به گزارش «پرشین خودرو»، نفرت کلمه خوشایندی نیست و ما نمی خواهیم در اینجا از آن استفاده کنیم. ولی به نظر می رسد که دیگران این کار را می کنند و این روزها همه از آدام سندلر متنفرند.
انگار این آقای بازیگر هر کاری می کند به مذاق هیچکس خوش نمی آید و هر فیلمی که در دهه گذشته بازی کرده، جزو بدترین فیلم های تاریخ سینما جا گرفته است.
وقتی از منتقدین علتش را می پرسیم می گویند جوک های او خسته کننده اند، صدای سندلر حوصله آدم را سر می برد و اصرارش بر صحبت از کلیشه ها از حالت معصومانه به سطح نژادپرستانه رسیده اند و روی مرز نفرت شناورند.
آیا آدام سندلر انسان بدی است؟ اصلاً اینطور است. ولی فیلم های او دیگر به قدری که قبلاً خوب بودند، کیفیت ندارند و سندلر که سبکش دهه نودی بود دیگر کهنه شده.
هر چند که شاید در بعضی فیلم ها هنوز بتواند بیننده را بخنداند و جنبه شیرینی هم شاید بتوان در فیلم هایش دید. آیا سندلر بدترین بازیگر هالیوودی است؟ قطعاً خیر. بعضی بازیگران هالیوودی هستند که از آدام سندلر منفورترند.
اگر از خود می پرسید که چه چیزی باعث می شود که یک سلبریتی منفور شود، باید بگوییم گاهی تنها چیزی که برای منفور شدن یک ستاره لازم است، یک شب یا روز بد است.
یک بار از کوره در رفتن در میان مردم می تواند یک بازیگر را در بدترین جای ذهن مردم قرار دهد. بسیاری از ستاره هایی که مورد نفرت و بیزاری مردم قرار دارند، به علت خودخواهی و کبر، ظاهر شدن در فیلم های بد یا موزیک بد ساختن، ... به این درجه از منفوریت رسیده اند! راه های زیادی برای به دست آوردن نفرت مردم وجود دارد.
شاید شما از این ستاره ها نفرت نداشته باشید و حتی از آنها بدتان نیاید و برعکس از خیلی از آنها خوشتان بیاید، ولی باید بدانید که این سلبریتی ها در کشورشان حتی بیشتر از آدام سندلر منفور هستند.
15. شایا لابوف
شایا آدمی است که مردم دوست دارند از او نفرت داشته باشند. او چیزی دارد که واقعاً انسان ها را اذیت می کند. او تابحال کارهای عجیب و غریبی متعددی انجام داده، دزدی ادبی کرده و با جمله ای دزدی، معذرت خواهی کرده است که تلاشی مذبوحانه برای کوچک شمردن جرمش و خنده دار نشان داده آن بود. حالا او در حال گذار به دوره دیگری است و باز هم در تلاش است توجه همگان را از خود به چیزهای دیگر معطوف کند.
یادتان می آید که او گفته بود در صحنه فیلمبرداری فیلم «بی قانون» تام هاردی را زده و بیهوش کرده بود؟ آیا خودش جلوی دوربین اعتراف نکرده بود که می خواسته نامزدش را بکشد؟ گاهی اوقات گویا لابوف فراموش می کند که مردم به این حرف ها گوش می دهند. شاید بهتر باشد دیگر کسی به آنچه او می گوید توجهی نکند.
چند سال پیش، مل گیبسون در این لیست رتبه بالاتری می گرفت، ولی این آقا تقاصش را پس داده است. زمانی بود که مل با حالت مست صحبت های مسخره ای می کرد و در این دوره با از کوره در رفتن هایش و عصبانیت های ناگهانی اش، از خود دیوانه ای غیرقابل تحمل ساخته بود. مل در واقع فردی نژادپرست است و پیش داوری یکی از خصلت های اوست.
او تلاش کرده تا کارهایش را جبران کند و به نظر می رسد حالا خوشحال و خوشبخت باشد، زیرا در سال های گذشته تغییر کرده است. ولی مردم نمی توانند به این راحتی کارهای مل را فراموش کنند و احتمالاً این موضوع سالها او را رها نخواهد کرد.
هرچند طرفداران فیلم و سینماها بخشش بیشتری دارند و همانطور که رابرت داونی جی. آر.، وودی آلن و رومن پولانسکی را بخشیدند، مل را نیز می بخشند. اگر چند سال دیگر به مل فرصت بدهند که همچنان زیاد جلوی دوربین ها آفتابی نشود و سکوتش را حفظ کند و چند فیلم خوب و موفق دیگر از او دیده شود، شاهد خواهیم بود که در سال های آینده، اصلاً نام مل گیبسون در این لیست به چشم نخورد.
