به گزارش پرشین خودرو به نقل روزنامه ایران، محمدعلی مهتدی؛ کارشناس مسائل خاورمیانه گفت: زمانی که آقای سعد حریری به ریاض رفت و به شکلی غافلگیرانه استعفای خود را اعلام کرد و افزود که حزبالله قصد ترور او را دارد، رژیم سعودی که این مطالب را به حریری دیکته کرده بود، انتظار داشت که این اظهارات یک «شوک» در لبنان ایجاد کند و برخی از جریانها در جامعه تسنن لبنان تحریک شده و علیه جامعه تشیع و حزبالله به خیابان بریزند و ایجاد هرج و مرج کنند تا از این طریق چتر حمایت ملی از روی مقاومت برداشته شود و زمینه برای هرگونه اقدام نظامی علیه حزبالله فراهم آید.
البته همچنان که دیدیم، نه فقط چنین شوکی وارد نشد و هرج ومرجی پدید نیامد بلکه با رفتار حکیمانه میشل عون، رئیس جمهوری لبنان و دیگر دولتمردان حتی شخصیتهای سنی و سخنرانی بسیار مهم آقای سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله و اشتباهات رژیم سعودی، ثابت شد که سعد حریری در ریاض در بازداشت است و آنچه میگوید ناشی از خواست و اراده خود وی نیست. در نتیجه همه لبنان، شیعه و سنی و مسلمان و مسیحی، علیه رژیم سعودی برای آزادی سعد حریری متحد شدند.
اینک آقای سعد حریری به اتفاق همسرش با ابتکارعمل دولت فرانسه به پاریس رفته ودر کاخ الیزه مورد استقبال گرم امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه قرار گرفته. در حالی که دو فرزندش همچنان در ریاض گروگان هستند. وی قرار است روز چهارشنبه که مصادف با 22 نوامبر، سالروز استقلال لبنان است، به بیروت بازگردد. انتظار میرود که وی در فرودگاه بیروت با استقبال ویژهای روبهرو شود و سپس برای ملاقات با میشل عون به کاخ ریاست جمهوری در بعبدا برود. سؤالهای زیادی مطرح است. آیا استعفای خود را پس میگیرد و به کار خود بهعنوان نخستوزیر ادامه میدهد یا اینکه آن را رسماً تقدیم رئیس جمهوری میکند و خانهنشین میشود یا به ریاض برمیگردد؟
اما سؤال اصلی و مهمتر این است که آیا خطر از لبنان برطرف شده و دیگر نیازی به «شوک» نیست؟ شواهد موجود خلاف این را نشان میدهد. رژیم عربستان همچنان از اتباع خود میخواهد که هر چه زودتر خاک لبنان را ترک کنند. عادل الجبیر، وزیر امور خارجه رژیم سعودی هم تأکید میکند که صبر عربستان در برابر دخالتهای ایران به سر آمده. معنی این سخن این است که اینک باید کاری علیه ایران صورت پذیرد و این امر نیاز به بهانه مهم و جدیدی دارد. خود سعد حریری هم در پیامی که از ریاض فرستاد تأکید کرد که جان وی در خطر است وشرایط کنونی مشابه شرایط ترور پدرش، رفیق حریری، در سال 2005 است.
در سال 2005 چه گذشت؟ ترور رفیق حریری در 14 فوریه 2005 در واقع بخشی از یک سناریوی بینالمللی برای نابود کردن مقاومت و اجرای طرح خاورمیانه جدید بود. از 25 ماه مه سال 2000 که مقاومت حزبالله توانست ارتش صهیونیستی را از لبنان اخراج و در برابر آن معادله بازدارندگی ایجاد کند، برنامهریزی برای برهم زدن این معادله آغاز شد. در 2 سپتامبر 2004 امریکا و فرانسه به شکل غیر منتظرهای قطعنامهای را به شماره 1559 در شورای امنیت به تصویب رساندند که خلاصه مفاد آن لزوم خروج نیروهای سوریه از لبنان وخلع سلاح حزبالله بود.
آنها برای اجرای این قطعنامه، قبل از هر اقدام نظامی، نیاز به یک «شوک» بزرگ در لبنان و تهییج افکار عمومی علیه حزبالله داشتند. این شوک از طریق ترور رفیق حریری، نخستوزیر وقت، و موج ترور شخصیتهای لبنانی مخالف سوریه و متهم کردن حزبالله و سوریه به دست داشتن در این ترورها تأمین شد. این ترورها، به دلایل فراوان، نمیتوانست کار حزبالله باشد، چرا که نه حزبالله و نه سوریه هیچ نفعی در این ترورها نداشتند وحتی فاقد تکنولوژی به کار رفته در این ترورها بودند. در بررسیهای علمی ثابت شد که تکنولوژی پیچیدهای که در ترور رفیق حریری به کار رفته فقط در اختیاردستگاه جاسوسی خارجی امریکا (سی. آی. اِی) و دستگاه اطلاعات خارجی رژیم صهیونیستی (موساد) بوده است.
نظر شما