به گزارش «پرشین خودرو»، شهرکی که 17 خیابان دارد و یکی از شیک ترین بخش های رامسر به حساب می آید اما الان چند ماهی می شود که ویلایی ساده در این شهرک برای اهالی رامسر خبرساز شده؛ ویلایی که حبیب در آن زندگی می کند.
چهارصد دستگاه، انتهای خیابان سیزدهم
شاید نیازی به توضیح نباشد که شهرک چهارصد دستگاه، 400 ویلا دارد؛ ویلاهایی که قیمت بعضی از آنها به بالای یک میلیارد تومان هم می رسد اما این ویلا که حبیب محبیان در آن زندگی می کند نسبت به ویلاهای دیگر شهرک چهارصد دستگاه متمایز است. او از سال 1388 که از آمریکا به ایران برگشت، مستقیم به رامسر رفت اما چرا رامسر؟ شاید ابتدا تصور شود که حبیب محبیان اصالتی مازندرانی دارد اما در صفحه رسمی حبیب در سایت ویکی پدیا نوشته شده: «حبیب در 4 مهر ماه سال 1331 در شمیران تهران متولد شد. البته بعضی از سایت های خبری محل تولد او را آذربایجان غربی می دانند.
او 3 سالی را در ارومیه سپری کرده و چند سالی را هم در تبریز گذراند، سپس همراه خانواده اش به تهران آمد و در محله شمیران ساکن شد.» پس با این حساب چرا حبیب پس از بازگشت به ایران، مازندران را برای زندگی انتخاب کرد؟
چرا رامسر؟
براساس شنیده ها اسفندیار رحیم مشایی نقش تاثیرگذاری در بازگشت حبیب به ایران داشت. رییس دفتر محمود احمدی نژاد که در سال 1388 مشاور فرهنگی رییس دولت هم به حساب می آمد، یکی از واسطه های بازگشت او به ایران بود. حتی یکی دو سایت خبری هم گزارش های کوتاهی از نقش رییس دفتر احمدی نژاد در بازگشت حبیب منتشر کردند.
سایت خبری موسیقی ما سوم بهمن ماه 1388 نوشت: «اسفندیار رحیم مشایی اخیرا با حبیب محبیان یکی از خوانندگان موسیقی که تا چند سال پیش در آن سوی مرزها به برگزاری کنسرت های آنچنانی مشغول بود، دیدار کرده. مشایی در دیدار خود با حبیب محبیان مطالبی را درخصوص مسائل هنری و فرهنگی مطرح کرده است. یک منبع آگاه در توضیح این خبر گفته بود: چند تن از فعالان عرصه موسیقی هم در دیدار خصوصی مشایی و حبیب حضور داشته اند که هنوز خبری از جزییات و مسائل مطرح شده در این دیدار منتشر نشده است.»
اما ارتباط این موضوع با اقامت حبیب در رامسر چیست؟ اصالت اسفندیار رحیم مشایی به روستای مشاکلا برمی گردد؛ روستایی در حاشیه رامسر که رحیم مشایی در سال های گذشته هم به آنجار فت و آمد زیادی داشته. شنیده می شود در روزهای ابتدایی بازگشت حبیب به ایران، رحیم مشایی باعث دوستی آقای خواننده با نجفی رییس تله کابین رامسر می شود. این دوستی نوپا باعث می شود حبیب رامسر را برای اقامت انتخاب کند تا از هیاهوی تهران دور باشد.
او در روزهای ابتدایی حضورش در رامسر در خانه باغی در بالای تله کابین رامسر زندگی می کرد و توریست هایی که به بام رامسر می رفتند، «مرد تنهای شب» را می دیدند که به تنهایی در ارتفاع بالای شهر ساحلی زندگی می کند اما او دیگر چند ماهی است که دیگر زندگی در خانه باغ در ارتفاع را رها کرده و به ویلایی آمده که فاصله کمی با دریای خزر دارد، فاصله ای کمتر از 900 متر!
ویلا برای کیست؟
شهرک چهارصد دستگاه 17 کوچه دارد. به شهرک که بروید از هر کسی آدرس منزل حبیب را بپرسید به راحتی شما را راهنمایی می کنند: «انتهای کوچه سیزدهم». وقتی به در ورودی ویلا می رسید، باور نمی کنید کسی که در رسانه ها اینقدر جنجال ساز است، در ویلایی به این سادگی زندگی کند. وقتی از مشاور املاکی که در شهرک چهارصد دستگاه است می پرسیم، قیمت ویلا را چیزی حدود 500 میلیون تومان تخمین می زند.
