. این علاقه به شیفتگی عمیقی تبدیل شد که سلامتی و سرمایه اندکی را که او و خانوادهاش در فاصله سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۸۳۹م داشتند، بر باد داد. در این مدت «گودیر» چندینبار به زندان بدهکاران افتاد، برای تامین غذا و مسکن محتاج خویشاوندان شد اما باز هم بر شیفتگیاش باقی ماند. یکی از شکستهای زندگیاش، فروش تعداد زیادی کیسه نامه به دولت بود که برای ضد آب شدن با لاستیک آمیخته شده بودند، اما هنوز آنها را از کارخانه بیرون نبرده بودند که در برابر گرما چسبناک و بیشکل شدند. پس از تلاشهای ناموفق بسیاری که برای ساخت لاستیک انجام داد، در یکی از این تلاشها که قصد داشت آن را با گوگرد مخلوط کند، بهطور تصادفی مخلوطی از لاستیک و گوگرد با اجاق تماس پیدا کرد. گودیر در کمال شگفتی مشاهده کرد که لاستیک ذوب نشد، بلکه مثل قطعهای چرم فقط کمی سوخت. «گودیر» بلافاصله به اهمیت این تصادف پی برد. درباره این حادثه بعدها دخترش گفت: همچنان که از اتاقاش میگذشتم، بر حسب اتفاق قطعه صمغ کوچکی را که پدرم نزدیک آتش گرفته بود، دیدم و متوجه شدم بر اثر اکتشافی که کرده بود، برخلاف همیشه حالتی سرزنده داشت. بعد قطعه صمغ را در سرمای شدید بیرون بر میخی آویزان کرد. وقتی آن را صبح روز بعد به داخل آورد، با خوشحالی با دست بلندش کرد. آن را درست مثل روز قبل که بیرون گذاشته بود، ارتجاعی یافت. گودیر پس از انجام آزمایشهای بیشتر، بهترین دما و مدت حرارت را برای تثبیت لاستیک تعیین کرد. تقاضای ثبت اکتشافاش را مطرح کرد و در سال ۱۸۴۴م فرآیند خود را براساس نام خدای آتش روم باستان «ولکان»، فرآیند «ولکانیزاسیون» نامید، که به نام او ثبت شد.
اشکهای درختی که «لاستیک» شد
میگویند لاستیک حاصل گریههای درختانی است که اشکهای آنها، ذرههایی به نام «لاتکس» هستند، این ذرهها در شیره بسیاری از گیاهان وجود دارد، اما بیش از همه در شیره «کائوچو» یافت میشود. این درخت گرمسیری است که اصل آن ریشه در سرزمین برزیل دارد و بسیاری نیز میگویند، نام دیگر کائوچو، همان لاتکس ماده اصلی و اولیه لاستیک است. این واژه از عبارت سرخپوستی گرفته شده؛ «کادو ـ او ـ چو» در زبان سرخپوستان امریکای مرکزی به معنای «اشک درخت» است؛ اشکهایی که هر روز بهوسیله شخصی به نام «لارنس تامبا» جمعآوری میشد تا راهی برای استفاده از آنها پیدا کند!!
اگرچه درباره اختراع نخستین لاستیک حکایات زیادی در گوشه و کنار جهان وجود دارد. یکی از آنها مربوط به سرخپوستی به نام «لارنس تامبا» است که میگویند او هر روز با چاقو به تنه بیش از ۶۰۰ درخت کائوچو ضربههایی وارد میکرد تا شیره این درخت که طعمی ترش داشت و مانند شیر فاسد شده بوی بدی میداد را از تنه درختها خارج کرده و جمعآوری کند.
پس از خارج شدن شیرهها از درختهای کائوچو، کارگرها آن را جمعآوری میکردند، صمغ خشک شده را ابتدا شسته و سپس به قطعات ریزتر تبدیل میکردند که هرچقدر خردتر میکردند، بهتر بود.
شیوه نگهداری این ماده اولیه تا سالها معمایی برای پژوهشگران بود، زیرا این ماده که نام «لاتکس» را بر آن نهاده بودند، خیلی زود کهنه و خراب میشد. در آغاز قرن نوزدهم میلادی تلاش شد تا از پارچهای که روی آن بهوسیله «لاتکس» پوشانده شده بود، جلیقه نجات بسازند، البته نتیجه آزمایش با شکست مواجه شد.
