کد خبر 49207
۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۹
موتورها ... و شترها ...

پرشین خودرو: اگرچه تمام کشورهایی که در صنعت خودروسازی دستی بر آتش دارند، در ساخت و تولید موتورسیکلت نیز اهتمام داشته و دارند اما موتورسیکلت که به زبان ما ایرانی‌ها می‌آید، ناخودآگاه تولیدات ژاپنی‌ها در ذهن ما مجسم می‌شود.

به گزارش «پرشین خودرو»، نام‌هایی مثل سوزوکی، هوندا، یاماها و ... بسیاری از ما ایرانی‌ها برای نخستین‌ بار موتورسواری را با یکی از این ۳ موتورسیکلت آموخته‌ایم، گرچه در این گزارش فرصتی نیست که به بررسی همه موتورسیکلت‌های جهان بپردازیم اما مجالی فراهم است تا به بخش‌هایی از پیشینه موتورسیکلت‌سازی در جهان مورد بررسی قرار گیرد و در فرصتی دیگر به خدمت موتورسیکلت‌سازان به‌نام جهان نیز برویم. اما برای شروع باید یادمان باشد که موتورسیکلت برای نخستین‌بار در سال ۱۸۱۷میلادی در آلمان توسط «سائوئر بورن» ساخته شد که از لحاظ فنی دارای ارزش زیادی بود زیرا او نخستین کسی بود که ۲ عدد چرخ یک وسیله نقلیه را به جای آنکه در حول یک محور مشترک قرار دهد، در مقابل یکدیگر قرار داد. با اختراع زنجیر که می‌توانست حرکت رکاب‌ها را به محور چرخ منتقل کند، شکل دوچرخه‌ها تغییر کرد زیرا با استفاده از این وسیله، چرخ دوچرخه در مقابل هر یک دور حرکت رکاب‌ها می‌توانست چندین چرخ بزند و در نتیجه دیگر لزومی نداشت که چرخ جلو را خیلی بزرگ بسازند. در این اوایل رکاب‌ها به وسیله زنجیر به چرخ جلو متصل می‌شدند و بعدها به علت اشکالی که این امر در تغییر دادن فرمان دوچرخه ایجاد می‌کرد، زنجیر را به چرخ عقب وصل کردند. مهندس «رایملر» نیز در سال‌های حدود ۱۸۳۵میلادی موتوری ساخت که از نظر تکنیکی نسبت به ماشین‌های بخار خیلی کامل‌تر و بهتر بود و موجب پدید آمدن تغییراتی شگرف در صنعت ساخت وسایل نقلیه شد. «رایملر» نواقص فنی موتوری که شخصی به نام «اتواسپان» ساخته بود را از بین برد و توانست یک نوع موتور انفجاری بسازد که در آن پیستون‌ها به‌صورت ۴هنگامی حرکت می‌کردند. این اختراع نه‌تنها حرکت وسایل نقلیه را روی زمین و در دریاها به مراتب آسان‌تر کرد بلکه به بشر امکان داد تا در هوا نیز به پرواز درآید. تئوری موتورهای ۴هنگامی توسط «اتو» وضع شد ولی به مرحله عمل درآوردن این تئوری کار بسیار مشکلی بود. موتورگازی که «اتو» ساخت، محتاج یک مخزن گاز بسیار بزرگ بود. او پس از ۲سال کوشش شبانه‌روزی در سال ۱۸۳۳ میلادی موفق شد، موتوری بسازد که سوخت آن از راه مخلوط شدن ذرات نفت با هوا تامین شود. ساختمان این موتور با آنچه که او درگذشته ساخته بود، بسیار تفاوت داشت. موتور قبلی در مقابل تولید یک اسب بخار نیرو ۷۳۰ کیلوگرم وزن داشت، درحالی که موتور جدید برای تولید همین مقدار نیرو فقط ۴۴ کیلوگرم وزن پیدا می‌کرد. این موتور دارای ۱۸۰ دور در دقیقه بود. با استفاده از این موتور، ساخت وسیله نقلیه‌ای که بتواند به‌طور مستقیم نیروی حرکت خود را تامین کند، ممکن شد. یک روز، موتوری را که ساخته بود، روی یک دوچرخه نصب کرد و به این ترتیب نخستین موتورسیکلت را در جهان ساخت. متاسفانه این موتورسیکلت در آن سال مورد توجه مردم قرار نگرفت و در نتیجه «اتو» فکر تکمیل آن را از سر خود بیرون کرد. ۱۲ سال