دلیل اینکه چرا کریستن استوارت در دل مردم جا نگرفت هیچوقت معلوم نشد، هرچند یک دلیل پررنگ تر از بقیه به نظر می رسد و آن هم بازیگری افتضاح این خانم است. در واقع اگر لرزیدن و تته پته کردن را تعالی در بازیگری به حساب بیاورید، قطعاً استوارت باید تابحال چندین بار جایزه اسکار را می گرفت ولی متأسفانه چنین چیزی برای او امکان ندارد.
استوارت جلوی دوربین اصلاً راحت نیس و انگار از اینکه فیلمش را بگیرند خجالت می کشد، و شبیه افراد عادی که تجربه بازیگری و جلوی دوربین بودن را ندارند، رفتار می کند. آیا این خانم هنرپیشه خبر دارد که در این دنیا شغل های دیگری هم وجود دارد؟! کمی از نفرت مردم نسبت به استوارت از فیلم «گرگ و میش» می آید. این واقعیت که این سری فیلم های مسخره و وحشتناک این همه طرفدار جذب کرده هم مردم را عصبانی می کند. بگذریم از اینکه هر وقت کریستن استوارت در فیلم ها و تصاویرش دیده ایم، اخم به چهره داشته است.
چیزهای زیادی درباره مایلی سایرس وجود دارد که خیلی ها دوست دارند و خیلی چیزها درباره اش هست که واقعاً نفرت انگیز است. مایلی از آن دسته سلبریتی هایی است که به خاطر موزیکش، شخصیتش و رفتارش، مردم یا از او متنفرند یا دوستش دارند.
او حرکتی دارد که با زبانش انجام می دهد و بسیار احمقانه است و خودش می گوید که این کار را می کند چون از لبخند زدن حس خوبی ندارد. مایلی بسیار رک و صادق است و از سبک زندگی اش خجالت نمی کشد، که هم جسارت می خواهد و هم ستودنی است، ولی در عین حال کمی نشان دهنده کبر و غرور است. موزیک او نیز چندان چنگی به دل نمی زند، هر چند که از هر چند آهنگش یکی خوب درمی آید.
چرا مردم از تیلور لاتنر متنفرند؟ دلیلش این است که او بازیگر خوبی نیست. هرچند که خودش انسان بسیار خوبی به نظر می رسد. شاید دلیل نفرت مردم از لاتنر این باشد که او در مدت بسیار کوتاه بازیگری اش، موفقیت عظیمی داشته است و بعد از فیلم «گرگ و میش» درست مثل کریستن استوارت، بدون اینکه استعداد خاصی در بازیگری داشته باشد، برای خودش نام و نشانی دست و پا کرده است و مردم از همه چیز و همه کسانی که با سری کتاب ها و فیلم های «گرگ و میش» ارتباط دارند متنفرند.
وی یکی از معدود بازیگرانی است که از آدام سندلر منفورتر است و حتی با سندلر در یک فیلم همبازی بوده و در آن فیلم از او هم بدتر بازی کرده است. امیدواریم لاتنر خود را هر چه بیشتر از «گرگ و میش» دور کند و با کسب تجربه های بیشتر و غنی تر در این صنعت، در چشم مردم کم کم محبوب شود.
تابحال امواج زیادی از نفرت مردم نصیب پالترو شده که خودش هم دلیلش را نمی داند. او می گوید مردم دوستش ندارند چون او زندگی راحتی داشته است. او اعتراف می کند که وقتی بچه بوده زندگی مرفهی داشته، ولی اصرار دارد که برای بدست آوردن همه چیزهایی که از بازیگری نصیبش شده، زحمت کشیده است. ممکن است حق با او باشد، ولی دختر بلایت دنر و بروس پالترو (کارگردان) بودن هم به او کمک کرده است، پس می توان درک کرد که چرا مردم معتقدند همه چیز برای این خانم خیلی راحت رقم خورده است.
ولی این زندگی گوئینث نیست که مردم از آن متنفرند، بلکه حالت حرف زدن او درباره زندگی اش است که مردم را عصبانی می کند. می توان به راحتی گفت کرد که پالترو پرمدعا ترین و متظاهر ترین بازیگر هالیوودی است.