نتایج پژوهشهای مختلف بیشتر پژوهشگران صنعت لاستیک نشان میدهد، لاستیکهای طبیعی همان لاستیکهایی هستند که از شیره درختان کائوچو به دست میآمدند، بیشتر آنها معتقدند لاستیک به عنوان مادهای که دارای خاصیت کشسانی یا «الاستیک» است، باید تعریف شود. در این بین مهمترین خاصیت آن «کش آمدن» است، بهطوری که گاهی تا ۶۰ برابر طول اولیه خود کش میآید. لاستیک طبیعی در موقع کش آمدن حرارت را از دست میدهد و در زمان برگشت حرارت را جذب میکند. بهطور کلی لاستیک مادهای است که خاصیت ارتجاعی زیاد، ازدیاد طول و انقباض بالا دارد. البته واژه «پلیمر» هم برای مشخص کردن لاستیک در حالت خام یا حالت غیرمرکب بهکار برده میشود، از مزایای لاستیکها بهویژه «لاستیک مصنوعی» این است که با کم و زیاد کردن ترکیبات آن میتوان به خواص دلخواه دسترسی پیدا کرد و باید به این نکته اشاره کرد که خواص «پلیمرخام»، معرف ترکیبات و خواص لاستیک در حالت نهایی نیست، زیرا برای رسیدن به بعضی از خواص مورد نظر برای یک لاستیک فرآیند زمانی طولانی احتیاج است که این زمان باعث افزایش قیمت لاستیک میشود. لاستیک درحالت کلی قادر به تحمل تغییر شکل تا بیش از یکهزار درصد است.
لاستیکها خاصیت فنری نیز دارند. لاستیک فاسد شدنی نیست و بهطور عادی نیاز به روغنکاری ندارد. سختی آن با گذشت زمان افزایش مییابد، بهطوری که پس از ولکانیزه کردن لاستیک (ترکیب کردن با گوگرد) پس از چند ساعت در دمای معمولی، به شدت سخت میشود. بسیاری از لاستیکها در اثر ارتباط با سیالاتی چون نفت خام دچار تورم و کاهش مقاومت تنشی و کاهش قابلیت ازدیاد طول میشوند. نوعی از لاستیک تابع درجه حرارت است، بهطوری که در درجه حرارتهای پایین سختی لاستیک افزایش یافته و حالت ارتجاعی لاستیک کاهش مییابد. اما همه این نتایج به مرور به دست آمد و روزی که «چارلز گودیر» کاشف و مخترع لاستیک آن را از مواد دست ساز خود آفرید این ویژگیها در آن دیده نشده بود و بعدها دانشمندان و مخترعان و نوآوران دیگری این همه مزایا را در این ماده طبیعی و مصنوعی یافتند.
در بخشی از این گزارش به چگونگی دستیابی «چارلز گودیر» به لاستیک نیز اشارهای کردهایم.
چوبهای لای چرخ لاستیکسازان کشور
مسئولان کشوری چندان هم از مشکلات گروههای صنعت لاستیکساز بیخبر نیستند و در نشستها و رفتوآمدهایی که تاکنون با آنها داشتهاند، تلاش کردهاند، برطرف کننده مشکلات اصلی آنها باشند، با این حال لاستیکسازان نیز در هر فرصتی سرفصل اصلی مشکلات خودشان را واردات بیرویه لاستیکهای چینی اعلام میکنند و بعد هم از بالا بودن هزینه مواد اولیه صحبت به میان میآورند که گاهی آنها را تا مرز ورشکستگی برده است.
این صنعت با داشتن ۹ کارخانه بزرگ در کشور از وضع مطلوبی برخوردار نیست و برخی مدیران این صنعت معتقدند عقبماندگی فناوری یکی از مشکلات این صنعت است.
به عقیده آنها لاستیک رادیال یکی از انواع لاستیکهای سواری باری است که از نظر فناوری و ویژگیهای خاص از جمله ایمنی بالا و عمر زیاد نسبت به نوع لاستیک نخی یا «بایاس» امروزه موردتوجه تولیدکنندگان، مصرفکنندگان لاستیک قرار گرفته است و هماکنون صد در صد لاستیک مصرفی در اروپا، لاستیک رادیال است که این آمار در امریکای شمالی ۹۰ درصد و در برخی کشورهای امریکای جنوبی، افریقایی و آسیایی (البته غیر از ژاپن) ۵۰ درصد است، اما در کشور ما درصد ناچیزی از لاستیکهای مصرفی از نوع «رادیال» و بقیه از نوع نخی (بایاس) است و اینکه بیشتر شرکتهای ایرانی تولیدکننده هنگام تاسیس از فناوری خوبی برخوردار بودهاند، اما به دلایل متعددی اکنون از این امتیاز محروم هستند، مدیران این صنف برخی از این دلایل را به این شرح اعلام کردهاند و گفتهاند: نخست اینکه متاسفانه صنایع لاستیک کشور از تغییر و تحول فناوری در جهان غافل ماندند و نتوانستند به موقع اقدام به سرمایهگذاری کنند و دوم اینکه برخی قوانین باعث ایجاد بازار انحصاری برای این صنایع شد که هر لاستیکی را با هر کیفیتی در آن به فروش میرسانند.
