به گزارش پرشین خودرو به نقل از ایسنا، سالها بود که در بازار، هر چه را میخواستند راحت بفروشند و مشتری به آن اعتماد کند، میگفتند «اصل ژاپن» است. در ادامه، بخشی از این نوستالوژیهای ایرانی «اصل ژاپن» را مرور میکنیم:
ماشین و موتور
تویوتا، مزدا، نیسان، یاماها و هوندا، شخصیتهایی هستند که از وقتی حافظهمان یاری میکند در کوچه و خیابانها با آنها زندگی کردهایم.
ریشههای تأسیس شرکت خودروسازی تویوتا، به سال ۱۹۲۶ بازمیگردد؛ زمانی که ساکیشی تویودا، اقدام به راهاندازی شرکت صنایع تویوتا کرد. پیشینه این شرکت که در صنعت نساجی فعالیت میکرد نیز به ابتدای قرن بیستم بازمیگردد که به عنوان یک کارخانه ریسندگی فعال بود. ساکیشی تویودا که سالها همچون پدرش به فروش فرش اشتغال داشت، این کارخانه را راهانداخته بود و در سال ۱۸۹۴ یک ماشین بافندگی صنعتی نیز ابداع کرده و ساخته بود. تویودا که در سال ۱۹۲۹ در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه توکیو فارغالتحصیل شده بود، در کارخانه پدر مشغول به کار شد اما همه توجه او صرف ساخت موتور اتومبیل بود. در سال ۱۹۳۰ کیشیرو تحقیق روی موتورهای گازوئیلی را آغاز کرد. او در مورد برنامه آینده خود با رئیس شرکت، ریسابورو مشورت نمود، ریسابورو در ابتدا بسیار محتاط بود و فریادهای اعتراض از داخل و خارج کمپانی بلند شد اما کیشیرو بر تصمیم خود پافشاری میکرد و عقیده داشت که این تجارت برای کمپانی سودمند خواهد بود و از همه مهمتر دولت نیز آشکارا برای سیاستگذاری پیشبرد صنایع اتومبیل در تلاش بود. طولی نکشید که ریسابورو موافقت کرد و کیشیرو دپارتمان اتومبیل را در سال ۱۹۳۳ در قسمت کوچکی از کارخانه ریسندگی پدر، راهاندازی کرد. هدف او تولید اتومبیلهای مناسب با شرایط ژاپن بود؛ در حالیکه نکات مثبت اتومبیلهای خارجی را نیز در نظر داشت. در سال ۱۹۳۵ اولین کارخانه خودروسازی تویوتا، آغاز به کار کرد و سال بعد، لوگوی تویودا به تویوتا تغییر یافت. یک سال بعد، یعنی ۱۹۳۷ شرکت تویوتاموتور بهطور رسمی افتتاح و به این ترتیب یکی از موفقترین کارخانجات ریسندگی ژاپن، در بین دو جنگ جهانی با تغییر گرایش، به کارخانه خودروسازی تبدیل شد.
زندهترین تصاویر قدیمی از تویوتا برای ما برمیگردد به مدلهای سواری کرونا و کارینا که جوانهای دهه ۵۰ و ۶۰ آن را در حد آن روزها اسپرت میکردند و در خیابانهای خلوت و بیترافیک، شاخ دور دورهای آن زمان میشدند.
تصویر آشنای دیگر از تویوتا برای ایرانیها، همان ماشین خاکیرنگی بود که در کنار جیپ در جبههها حضور داشت؛ یعنی لندکروز. جنگ بین دو کره در دهه ۱۹۵۰ میلادی را میتوان سرآغاز تولید این خودرو به حساب آورد. پس از حمله کره شمالی به کره جنوبی در سال ۱۹۵۰ میلادی، ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از متحدین کره جنوبی که ژاپن را در تصرف خود داشت، به خودرویی نظامی نیاز داشت تا علاوه بر قابلیتهای نظامی و مانورهای خارج از جادهای، محصولی محلی نیز بوده و به سادگی در دسترس ارتش این کشور برای مبارزه در منطقه باشد.
آنچه ما از این خودرو در جبههها به یاد داریم، مربوط به مدل J۴۰ میشود که از ۱۹۶۰ تولید میشد و در جنگ نیز بیشتر دست نیروهای ارتش بود. نسل چهارم این خودرو هم سری J۶۰ بود که در سال ۱۹۸۰ معرفی شد که به عنوان خودروی فرماندهی و امدادی و با نام مستعار ۴WD در جنگ حضور داشت.