وقتی پالترو از این حرف می زند که پاریس چقدر زیباست و از جایی که زاغه نشینان غربی آمریکا می نامند بهتر است، برای مردم آمریکا بسیار نفرت انگیز و عصبی کننده است. ولی اگر می گوید برای رسیدن به نقطه ای که هست خیلی زحمت کشیده، حرفی دیگری نمی زنیم و ادعایش را قبول می کنیم.
جنیفر یکی از آن دسته ستاره ها و سلبریتی هایی است که مردم واقعاً از او خوششان نمی آید. قطعاً لوپز در طول سال ها فیلم های بد و افتضاحی بازی کرده است. او زیبا است و در این سن خیلی خوب مانده، ولی بیش از هر چیز، موزیکش است که از همه بدتر است.
همه اینها شاید دلایلی باشند بر آنکه کسی از او خوشش نیاید، ولی چرا مردم از او متنفرند؟ شاید زندگی خصوصی اش باشد که کاملاً آن را علنی کرده. این خانم سه بار ازدواج کرده و سه بار طلاق گرفته و با بن افلک نامزد بوده و شان کامز و اخیراً کاسپر اسمارت در زندگی او بوده اند و خیلی های دیگر که اینجا از آنها نام نمی بریم.
عده ای هم هستند که درست یا غلط ادعا می کنند جی. لو. استعدادی در موسیقی ندارد و اگر مردم به محق بودن یک ستاره به ثروتش شک داشته باشند، قطعاً از او خوششان نمی آید.
جماعتی که به خاطر هیچ معروف شده اند، همیشه مورد نفرت مردم قرار دارند. کیم کارداشیان در محیطی بینهایت مرفه و ثروتمند بزرگ شده است. پدرش به خاطر دفاع از او. جی. سیمپسون در پرونده دادگاهی عظیم و جنجالی سال 1995، برای خودش اسم و رسمی دست و پا کرد.
این باعث شد که کیم با جماعت پولدارها معاشرت کند و با کسی مانند پاریس هیلتون که خود زمانی منفور بود و حالا فراموش شده، دوست شود. ولی تا سال 2007 مردم واقعاً او را ندیده بودند تا اینکه نوار خصوصی او با ری جی خواننده در اینترنت پخش شد و کم کم مردم او را شناختند.
با تکیه بر این شهرت 15 دقیقه ای، تهیه کننده برنامه های رئالیتی تلویزیون با این خانواده مرفه تماس گرفتند تا درباره زندگی آنها برنامه ای بسازند. برنامه های دیگری که با این فرمول ساخته شدند نیز موفق از آب درآمدند و با توجه به اینکه خانم های کارداشیان جذاب قلمداد می شدند، موفقیت این برنامه ها محرز بود و به این ترتیب بود که کیم کارداشیان تبدیل به پدیده فرهنگی محبوبی شد. حالا این خانم افرادی را استخدام می کند تا برای کارهایی انجام دهند، بعد اسمش را روی آنها می گذارد و طوری وانمود می کند که انگار خودش مغز متفکر پشت کارها بوده است، ولی بیایید صادق باشیم.
اینکه طوری وانمود شود که کیم کارداشیان برای خودش شعور و هوش دارد در واقع توهین به شعور و هوش مردم است. درست مثل پاریس هیلتون، کارداشیان فقط یک اسم است که به هیکلی بیش از حد دستکاری شده وصل است و مشخص است که مشاورین مالی کیم دائماً به او گوشزد می کنند: کیم راه اصلی را ادامه بده. بنابراین او به پست کردن سلفی های عریان در هر هفته ادامه می دهد تا راه اصلی و اولیه را دنبال کند.
به نظر نمی رسد که کسی به استعداد جاستین بیبر شک داشته باشد. موزیک او را دوست داشته باشید یا نداشته باشید، این آقای جوان میلیون ها طرفدار دارد و این بر کسی پوشیده نیست. بنابراین ظاهراً یک جای کارش درست است. دلیل اینکه او اینقدر منفور است کاری است که او با شهرتش کرده است.
به جای اینکه میلیون ها دلار پول را برای امور نیک خرج کند و الگو و نمونه مثبتی برای این تعداد طرفدار جوان و تأثیرپذیر باشد، جاستین پولش را خرج خودروهای سوپراسپورت و کورس گذاشتن با آنها در خیابان های خلوت در ساعات شب می کند.
او در هر فرصتی پولش را به رخ می کشد و تظاهر می کند که جوان بزهکاری است که از استراتفورد، در اونتاریوی کانادا فرار کرده است، دهکده کوچک و زیبایی که با فستیوال های تابستانی شکسپیری اش معروف است. بیبر تازه به دوران رسیده ای است که حالا حالا باید روی خودش کار کند تا بدنامی هایی که در طول این سالها لایه لایه روی وجهه او چسبیده پاک کند.