صنایع لاستیکسازی (تایرسازی) وابسته به صنایع خودروسازی هستند و خودروهای تولیدی کشور تا چند سال پیش امکان مصرف لاستیک «رادیال» را نداشتند اما درحالحاضر به تدریج استانداردهای خودروهای تولید داخل در جهت مصرف لاستیک «رادیال» تغییر کرده است. بنابر دلایل گفته شده، صنعت لاستیک کشور با توسعه نیافتن فناوری مواجه شده است. در چند سال گذشته کوششهایی انجام شده و چند شرکت توانستهاند فناوری لاستیک «رادیال» را وارد و در داخل کشور تولید کنند.
از دیگر مشکلات تولیدکنندگان لاستیک در کشور میتوان به بالا بودن تعرفه واردات مواد اولیه، پایین بودن کیفیت مواد اولیه داخلی، افزایش نامتعادل و مداوم قیمت مواد اولیه وارداتی و تولید داخلی، کمبود نقدینگی برخی از تایرسازان، ورود بیرویه تایرهای بیکیفیت خارجی، هزینههای سنگین مالیاتی و عوارض، بالا بودن بهره بانکی، فرسودگی ماشینآلات و قدیمی بودن فناوری، نبود سیاستگذاری راهبردی در صنعت تایر کشور، تطبیقنداشتن فناوری و مصرف تولیدات بالادستی و پایین دستی (خودرو – تایر)، لزوم تغییر سریع فناوری تایر خودروهای مصرفی و هزینه بالای تغییر فناوری اشاره کرد. البته مصرفکنندگان لاستیک در کشور هم مشکلاتی دارند و معتقدند افزایش پی در پی قیمت لاستیک، کیفیت نهچندان مطلوب محصولات داخلی، بالا بودن تعرفه لاستیک وارداتی و درنتیجه قیمت بالای آنها و واردات لاستیک بیکیفیت، فروش عمده لاستیکهای تولیدی به برخی عوامل واسطه از سوی برخی تولیدکنندگان که قیمت بازار را به دلخواه خود تغییر میدهند نیز برخی از مشکلات مصرفکنندگان محصولات این صنعت است.
ضرورت تعدیل و بهنگامسازی سیاستهای راهبردی صنعتی مشخص و مدون برای صنعت لاستیک، اخذ یکپارچه فناوری برای شرکتهای تایرسازی برای کاهش هزینهها و افزایش کیفیت تولید، یکسانسازی سیاستهای حمایتی از صنایع، تثبیت یا کنترل قیمت مواد اولیه لاستیک بهوسیله دولت، بهویژه مواد اولیه تولید داخل مانند «کائوچو» مصنوعی، دوده صنعتی، نخ تایر و... و تعدیل تعرفه ورود مواد اولیه، رعایت استانداردهای لازم برای واردات لاستیک، اعطای تسهیلات بانکی مناسب با اخذ تعهد قیمتگذاری برای مدرنیزه کردن فناوری و ماشینآلات و ارتقای سطح کمی و کیفی تولید، فراهم کردن زمینه برای ادغام و ایجاد هولدینگهای قومی، کاهش هزینههای تولید به روشهای ممکن (کاهش هزینههای سربار تولید با تمام ظرفیت، حذف واسطههای هزینهبر و مازاد و...)، آموزش عمومی مخاطرات استفاده از لاستیکهای فرسوده و غیرقابل استفاده (گفتنی است بخش قابلتوجهی از لاستیکهای مورد استفاده فعلی، غیرقابل استفاده بوده و دوباره بازسازی شدهاند) و استفاده از نشان(برند)های خارجی برای تصرف بازارهای خارجی و افزایش میزان صادرات (با توجه به حاکمیت نشانهای تجاری در اقتصاد نوین جهانی) از پیشنهادات تولیدکنندگان صنعت لاستیک است.
منبع: صمت
نظر شما