در سال ۱۹۱۴ نیز کارخانه اتومبیلسازی کوچکی، آغاز به تولید یک وسیله نقلیه دو سیلندر کرد که تنها ده اسب بخار قدرت داشت. نام این خودرو دات تعیین شد که اولین حروف نام شرکای آن بود. سالها گذشت تا در سال ۱۹۳۰ اتومبیل دات دستخوش تغییر شد و خودروی کوچک جدیدی بنام پسر دات Son of DAT تولید شد و چندی بعد نیز به داتسون (در زبان ژاپنی به معنای خورشید تابان) شهرت یافت. در سال ۱۹۳۴ داتسون اقدام به مشارکت با خودروساز دیگری کرد که نهونسانگ نام داشت و پس از آن نام داتسون به نیسان تغییر یافت.
اما آنچه از نیسان برای ما خاطرهانگیز است، پاترول نام دارد. روزهایی که هنوز مثل الان تعداد شاسیبلند سوارها اینقدر زیاد نبود، پاترولسواری برای خودش ابهتی داشت. آن وقتها اگر کسی در بین اقوام و فامیل پاترول داشت و البته کمی هم مهربان بود، کلی آدم سوار میکرد و میزد به دل جاده چالوس یا هراز. بچهها که جثهشان کوچکتر بود، تا آنجا که در عقب بسته شود در بخش انتهایی پاترول جا داده میشدند و بخش جلویی هم گاهی تا ۸ نفر مسافر میزد!
در سال ۱۹۵۱ اولین خودروی دو دیفرانسیل کمپانی نیسان به نام پاترول از خط تولید خارج شد که از بسیاری جهات مورد توجه ژاپنیها قرار گرفت. از نظر ظاهری بسیار شبیه به اتومبیل جیپ ساخت آمریکا بود و تا سال ۱۹۸۰ نیز تغییرات زیادی کرد.
در ایران فقط نسل سوم پاترول معروف به سری ۱۶۰ و ۲۶۰ تولید و در واقع مونتاژ شد. تولید این خودرو در ایران از سال ۱۳۶۴ آغاز شد. در سال ۱۳۷۲ تجهیزات بیشتری مانند هیدرولیک فرمان، کولر، رینگ پهن و گارد محافظ سپرجلو و همینطور زاپاسبند عقب بهطور استاندارد توسط کارخانه به آن اضافه شد که در افزایش راحتی و همچنین زیبایی ظاهری آن سهم بسزایی داشت بطوریکه در سالهای بعد از آن و همچنین اکنون دیگر در ایران یافتن نیسان پاترول بدون این تغییرات ظاهری کار مشکلی است.
در سال ۱۳۸۲ به دلیل عدم برخورداری از سامانه انژکتور و برخوردار نبودن از استانداردهای عدم آلایندگی هوا، تولید پاترول در ایران متوقف شد و بر این اساس جوانترین پاترولی که ممکن است امروز ببینیم حداقل ۱۵ سال سن دارد.
موتورسیکلت، از آن وسیلههای دوپهلو در ایران بود. هم خودروی خانوادههای کمدرآمد به حساب میآمد، هم وسیله پز دادن جوانهای پولدار بود. برای خیلیها یادآور رفیقبازیها و شمالرفتنهای یهویی است و بعضیهای دیگر هم هرگز به رویای داشتن یاماها تریل یا هوندا ۱۲۵ گوجهای یا حتی لحظهای سوار شدن بر آن دست پیدا نکردند. البته خیلیهای دیگر هم بودند که فقط زورشان میرسید پوستر آنها را به دیوار اتاق یا داخل کمدشان بچسبانند و هیچوقت تصور نمیکردند بتوانند موتور بخرند.
شاید نخستین روزهایی که CG۱۲۵ پا به ایران گذاشت سال ۱۹۷۶ و در ایام انقلاب بود. بسیاری از گردشگران خارجی این موتور را یکی از نمادهای عجیب میدانستند و تعجب میکردند که یک موتورسیکلت از ردهخارج و فراموششده در ایران این همه طرفدار دارد.
سوزوکی و کاوازاکی هم از آن اصلهای ژاپنی بود که دلبری میکرد. خاطره تکچرخزدن مقابل دبیرستان دخترانه و دردسرهای بعدی آن، جزء خاطرات مشترک خیلی از پسرهای موتورسوار دهه ۵۰ و ۶۰ است.
نظر شما