6. بیل کازبی
اوایل دهه شصت بود که بیل کازبی با مجموعه کمدی استندآپ خود به شهرت رسید. در دهه هفتاد و هشاد کازبی یکی از شناخته شده ترین کمدین های تلویزیون بود و برنامه های «آلبرت چاق و بچه های کازبی» و «شوی کازبی» او خیلی معروف و محبوب بودند.
در سال 2014، نام کازبی دوباره خبرساز شد، زیرا هانیبال بورس کمدین شروع به متهم کردن او به تعدی و تجاوز نمود. او این موضوع را مطرح کرد که چندین و چند ادعای تجاوز علیه کازبی وجود دارد، ولی این آقا همچنان وجهه عمومی اش خدشه دار نشده است.
پس از آن، مردم بیشتر روی واقعیت ها دقیق شدند و زنان بیشتر و بیشتری جسارت پیدا کرده و قدم پیش گذاشتند تا ماجرای خود با کازبی را تعریف کنند. تا امروز بیش از 60 زن ادعا کرده اند که از سوی کازبی مورد آزار جنسی، تجاوز، ضرب و شتم، کودک آزاری، و کل طیف های انحراف جنسی قرار گرفته اند. این اتهامات به اوایل دوران شهرت کازبی در دهه شصت برمی گردند. حالا دوران خوبی برای کازبی نیست و با شروع دادگاه هایش اوضاع از این هم بدتر خواهد شد.
منفورتر از بیل کازبی، کانیه وست است که در رتبه پنجم این لیست قرار می گیرد زیرا او قطعاً متکبرترین و خودخواه ترین ستاره ای است که روی این زمین پا گذاشته است. او و کیم کارداشیان خوب همدیگر را پیدا کرده اند. ارائه ریز دلایل نفرت مردم از کانیه وست غیرممکن است. او یکی از آن رپرهایی است که بیهوده و بی جهت معروف شده و به اندازه شهرتش هنر در چنته ندارد. یک آلبوم با یکی دو آهنگ ریتم دار منتشر کرده و رسماً بر این باور است که بهترین رپر دنیاست.
قافیه های تک سیلابی، تنظیم خودکار و سبک مسخره و ابتدائی تمام چیزی است که از هنر این آقا می توانید انتظار داشته باشید، با این حال او انتظار دارد که همه جوایز موجود را به او بدهند و وقتی این امر محقق نمی شود، زمین و زمان را به هم می ریزد. تنها دلیل اینکه مردم از آهنگ های تو خوششان می آید این است که هر کسی حتی بچه ها هم می توانند با تو رپ بخوانند.
هر چه بیشتر جیدن اسمیت حرف می زند، در لیست منفورترین ستاره ها رتبه بالاتری بدست می آورد. در واقع او و خواهرش ویلو رتبه مشترک این لیست را دارند، زیرا هر دو به شدت به هم شبیه هستند. اعتماد به نفس افراطی این خواهر و برادر یک دفعه به وجود نیامده و به آنها تزریق شده است.
بنابراین نام والدین شان، ویل اسمیت و جیدا پینکت-اسمیت وسط می آید که در این قضیه با آنها شریک هستند. شاید این بچه ها احمق یا متظاهر باشند، ولی در واقع پدر و مادرشان هستند که به آنها الهام بخشیده اند و مقصر اصلی آنها هستند.
جیدن حس می کند که بهترین راه برای اثبات اینکه چقدر باهوش و تکامل یافته است این است که بقیه مردم و جامعه را کنار بگذارد. به همین منظور تلاش می کند نشان دهد چقدر اطرافیانش کودن هستند. مشکل اینجاست که او از کلماتی استفاده می کند که معنای آنها را نمی داند و چیزهایی می گوید که معتقد است مفاهیم عمیق و ژرفی هستند ولی تنها کاری که از پسش برمی آید فهم غلط و ناچیز و ابتدائی از دنیا اطرافش است. جیدن اسمیت با 18 سال سن هنوز خیلی جوان است، ولی باید کم کم درک کند که کلماتی که ادا می کند با وجهه و شخصیتی که از خودش می سازد نسبت مستقیم دارند.
خانم هاتاوی به همان دلیلی منفور اس که دانش آموز شاگرد اول یا ممتاز مدرسه میان بچه های تنبل منفور است. او کسی است که طبق قانون جلو می رود و کلمه به کلمه آن را اجرا می کند، به کسانی که از قانون سرپیچی می کنند غر می زند و چیپس هایش را یکی یکی و با نظم و ترتیب می خورد!