البته حبیب این ویلا را نخریده است. مشاور املاک رامسری که نمی خواهد نامش فاش شود گفت: «تا جایی که من می دانم در سال های گذشته این ملک خرید و فروش نشده. اگر کسی آن را به آقای حبیب می فروخت، حتما ما هم در جریان بودیم. فکر می کنم این ویلا برای یکی از دوستان آقای حبیب باشد که آن را برای اقامت ایشان به او داده است. شاید هم ایشان این ویلا را رهن کرده باشند.» اما حبیب در این ویلا با چه افرادی زندگی می کند؟
همراهان حبیب
حبیب سال هاست تنها زندگی می کند. همسر اول حبیب، شادی نام داشت. احمدرضا تنها فرزند حبیب در زندگی مشترک با او بود که در تمام این سال ها در ایران زندگی کرد. در سال 1355 شادی در خیابان پایش پیچ می خورد و به علت آنکه احمدرضا را در آغوش داشته به زمین می افتد. او به بیمارستان منتقل می شود و به دلیل حساسیت به آمپول پنی سیلین در عرض چند دقیقه فوت می کند.
همسر دوم حبیب در دوران زندگی در لس آنجلس با او زندگی کرد که محمد فرزند این ازدواج است. گویا این ازدواج هم سرنوشت خوبی نداشت. با این پیش زمینه عجیب نیست که بنویسیم حبیب تنها به ایران بازگشت. او در 4، 5 سالی هم که در رامسر زندگی می کند، تنهاست. یکی از همسایه های حبیب که در شهرک چهارصد دستگاه زندگی می کند، گفت: «حبیب در این ویلا تنها زندگی می کند. گاهی وقت ها دوستانشان می آیند و شب ها دور هم هستند اما بیشتر اوقات تنها هستند. کمتر پیش می آید که سروصدایی از این ویلا شنیده شود.»
البته در این سال هایی که حبیب در رامسر زندگی می کند، پسرش محمد هم چندین بار به ایران سفر کرده و در هر یک از مسافرت هایش چند هفته ای را در رامسر همراه پدر بوده اما این موضوع هم از تنهایی «مرد تنهای شب» کم نمی کند.
چه تفریحاتی دارد؟
غیر از روزهایی که به تله کابین رامسر می رود تا به دوستانش سر بزند، دیگر کسی او را در شهر ندیده است. از خانه بیرون نمی زند. اگر بخواهد با دوستانش دور هم جمع شوند، باز هم ترجیح می دهد دوستانش به ویلای او برند. در رامسر شایعه شده که او تعهد داده در هیچ میهمانی شرکت نکند اما دوستان صمیمی تر حبیب این ماجرا را تکذیب می کنند. یکی از دوستان حبیب گفت: «روحیه خودش اینطوری است. اصلا محدودیتی در این زمینه ندارد اما روحیه خاصی دارند که اگر هم کسی از دوستان او را به منزلش دعوت کند، قبول نمی کند و او همه را به ویلایش دعوت می کند. بیشتر وقت ها آقای حبیب میزبان هستند و ما را میهمان می کنند. ایشان همیشه به ما لطف دارند.»
اما برخلاف حبیب که گوشه گیر و منزوی است، هر وقت پسرش محمد به رامسر می رود، همه او را در خیابان های شهر می بینند که بدون هیچ مشکلی در سطح شهر می گردد.
چرا بازداشت شد؟
یکی دو ماه پیش بود که خبر بازداشت حبیب منتشر شد. او یکی دو روز را بازداشت شد و بعد بدون هیچ مشکلی آزاد شد. نکته اصلی در این اتفاق سفر او به ماسوله بود چرا که در رامسر نیروی انتظامی با حضور حبیب در شهر کنار آمده و دو طرف ارتباط محترمانه ای با هم دارند.
حبیب تفریحات زیادی در رامسر ندارد. غیر از حضور چند روز یک بار در تله کابین که دیگر همه به حضورش عادت کرده اند، او هر یکی دو هفته سری هم به ویلای دوستش در جواهرده می زند، جایی در ارتفاعات رامسر که آب و هوای مطبوعی دارد و آقای خواننده زیاد به آنجا سر می زند.
روزهایی که در بیمارستان بستری شد
حبیب در سال 1331 به دنیا آمده. چهارم مهر ماه او 62 سالش می شود ولی بد نیست بدانید که با وجود این سن و سال، بدن سالم و ورزیده ای دارد. ظاهرا تنها باری که او در دوران زندگی در رامسر مشکل داشته، به سال 1390 برمی گردد. حبیب در آن سال عارضه قلبی پیدا کرد و برای چندین روز در بیمارستان امام سجاد رامسر بستری شد. یکی از کارکنانی که در دوران بستری شدن حبیب در بیمارستان شاغل بوده، گفت: «آن روزی که آقای حبیب در بیمارستان بستری شد، هیچ کسی از اقوام همراه شان نبود.
یکی دو نفر از دوستانشان همراه شان بودند. البته در پرونده پزشکی ایشان ذکر شده بود که سابقه عارضه قلبی هم دارند. در روزی که آقای حبیب مرخص شدند خانم و آقایی آمدند و کارهای ترخیص را انجام دادند. در روزهایی که در بیمارستان بستری شده بود، با کارکنان برخورد گرمی داشت و با ما خوب برخورد می کرد. البته کم حرف بود و بیشتر ترجیح می داد در تنهایی استراحت کند.»
نظر شما