بعد موتورسیکلت که در کشورهای دیگر کامل شده بود، از خارج وارد آلمان شد و اتفاقا بازار خوبی برای فروش پیدا کرد. در موتوری که «اتو» طراحی کرده بود، موتوری به قدرت نیم اسب بخار زیر زین آن قرار داده شده بود. قسمت جلوی این موتور از زین جلوتر آمده و در بین پاهای راننده قرار می‌گرفت ولی موجب ناراحتی او نمی‌شد. این موتور به‌طور خودکار نفت را از داخل مخزن می‌مکید و در سیلندرها مصرف می‌کرد و راننده می‌توانست میزان آن را کنترل کند. برای به کار انداختن موتور، لازم بود که هندل زده شود. این کار فقط یک دقیقه وقت لازم داشت و موتور به سرعت روشن می‌شد. این موتور در شهر «کانستات» در دهم نوامبر ۱۸۸۶ میلادی با موفقیت تمام آزمایش شد. «کارل بنز» در همان سالی که «رایملر» موتورسیکلت خود را به آزمایش گذاشت، یک ۳چرخه موتوری را که خود ساخته بود در شهر «مانهایم» آزمایش کرد. این ۳ چرخه موتوری نخستین اتومبیل بنز جهان محسوب می‌شود. «اتو»، «کارل» و «رایملر» به‌طور مساوی مخترعان موتورسیکلت و اتومبیل محسوب می‌شوند و این وسیله نقلیه به سرعت جای خود را در جاده تمدن باز کرد و تغییرات بعدی که در ساختن موتورسیکلت‌ها و اتومبیل‌ها به عمل آمد، به جز تکامل و تغییر شکل چیز دیگری نبودند. اما به عقیده سازندگان موتورسیکلت‌ها، این خودرو باید طوری ساخته می‌شد که در جاده‌های خاکی، سنگلاخ و بیابان‌ها و شوره‌زارها کاربرد سرعتی داشته باشد. آنها معتقد بودند نحوه حرکت کردن و دویدن اسب‌ها و شترها می‌تواند مدل جذابی برای تحرکات موتورها در نقاط سخت باشد و بر این اساس استحکام، حرکت اولیه،‌ قدرت و سرعت موتورسیکلت‌ها دچار تغییرات زیادی شد. نخستین موتورسیکلت‌های غربی در بخش اول گزارش چگونگی شکل‌گیری،‌ ساخت و تولد نخستین موتورسیکلت‌ها شرح داده شد، اما جالب است بدانید که ساخت موتورسیکلت مانند ساخت بسیاری از پدیده‌ها در غرب مدعیان زیادی داشته و دارد و هر یک به نحوی تلاش کرده‌اند که تولید نخستین موتورسیکلت‌ها را نیز به نام خود و به کام خود تمام کنند. به‌عنوان نمونه می‌توان از آلمانی‌ها یاد کرد که مدعی هستند، نخستین موتورسیکلت‌های جهان توسط آنها ساخته شده است و در تاریخچه‌های خود نوشته‌اند که: ایده ساخت یک وسیله موتوری ۲چرخ و به احتمال زیاد نخستین موتور سیکلت توسط ۲ سازنده آلمانی «گاتلیب دایملر» و «ویلهلم میباخ» در شهر بدکانسات (شهری که از سال ۱۹۰۵میلادی بخشی از اشتوتگارت شد) در سال ۱۸۸۵میلادی عملی و اجرا شد. البته وسیله‌ای که ساخته شد درواقع همان دوچرخه موتوردار بود که با مواد نفتی تغذیه می‌شد. بدنه آن از چوب بود و چرخ‌هایی که در آن استفاده شده بود ترکیبی از اسپوک‌های چوبی با تسمه‌های فلزی و یک شاسی «بون کرشر» بود که درکنار پیشرانه تک سیلندر اتوسیکل، یک کاربراتور تلمبه‌ای این وسیله نقلیه ابتدایی موتوری را ارائه می‌کرد. سازندگان این اختراع خود را «Reitwagen» (یعنی خودروی سواری) نام نهادند. هدف اولیه آنها طراحی یک فرم رسمی وسیله‌نقلیه نبود بلکه تمام کار و تلاش آنها بر طراحی یک حمل‌کننده موتور متمرکز بود. البته اگر کسی موتورسیکلت را به‌عنوان ۲ چرخ که با نیروی بخار کار می‌کند، تعریف کند، نخستین موتورسیکلت امریکایی بوده است. این وسیله در نمایشگاه‌ها و سیرک‌های