به گزارش پرشین خودرو به نقل از ایسنا، این صحنه هر سال در همین ایام اکران میشود چون همیشه با همان بهانههای تکراری فرصتها را برای بهبود وضعیت از دست میدهیم، انگار باید بعد از ضربالمثل آبی که خوش از گلو پایین نمیرود پای هوایی که ناخوش به اعماق وجود میرود هم به ادبیاتمان باز شود.
گویا دیگر باید خود را قانع کنیم که آسمان سیاه زیباتر است مثل همیشه که اینگونه خود را راضی کردهایم، چون برای کاستن از این وضع ناگوار نه تنها کاری نکردهایم بلکه علیرغم تجربه شهرهای دنیا در بهتر کردن اوضاع، انگار ما یک تیم از محققان را به کلانشهرهای کشورهای خارجی موفق در کاهش آلودگی هوا فرستادهایم تا تحقیق کنند آنها چه کاری برای کاهش آلودگی هوا کردهاند و ما دقیقاً همان کار را انجام ندهیم!
شهر مکزیکوسیتی، پایتخت کشور مکزیک یکی از این شهرهاست، این شهر در سال 1371 یکی از آلودهترین شهرهای دنیا بود، چهارمیلیون خودرو در آن تردد داشت و دود ناشی از این تعداد خودرو به دلیل محصور شدن شهر میان چند کوه بلند، بر فراز آن سایه انداخته بود، اما امروز همه از تجربه موفق آن در کاهش آلودگی و قرار گرفتن آن در بین شهرهای پاک صحبت میکنند ولی انگار ما تمام تلاش خود را به کار بستهایم تا کارهایی که در این شهر برای کاهش آلودگی هوا انجام شده را انجام ندهیم تا خدایی نکرده مردم لحظهای لذت تنفس در هوای پاک را تجربه نکنند!!
این شهر از همان سالهای سیاه شش برنامه اساسی برای کاهش آلودگی هوا در دستور کار قرار داد و با سختکوشی مو به مو به اجرا گذاشت و امروز ثمره آن را برداشت کرده است.
توسعه سریع مترو، تاسیس خطوط بی.آر.تی، ترویج دوچرخهسواری، نوسازی تاکسیها، کاهش دوره زمانی تست معاینه فنی و دور کردن صنایع آلاینده از محدوده شهری شش برنامه اساسی است که روی سیاه مکزیکوسیتی را سفید و مردم پایتخت مکزیک را از هوای پاک بهرهمند کرده است.
ولی ما در کرج هیچکدام از این کارها را به درستی انجام ندادهایم و هر سال وقت را کشتهایم و نهایت تدبیرمان در زمان آلودگی فقط به کمیته دهانپرکن اضطرار کاهش آلودگی هوا و مصوبه تعطیلی مهدها، پیش دبستانیها و دبستانهای نوبت صبح و بعداز ظهر ختم شده است.
کرج نه مترو دارد نه بی.آر.تی، شهری هم نیست که دوچرخهسوار در آن به راحتی تردد کند، از طرف دیگر بیش از 750 هزار خودرو در این کلانشهر ثبت پلاک شده در حالی که خیابانهایش فقط ظرفیت 350 هزار خودرو را دارد؛ همچنین 13 هزار تاکسی دارد که 4 هزارتای آن فرسوده شده و باید از رده خارج شود اما برنامهای برای این کار تعریف نشده، حدود 600 اتوبوس هم دارد که تعداد زیادی از آنها کارخانه تولید دود هستند، همه اینها با هم 68 درصد آلودگی کرج را به خود اختصاص دادهاند.
صنایع هم که آنقدر مشکل دارند که آلایندگی و فرسودگی فعلاً برای کسی موضوعیت ندارد، از معاینه فنی هم که بگذریم وقتی همین روزهای آلوده ماشینهای زیادی را میبینیم که همچون هواپیما ردی از دود پشت سر خود بر جا میگذارند، پس میماند همان تعطیلی مهدها و مدرسهها تا وجه تمایز کرج با مکزیکوسیتی باشد و چه تفاوت دلانگیزی!
پس در نهایت باید گفت که مقصر این آلودگی همانهایی هستند که در طول این سالها باید مترو و بی.آر.تی راهاندازی میکردند اما نکردند، تاکسیها و اتوبوسها را نوسازی میکردند اما خواب ماندند، کارخانهها را از شهر دور و نو میکردند اما به خودشان زحمت ندادند و شهر را جوری توسعه میدادند که بتوان دوچرخه هم سوار شد اما لزومی ندیدند؛ علیایحال این روزها عمیق نفس نکشید شاید باد وزید و هوا تمیز شد.
نظر شما