سومین نکته را نیز باید در عدم تمایل کاربران به تشویق سیامک انصاری برای تماشای کنسرت دانست. شاید سیامک انصاری فکر می کرد هنوز مانند سابق شهرت خود را دارد و می تواند جماعتی را به تماشای کنسرت ترغیب کند. البته نباید زود قضاوت کرد و تا روزهای 7 و 8 بهمن فرصت زیادی باقی مانده؛ ماجرا اما چیز دیگری است. خواننده های نسل اول موسیقی پاپ که اتفاقا حق زیادی بر گردن این موسیقی و رسمی شدن آن در سال های 77 و 78 دارند، حالا به ورطه فراموشی رفته اند و کسی هم انگار نمی خواهد قبول کند که ذائقه مخاطبان تغییر کرده است.
نسل جدید خوانندگان پاپ را چه قبول داشته باشیم و چه آنها را دوست نداشته باشیم، این روزها بازار موسیقی را در اختیار خود قرار داده اند. از علی زند وکیلی بگیرید که با بازخوانی ترانه های قدیمی توانسته به یکی از پولسازترین چهره های موسیقی تبدیل شود تا بنیامین، سیروان و محسن یگانه که با تکرار سبک کارهای شان و البته کنسرت های نه چندان با کیفیت شان توانسته اند کنسرت های بی شماری برگزار کنند و هر بار نیز آنها را تمدید می کنند.
در زمینه خوانندگان تلفیقی (البته باید با اغماض لقب تلفیقی را به آنها بدهیم) چارتار و گروه پالت نیز طرفداران بی شماری پیدا کرده اند و مجریان برگزاری کنسرت مطمئن هستند که سالن های شان خالی نخواهد بود. در حقیقت با یک دایره از از خوانندگان 6، 7 نفری تکراری روبرو هستیم که سلیقه نسل جدید و همچنین عدم ورود خوانندگان جدید حرفه ای، توانسته آنها را همچنان در صدر قرار دهد.
از سوی دیگر کم کسی خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ را به یاد دارد. این 1+7 نفر؛ خشایار اعتمادی، علیرضا عصار، گروه آریان، محمد اصفهانی، مانی رهنما، قاسم افشار و حسین زمان. البته «ش.ع» ترجیح داد فعالیت موسیقی خود را در فضای دیگری تجربه کند. مروری می کنیم بر فعالیت این فراموش شدگان.
خشایار اعتمادی
خیلی ها او را به عنوان اولین خواننده پاپ رسمی پس از انقلاب می شناسند. اگر این تعریف را نیز قبول نداشته باشیم اما نمی توانیم منکر تاثیرگذاری اولین ترانه او که از صدا و سیما پخش شد، شویم. ترانه «من و تو، درخت و بارون». شاید بتوان گفت در بهار 77 که ترانه خشایار اعتمادی برای اولین بار از صدا و سیما پخش شد، شهر به معنی واقعی کلمه به هم ریخت! خواننده ای که صدایش شباهت عجیبی به یکی از خوانندگان مشهور لس آنجلسی داشت با شعری از شاملو، از همه مهمتر آن که این ترانه از صدا و سیمای ایران پخش شد و موج نو موسیقی پاپ پس از انقلاب را آغاز کرد.
تلفن های صدا و سیما مرتبا زنگ می خوردند که آهنگ دوباره پخش شود و برخی روزنامه ها حتی برای پوشش این خبر، چاپ دوم رفتند. برای نسل جدید قطعا این موضوعات عجیب و ناملموس است اما واقعیتی بود از دهه 70 ایران که آرام آرام مسیر جدید اجتماعی خود را در پیش گرفته بود. حالا خشایار اعتمادی نیز به حاشیه رفته و با وجود تلاش های گسترده اش هیچ گاه جایگاه قبلی را پیدا نکرد.