امریکای شرقی در سال ۱۸۶۷میلادی توسط «سیلوستر هاروارد روپر» از منطقه «روکسری» ماساچوست در معرض دید همگان قرار داده شد. یک نمونه از ماشین «روپر» ساخت ۱۸۶۹میلادی موجود است. این دستگاه از یک پیشرانه ۲ سیلندر زغال‌سوز ساخته شده و یک میله اتصال به‌طور مستقیم چرخ عقب را به حرکت درمی‌آورد. آمدن «میلت‌ها»! در اوایل گسترش صنعت تولید موتورسیکلت، سازندگان دوچرخه بسیاری وجود داشتند که تولیدات خود را به وسایلی با پیشرانه‌های درون‌سوز توسعه دادند. البته در ابتدای راه، کار تمامی تولیدکنندگان، طراحی مدل‌های ۳ یا ۴ چرخه بود و این حالت امنیت و اطمینان کافی را برای کنترل وسیله و زمین نخوردن راننده تضمین می‌کرد. با قوی‌تر شدن پیشرانه‌ها و توسعه طراحی بدنه دوچرخه‌ها سازندگان موتورسیکلت کم‌کم افزایش یافتند. یک مدل دوچرخ بسیار جالب که بعدها در سال ۱۸۹۲میلادی طراحی شد، مدل «میلت» بود. «میلت» از یک پیشرانه ۵ سیلندر استفاده می‌کرد که به‌عنوان توپی چرخ عقب نیز به‌کار می‌رفت. سیلندرها همراه چرخ دور می‌خوردند ومیل‌لنگ آن نیز محور عقب را تشکیل می‌داد. نخستین تولید موفق، مدل دوچرخ «هیلد براند وولف‌هولر» بود که درسال ۱۹۸۴میلادی در مونیخ عرضه شد. یک پیشرانه دوتایی موازی در پایین بدنه نصب می‌شد که سیلندرهای آن جلو و عقب می‌رفت. میله اتصال مستقیم به محور چرخ عقب متصل می‌شد. به‌جای استفاده از چرخ سنگین برای ذخیره انرژی در بین احتراق سیلندر در این موتور یک جفت تسمه محکم ارتجاعی مورداستفاده بود که هر کدام در قسمت خارجی برد سیلندر نصب می‌شد. سیستم خنک‌کننده پیشرانه استفاده از یک تانکی آب (رادیاتور) در بالای گلگیر عقب بود. در سال ۱۸۹۵میلادی شرکت فرانسوی «دودیون باتن» پیشرانه‌ای (حرکت‌دهنده) ساخت که امکان تولید انبوه و عمومی موتورسیکلت را فراهم می‌کرد. این پیشرانه سبک، کوچک و با دور موتور بالا بود که از باتری و احتراق زغال استفاده می‌کرد. دودیون ـ باتن این پیشرانه ۲/۱ اسب بخاری را برای استفاده در موتورهای شهری ارائه کرد. پیشرانه یادشده توسط شرکت‌های متعددی همچون «ایندین» و «هارلی دیویدسن» در امریکا کپی شد. اگرچه یک امریکایی به نام «پنینگتون» تعدادی ماشین از این دست را در سال ۱۸۹۵میلادی ساخت (البته صحبت عملکرد ساخت‌های وی معلوم نیست) اما نخستین تولید امریکایی موتورسیکلت «ارینت ـ آستره» بود که کمپانی «هتز» در «اتهام ماساچوست» ساخته شد. سال‌ها پس از آن تا قبل از جنگ جهانی اول، بزرگترین تولیدکننده موتور سیکلت شرکت «ایندین» بود. پس از آن «هارلی دیویدسن» این جایگاه را در دست داشت. در سال ۱۹۲۸میلادی این شرکت «دی‌کادبلیو» بود که به بزرگترین سازنده تبدیل شد. موتورسیکلت‌های «بی.ام.و» در سال ۱۹۲۳میلادی با موتور ۲قلو یا «بوکسر» خود وارد عرصه شد. پس از جنگ جهانی دوم گروه «بی‌اس‌آ»، موتورسیکلت‌های «ترایامف» را در سال ۱۹۵۱میلادی خریداری کردند تا بدین ترتیب ادعای تولید یکی از هر ۴ موتورسیکلت را داشته باشند و به بزرگترین تولیدکننده وقت تبدیل شوند. شرکت آلمانی «ان‌اس‌یو» از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۰میلادی به بزرگترین سازنده موتورسیکلت بدل شد. روزگار هوندا... ۱۹۷۰میلادی سالی بود که هوندا این عنوان را به‌دست آورد و تا امروز