به گزارش
پرشین خودرو به نقل ازهفته نامه چلچراغ، خبر بسیار عجیب و البته تکان دهنده بود؛ آن قدر عجیب بود که همه را شوکه کرد. آن ها که عاشق فوتبال هستند، هر روزِ خود را با سر زدن به اخبار ورزشی در سایت ها و روزنامه ها شروع می کنند و معمولا خبرهای این بازیکن و آن باشگاه را می خوانند. اما یک روز صبح خبر دردناکی را در رسانه ها مشاهده کرد که همه آن ها را شوکه کرد. ستاره جوان فوتبال ایران که هوادارانش به او لقب نیمار دادند، دچار یک سانحه تصادف شد. تصادف شدیدی که نشان می داد حال مهدی قائدی و دیگر سرنشینان خودرو خوب نیست.
همه نگران بودند که حال این استعداد ناب فوتبال ایران هرچه زودتر خوب شود. البته خیلی طول نکشید که پزشکان معالج اعلام کردند حال مهدی قائدی رو به بهبود است و خطر جدی برطرف شده است، اما حال احمدرضا شاکر یکی از سرنشینان خودرو که او هم فوتبالیست بود، وخیم گزارش شد. پس از گذشت دو، سه روز مهدی قائدی به هوش آمد و خوشبختانه خیال همه فوتبالی ها و هواداران و خانواده این بازیکن جوان تا حد زیادی راحت شد، اما خبر خوشایندی در مورد وضعیت دیگر سرنشین خودرو نبود.
خودرو تصادفی مهدی قائدی
با اعلام خبر مرگ مغزی احمدرضا شاکر، خانواده او تصمیم به اهدای اعضای بدن این فوتبالیست جوان گرفتند تا قلب این بازیکن جوان در سینه شخصی دیگر به تپش درآمده و با جوانه عشق و امیدی در جسم فرد دیگر، همچنان با تاس سال ها در این دنیا به تپش ادامه دهد. این اولین سانحه تصادف در بین بازیکنان فوتبال ایران نبوده، اما بسیار امیدواریم و دعا می کنیم تا آخرین تصادف نه تنها بین فوتبالیست، بلکه بین ورزشکاران و تمامی مردم ایران زمین باشد. در ادامه نگاهی اجمالی به سوانح رانندگی در بین فوتبالیست های مشهور و شناخته شده ایران خواهیم داشت؛ سوانحی که برخی از آن ها را از جامعه فوتبال و از خانواده شان گرفت و به دیار باقی برد، و برخی دیگر هم تقدیرشان چنین نوشته شده بود که همچنان باید به زندگی ادامه دهند.
مسعود استیلی
مسعود استیلی برادر کوچک تر حمید بود که البته هیچ گاه به اندازه برادر بزرگ تر در فوتبال مطرح نشد، اما چندان نام ناشناخته ای هم نبود. مرحوم مسعود استیلی در تیم هایی چون بهمن، کشاورز، پاس تهران و یک مقطع کوتاه در پرسپولیس بازی کرد. مسعود یکی دو بار توسط محمد مایلی کهن به اردوی تیم ملی دعوت شد، اما حضورش هرگز به عنوان یک ملی پوش فوتبال رسمی نشد. او یک بار هم به تیم ملی سالنی دعوت شد. در روزهایی که حمید استیلی برادر بزرگ تر مسعود در شهر بوشهر مشغول مربی گری شاهین در لیگ برتر بود، او قربانی یک سانحه تصادف درون شهری شد.
7 اردیبهشت 1390 بود که مسعود با خودرو شخصی در بلوار سعادت آباد تهران مشغول رانندگی بود، در مسیر او خودروی دیگری با بی احتیاطی وارد خیابان اصلی شد و او هم برای جلوگیری از برخورد و تصادف، مسیر خود را منحرف کرد، اما قادر به کنترل ماشین نبود و با موانع کنار بلوار برخورد شدیدی صورت گرفت. شدت جراحات وارد شده به مسعود استیلی به حدی بود که او زمان زیادی دوام نیاورد و فقط تا دو روز بعد نفس کشید و سپس برای همیشه خاموش شد.
رضا حسن زاده
او هم مدافع بود و خیلی او را با حسن زاده، مدافع استقلال تهران، اشتباه می گرفتند. اما این یکی فوتبالش را از ماشین سازی تبریز شروع کرد و سپس به ابومسلم مشهد پیوست. فرهاد کاظمی که به عنوان سرمربی سپاهان اصفهان انتخاب شد، این بازیکن را به اصفهان برد و اوج دوران فوتبال او هم در دیار نصف جهان رقم خورد. دو بار قهرمانی در لیگ برتر و جام حذفی و دو دوره حضور در لی برتر آسیا باعث شد تا نام این مدافع بیش از پیش در فوتبال ایران مطرح و شناخته شود. البته او فقط یکی دو بار به اردوهای تیم ملی دعوت شد و توفیقی در عرصه ملی نداشت.