علیرضا عصار
او هم در سال 1377 ناگهان به اوج آمد. قطعه «عیدانه» را منتشر کرد و صدا و سیما در اعیاد مختلف مذهبی آن را پخش کرد. او تمرکز اولیه خود را بر ترانه هایی با تم مذهبی و عرفانی گذاشت اما سبک متفاوت اجرایش خیلی زود او را محبوب کرد. «قدسیان آسمان»، «ای عاشقان»، «کوی عشق» و ... از این دست ترانه ها بود. او اما یک آهنگساز درجه یک و آوانگارد به نام «فؤاد حجازی» داشت که نبض سلیقه مخاطبان دستش بود و با آهنگ های اجتماعی و عاشقانه توانست عصار را در اوج نگاه دارد. با این وجود از 6 سال قبل و پس از کنسرت خود در وزارت کشور ناگهان همه فعالیت هایش به حاشیه رفت. حالا می خواهد شروع دوباره داشته باشد. می تواند؟
محمد اصفهانی
یکی از فعال ترین ها در زمینه تیتراژخوانی که نباید روی خوش صدا و سیما به او را نیز فراموش کنیم. محمد اصفهانی فعالیت خود در صدا و سیما را با ترانه های سنتی آغاز کرد اما در سال 77 و با ایجاد سبک و موسیقی نو پاپا، او نیز ترجیح داد به این سبک روی بیاورد که البته بسیار موفق هم بود. اصفهانی تا به حال حداقل 15 تیتراژ خوانده و 14 آلبوم منتشر کرده است. در دولت احمدی نژاد و در زمان وزارت مرضیه وحید دستجردی مشخص شد که اصفهانی پسرخاله مرضیه وحید دستجردی است و بنابراین راز روی خوش صدا و سیما به اصفهانی در سال های گذشته مشخص شد. با این وجود او نیز در سال های اخیر به شدت کم کار شده و فقط ترانه های قدیمی اش همچنان در خاطره ها باقی مانده است.
گروه آریان
سال 1378 آمدند اما توانستند همه معادلات موسیقی پاپ آن زمان را تغییر دهند. گروهی کاملا جوانانه که علاوه بر ترانه های شاد خود، 3 همخوان زن نیز داشت. هر کدام از اعضای گروه برای خود چهره ای شدند و تک تک آنها طرفداران مخصوص به خود را پیدا کردند. آنها بنیانگذار کنسرت های متوالی بودند که توانستند 10 شب متوالی به اجرای کنسرت بپردازند و 40 هزار نفر را به سالن بیاورند. این گروه سعی کرد تا آخرین لحظه حرفه ای بماند و بنابراین آخرین آلبوم خودش را نیز با نام «خداحافظ» منتشر کرد.
آنها به همین راحتی به کار خود پایان دادند. از آن گروه، گلزار به سمت بازیگری روی آورد، سیامک خواهانی برای تحصیل در رشته موسیقی به اتریش رفت، علی پهلوان خواننده اصلی گروه نیز اکنون در خارج از کشور است و سایر اعضای گروه نیز در تلاش هستند تا هویت مستقل خود را پیدا کنند. هر چه باشد آریان و گل آفتابگردون و پرواز و تمام شدند. آنها حتی تجربه ارائه ترانه مشترک با کریس دی برگ را نیز از سر گذراندند.
رهنما، افشار، زمان
این سه نفر شاید به اندازه آن 4 نفر مشهور نبودند اما هر کدام با سبک خاص خود توانستند مخاطبان زیادی را همراه خود کنند. مانی رهنما با ترانه «پرنده هم قفس» به شهرت رسید و همکاری با بابک بیات نیز در محبوبیت او بی تاثیر نبود. قاسم افشار بیشتر ترانه تلویزیون خوان و تیتراژخوان که تشابه صدا و حتی چهره اش به یکی از خوانندگان لس آنجلسی توانست او را برای مدتی مشهور کند. او حتی ترانه «خلیج فارس» را نیز با صدای خود خواند. حسین زمان نیز خواننده دیگری بود که بیشتر به دلیل موضع گیری های اجتماعی و سیاسی اش شهره شد اما همین موضع گیری های او در اواخر فعالیت هنری اش که به شدت تند شده بود، کار دستش داد و به فرعیات توجه بیشتری کرد.
شادمهر عقیلی
بدون شک او یکی از محبوب ترین ها در زمان خودش بود که با آلبوم های مسافر و دهاتی، موج جدیدی را آغاز کرد. او رفته رفته مشهورتر شد و به همین ترتیب، فضای کاری برایش سخت تر. او حوصله اش زیاد نبود و در نهایت ترجیح داد برای همیشه از ایران برود.
منبع: برترین ها
نظر شما