نیز به همراه دارد. تولیدکنندگان انگلیسی (ترایامف ـ بی‌اس‌آ ـ نورتون) تا قبل از به عرصه آمدن ژاپنی‌ها (و در رأس‌شان هوندا) جایگاه غالبی در تولید موتورسیکلت در برخی بازارها داشتند اما تولیدات سریع، ارزان، متنوع و با کیفیت برتر ژاپنی‌ها در اواخر ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰میلادی بازار را از دست دیگران خارج کرد و شرکت‌های انگلیسی را کم‌کم از بین برد. امروز شرکت‌های ژاپنی سازنده موتورسیکلت هوندا، کاوازاکی و سوزوکی صنعت موتورسیکلت را زیرنفوذ گرفته‌اند. اگرچه هارلی ـ دیویدسن هنوز از محبوبیت بالایی در امریکا برخوردار است، البته در سال‌های اخیر برخی از مارک‌های دیگر نیز توانسته‌اند باز هم محبوبیت خود را به‌دست آورند و دراین میان شرکت‌هایی همچون «بی.ام.و»، ترایامف ودوکاتی و همچنین ویکتوری به‌عنوان دومین تولیدکننده موفق موتورسیکلت در امریکا وجود دارند. ترکتازی جناب «هوندا» «هوندا» اگرچه نام یک موتورسیکلت معروف است، اما نام یک خلاق و مبتکر بزرگ ژاپنی هم هست و گرچه ژاپنی‌ها او را با همین اسم صدا می‌زنند اما اسم واقعی او «سوئی شیرو هوندا» است؛ کسی که ژاپنی‌ها می‌گویند پسر یک آهنگر و مکانیک ماهر بود اما با تلاش فراوان تبدیل به تاسیس‌کننده بزرگترین کارخانه موتورسیکلت‌سازی ژاپن شد. «هوندا» اواسط تحصیل در دبیرستان، آموختن را رها کرد و در مدت ۱۲ سال توانست بزرگترین شرکت موتورسیکلت‌سازی دنیا را تاسیس کند. «سوئی شیرو هوندا» ۴۰ساله در ۱۹۴۶میلادی موسسه تحقیقات فنی هوندا را دایر کرد تا دوچرخه‌های کوچک موتوری تولید کند. او در ۱۹۴۸میلادی تنها با ۳۲۰۰ دلار سرمایه و خرید موتورهای مازاد و پیوند زدن آنها به دوچرخه‌ها شرکتی را بنیان گذاشت که هم‌اکنون در دنیا جایگاه نخست موتورسیکلت‌سازی را داراست. هدف او تولید یک وسیله حمل‌ونقل ارزان بود. این چیزی بود که ژاپن پس از جنگ جهانی می‌طلبید. «هوندا» در سال ۱۹۷۳میلادی و در سن ۶۶ سالگی، در بیست‌وپنجمین سالگرد تاسیس شرکت بازنشسته شد. بخشی از موقعیت او مرهون شراکت تجاری با «فوجی ساوا» در امر بازاریابی و توزیع بود. هوندا راه و روش فنی و مهندسی شرکت را تعیین می‌کرد و «فوجی ساوا» خط‌مشی بازاریابی و امور اداری را. هوندا از همان ابتدا معتقد بود تعمیر اتومبیل که بسیار به آن علاقه داشت، کاری است محدود زیرا تنها می‌تواند در مناطق محلی و اطراف آن به کار آید. «سوئی شیرو هوندا» می‌گفت: اگر من بتوانم وسیله‌ای بسازم می‌توانم کسب‌وکار خود را تا نقطه‌های دوردست دنیا گسترش دهم. او به‌عنوان توجیه ترک تحصیل خود می‌گوید: «حال کسی را داشتم که از گرسنگی دارد می‌میرد اما به جای وعده‌ای غذا از او انتظار دارند که اصول تغذیه صحیح را بیاموزد.» به همین دلیل او به مدیریت در محل کار معتقد بود و می‌گفت در کف کارخانه دانش بیشتری وجود دارد تا در دفتر کار. هنگامی که در محل باشید، می‌بینید چه چیزی واقعی است. او به تعبیر خودش نخست با سخت‌ترین دشواری‌ها روبه‌رو می‌شد. از ناکامی باکی نداشت و براین باور بود که موفقیت را تنها می‌توان از راه ناکامی‌های مکرر و خویشتن‌نگری به دست آورد. در واقع موفقیت یعنی یک درصد از کاری که ۹۹درصد آن شکست بوده است. عقیده «هوندا» درباره کارکنان آن بود که در گام