پس از چند سال حضور در سپاهان اصفهان، به زادگاهش تبریز بازگشت تا در تراکتورسازی فوتبالش را ادامه دهد و دینش را به مردم شهرش ادا کند. تیم فوتبال تراکتورسازی برای انجام یکی از بازی های خود باید راهی جنوب کشور می شد، اما به دلیل مشکلات پروازی و عدم امکان تهیه بلیت برای سفر به بوشهر، مسئولان این تیم تصمیم گرفتند تا بازیکنان با هواپیما راهی عسلویه شده و از آن جا با خودروهای سواری به بوشهر سفر کنند.
در جاده عسلویه به بوشهر، متاسفانه خودرویی که حسن زاده در آن حضور داشت، دچار سانحه شدید رانندگی شد. رضا حسن زاده فورا به بیمارستانی در بوشهر انتقال داده می شود، اما او به کما رفت. همه دست به دعا و امیدوار به بازگشت این مدافع بدون حاشیه و توانمند فوتبال ایران بودند، اما او روزهای آخر حضورش در این دنیا را بدون آن که حرفی بزند یا غذایی بخورد، سپری کرد، زیرا هرگز به هوش نیامد و پس از 10 روز فوت کرد.
سیروس قایقران
نوروز 1377 برای اهالی شمال کشور یکی از تلخ ترین عیدهای نوروز بود. خبری که منتشر شد همه را شوکه و متحیر ساخت: کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران در تاریخ 17 فروردین، در کنار فرزند 8 ساله اش در حال رانندگی در جاده رشت- تهران بود. سیروس قایقران معروف ترین چهره فوتبالی ایرانی بود که قربانی سوانح جاده ای شد. سیروس در حالی که تنها 37 بهار در زندگی اش دیده بود، به همراه راستین خردسال، دچار یک تصادف شدید شدند و چشم از جهان فروبستند.
علی دایی
حادثه هرگز نه خبر می کند، و نه کاری به این مسئله دارد که راننده خودرو بازیکن بزرگ، مشهور، محبوب یا معروفی است یا خیر. حادثه ممکن است برای همه رخ دهد، حتی برای آقای گل جهان. مطرح ترین فوتبالیستی که در این سال ها خبر تصادفش باعث شوک بزرگی در ین اهالی فوتبال شد، علی دایی بود. در آخرین روزهای سال 1390، علی دایی که مربی راه آهن بود، برای سفر به اصفهان و دیدار برابر سپاهان، از خودروی شخصی استفاده کرد. پس از این بازی که با باخت راه آهن همراه شد، علی دایی که دچار سرماخوردگی بود، از دارویی استفاده می کند که باعث خواب آلودگی شخص مصرف کننده دارو می شود.
علی دایی هم پس از مصرف این دارو مشغول رانندگی شده و قصد بازگشت به تهران را دارد. در اتوبان نطنز به کاشان، خودروی علی دایی که برادرش و مربی راه آهن هم سرنشین آن بودند، دچار سانحه شدیدی شد. علی دایی که بستن کمربند ایمنی را مهم ترین علت زنده ماندنش در این سانحه اعلام کرده بود، در پاسخ به این سوال که آیا سرعتش غیرمجاز بود یا خیر، گفت: اگر 800 کیلومتر سرعت هم می داشتم، می توانستم خودرو را کنترل کنم، اما به خاطر مصرف شربت اکسپکتورانت دچار خواب آلودگی شدم. حتی چند دقیقه قبل از این حادثه، برادرم از من خواست تا او به جای من رانندگی کند و قصد جا به جا شدن هم داشتم، اما قسمت بود که این حادثه این گونه رخ بدهد.
جواد منافی
در اوایل دهه 90 میلادی، بازیکنی، به تیم ملی ایران دعوت شد که فوتبالش فراتر از ایران بود. خیلی از کارشناسان معتقد بودند که او می تواند بهترین چپ پای تاریخ فوتبال ایران باشد. جواد منافی با پیراهن پرسپولیس آن قدر درخشید و بازی های چشم نوازی ارائه کرد که بازیکن ثابت تیم ملی شد. در بازی های مقدماتی جام جهانی 1994 که در کشور قطر برگزار شد، منافی آن چنان درخشید که چشم اروپایی ها را هم خیره کرد. سه چهار سال پیش از آن که علی دایی و کریم باقری و چند ملی پوش دیگر، راهی اروپا شده و در قاره سبز بدرخشند، منافی با بازی های خوبش در تیم ملی با چند پیشنهاد خوب تیم های اروپایی مواجه شد و می توانست از اولین لژیونرهای فوتبال ایران در اورپا باشد؛
اما تقدیر همراهش نبود. یک سانحه تصادف نه تنها فوتبال در اورپا، بلکه به طور کلی بازی فوتبال را از منافی گرفت و منافی را برای همیشه از ورزش حرفه ای و فوتبال گرفت. این چپ پای استثنایی در سال 73 در جاده قائم شهر به ساری دچار سانحه رانندگی شد. خودروی این بازیکن واژگون شد و منافی مدت ها در کما بود. او جراحات بسیار جدی دید و دیگر ادامه فوتبال برایش امکان پذیر نبود. البته منافی این روزها در عرصه مربی گری فعالیت می کند، اما افسوسی را بر دل هواداران و حتی خودش به جای گذاشت که هنوز پس از گذشت حدود بیست و اندی سال، از او به نیکی یاد می شود و افسوس نبودش هنوز بر دل هواداران است.
نظر شما