او انسان خودخواهی است در حالی که در واقعیت تظاهر به فروتنی می کند و هر روز بیشتر از دیروز تظاهر و ریا می کند و زندگی اش را لبریز از رنگین کمان و پروانه می خواند و آن را به رخ دیگران می کشد و طوری رفتار می کند که انگار بهترین چیزی است که تابحال هالیوود به خود دیده است. در حالیکه خانم آن هاتاوی یکی از بازیگرانی است که بی خود و بی جهت معروف شده و به هیچ وجه شهرتش با میزان کیفیت بازیگری و استعدادش همتراز نیست.
مصاحبه های او بینهایت خجالت آور و آزاردهنده اند و سوالی که پیش می آید این است که آیا او پشت درهای بسته هم نقاب عالی و بی نقص بودن را زمین نمی گذارد؟! حقیقت این است که این موضوع برای هیچکس مهم نیست و خود خانم هاتاوی هم برای کسی مهم نیست. خود او یک بار گفته بود وقتی بچه بوده دلش می خواسته راهبه شود!
این روزها رسانه ها این سوال را مطرح می کنند که چرا دیگر کسی به هایگل نقشی نمی دهد. شاید این خانم بازیگر برای همیشه از صحنه هالیوود نرود، ولی اگر خوش شانس باشیم برای مدتی طولانی او را نخواهیم دید. این هنرپیشه ناسپاس که با نقش هایش در فیلم «باردار» و سریال «آناتومی گری» شناخته می شود، جلوی دوربین ها و عموم مردم این سریال و فیلم و نقش هایی که در آنها بازی کرده و سازندگان را مسخره کرده، زیرا بر این باور است که خودش از آنها بهتر است.
بعد از فیلم سینمایی «باردار»، به نظر می رسید که او به سوی شهرت سینمایی راهی شده، ولی این خانم دهانش را باز کرد و با شکایت و ناله کردن در مورد نقشش و نحوه نشان دادن زنان در این فیلم، درست روی چیزی که می توانست بزرگترین شانس زندگی اش باشد، تف کرد. در مورد سریال «آناتومی گری» که موجب ثروتمند شدن این خانم شد، باید بگوییم هایگل از دریافت جایزه امی سر باز زد تا بتواند علناً نویسندگان سریال را به باد انتقاد بگیرد و آنها را شرمنده کند.
هدفش از این کار طولانی کردن مدت زمان ماندن کاراکترش در سریال بود و نتیجه این شد که کاراکترش را از سریال حذف کردند. کاترین هایگل نابازیگری متکبر، از خود متشکر و خودپسند است که قطعاً ویژگی های اخلاقی مذموم دیگری هم دارد که با آنها او را منفورتر نمی کنیم.
کریس براون مطمئناً یکی از منفورترین انسان های روی زمین است. در سال 2009، این آقا ریحانا را که آن زمان دوستش بود به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهد و مجرم شناخته می شود. بعد از آن او در برنامه های تلویزیونی و کل اینترنت دیده می شد که گریه می کرد و خود را قربانی جلوه می داد. دو سال بعد او گریه می کرد و شکوه می کرد که چرا مردم این قضیه را فراموش نمی کنند، اینکه او نامزدش را به طرز فجیعی کتک زده است.
او حتی اظهار داشت که آن شب را به یاد نمی آورد و بعد گفت که بدیهی است که آن شب را یادش می آید، پس از آن گفت که آن شب را خیلی محو به خاطر می آورد. باید به این آقا گفت حماقت تو را به جایی نمی رساند. به دنبال این ماجرا، براون یک سری حملات دیگر به افراد دیگر انجام داد و فرانک اوشن و چند شهروند دیگر را نیز مورد ضرب و جرح قرار داد.
اخیراً هم به پلیس اجازه ورود به خانه اش را نداده، که پلیس مجبور شد با حکم وارسی نزد او بازگردد. سپس پلیس و هلیکوپترها ملک او را محاصره کردند و قائله ای به پا شد که با روشی آرام تر و مدنی تر قابل حل بود. شاید این کارها روشی برای جلب توجه کردن و فروختن آلبوم هایش باشد، ولی در واقع براون با این اطوار، از خود چهره ای نابالغ و منفور ساخته است.
برای دریافت آخرین اخبار از طریق "تلگرام" به کانال اختصاصی «پرشین خودرو»telegram.me/persiankhodro بپیوندید.
منبع: برترین ها
نظر شما