نخست، هرکس باید برای خودش کار کند. کارکنان خود را فدای شرکت نمی‌کنند. انسان‌ها برای انجام کار به شرکت می‌آیند تا از آن لذت ببرند. همین احساس منجر به نوآوری می‌شود. هوندا شکیبایی را شرط موفقیت می‌دانست و می‌گفت: می‌گویند هریک از ما جلوه‌ای از ذات بی‌همتای خالق را در خود نهفته داریم، فکر می‌کنم که سهم من از این موهبت، شکیبایی است که وادارم کرد تا در کمین فرصت‌ها باشم. فکر جست‌وجوگر و خلاق «سوئی شیرو هوندا»‌ آهنگرزاده روستاهای ژاپن آنقدر عالی بود که شاید آدمی می‌توانست از همت بلند او دریابد که پس از ترک تحصیل دبیرستان بتواند در مدت ۱۲سال بزرگترین کارخانه موتورسیکلت‌سازی جهان را داشته باشد. اما شاید خود او نیز از همان ابتدا به فکرش نیز خطور نمی‌کرد که بتواند با ورود از دنیای موتورسیکلت‌سازی به عرصه تخصصی خودروسازی، در میان غول‌های خودروساز جهان سربرآورد و در مقام هفتم سرفرازانه بایستد. زمانی که به همراه شریک مبتکر تجاری خود «فوجی ساوا» نخستین خودروی هوندا را در امریکا طراحی و عرضه کرد، تصور این امر مشکل بود که این شرکت تا ۲دهه قبل از آن هیچ‌گونه خودرویی تولید نکرده است اما نبوغ فنی و مهندسی هوندا در کنار استعداد بازاریابی و توزیع «فوجی ساوا» چنین امکانی را فراهم کرد و شرکتی را به جهانیان معرفی کردند که بیش از نیمی از کارکنان آن، هم‌اینک در امریکا به موتورسیکلت‌سازی و خودروسازی مشغول هستند. همچنین در سال ۲۰۰۸میلادی، کارخانه خودروسازی دیگری با ظرفیت ۲۰۰هزار خودرو در سال در آن کشور افتتاح شد. رسیدن به قله کوه موفقیت و پیشرفت، هدف «هوندا» بود که با تلاش و همت و سخت‌کوشی بدان دست یافت. زمانی که هوندا، تنها با ۶ نفر نخستین نمایندگی خود را در کمال صرفه‌جویی و آزادمنشی و آینده‌نگری در امریکا دایر می‌کرد، شاید یکی از آموزه‌های فرهنگی آن کشور پشتیبان معنوی آنها بود: هر چیزی با ارزش و گرانبهاست و اتلاف وقت گناه است. «سوئی شیرو هوندا» جوان کارآفرین ژاپنی، یک سال پس از پایان جنگ جهانی دوم که ژاپن در آتش آن سوخته بود، به عشق تولید دوچرخه‌ای که موتور داشته باشد، موسسه تحقیقات فنی هوندا را تاسیس کرد. یک سال بعد در ۱۹۴۷میلادی، نخستین محصول این موسسه به نام «دوچرخه موتوری نوع آ» روانه بازار شد. سال بعد به منظور تولید موتورها توسط خود شرکت، شرکت «هوندا موتورز» تاسیس شد. همزمان با این تغییر نام، «هوندا» برای توزیع و بازاریابی محصولات خود با «تاکئو فوجی ساوا» که بازاریابی مجرب بود، قرارداد مشارکت بست. «سوئی شیرو» همواره درباره این مشارکت با «تاکئو» مشورت می‌کرد که آنها یک هدف داشتند و آن رسیدن به قله کوه بود. سال ۱۹۵۱میلادی تعداد کارکنان به ۱۵۰نفر رسید و ۲۳۸۰ موتورسیکلت فروخته شد. در سال ۱۹۵۵میلادی هوندا در نخستین مسابقه موتورسیکلت‌رانی جاده‌ای استقامت شرکت کرد. سال ۱۹۵۹میلادی نقطه عطفی برای شرکت محسوب می‌شد. از یک‌سو عرضه موتورسیکلت مردم‌پسند ۱۲۵ سی‌سی که با استقبال زیادی مواجه شد و از سوی دیگر، هوندا نسبت به بازاریابی محصولات خود در امریکا اقدام و شرکت «هوندا موتورز» را با ۶ نفر از کارکنان صنعتی در لس‌آنجلس امریکا افتتاح کرد. منبع: گسترش صنعت
کد خبر 49207

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha