به گزارش خبرنگار پرشین خودرو، برخورد با فساد در سازمان ها و نهادهای دولتی؛ واژه ای است که در سال جدید به کرات آن را شنیدیم و نتایجی از این برخوردها را نیز در اعدام ها و حبس های طولانی مدت برای برخی از این مفسدین که با القابی همچون سلطان معروف شدند به عینه مشاهده کردیم.
برخورد با فساد از چنان اهمیتی برخوردار شد که مجلس نشینان برای افشاکنندگان فساد خواهان مصونیت و جایزه شدند. قوه قضائیه نیز از همگان خواست تا هر اطلاعاتی از تجاوز به بیت المال در اختیار دارند را بدون هیاهوی رسانه ای به این نهاد ارائه کنند.
در مقوله فساد، تلویزیون نقش بسیار پررنگی را برای افشاگری و آگاه سازی تمام اقشار از این موارد بر عهده دارد که می تواند تاثیرات مثبتی نیز در بر داشته باشد اما در اینجا یک مسئله بسیار مهم گویا از چشم مدیران تصمیم گیر مغفول مانده است که آن هم انتخاب یک کارشناس به عنوان شخصی آگاه از مسائل و بی طرف در برنامه های این چنینی است.
کارشناسانی که در این برنامه ها حضور پیدا می کنند می بایست احاطه کاملی بر مسائل حوزه های مورد بحث داشته باشد که بخشی از آن در تجربه حضور طولانی مدت در حوزه مذکور به صورت طبیعی به دست می آید و بخش دیگری نیز به واسطه مطالعه و کنکاش قابل تحصیل است.
مواردی که ذکر شد اما با تمام اهمیتی که دارد گویا از چشم مدیران تلویزیون در برخی موارد دور می ماند که جای تعجب دارد.
به طور مثال در یکی از برنامه های تلویزیون که حول محور فساد در خودروسازی پخش می شود، شخصی حضور پیدا می کند که برای اهالی این حوزه از دانشگاه و صنعت تا بخش های رسانه ای شخصی ناشناخته است و از سابقه وی جز اطلاعاتی که خود مطرح می کند مورد دیگری در دسترس نیست!
حضور یکباره این افراد در برنامه های این چنینی آثار زیان باری دارد که بخشی از آن در کوتاه مدت و بخشی دیگر در دراز مدت خود را هویدا می کند.
این اشخاص با اظهار نظرهای هیجانی در خصوص فسادهای انجام شده در صنعت خودرو و بازنشر این اظهارات در رسانه های معاند به مطرح کردن خود در فضای رسانه ای به عنوان شخصی آگاه به مسائل می پردازند و از آن سو خوراک تبلیغاتی مناسبی در اختیار رسانه هایی قرار می دهند که نیتی جز ضربه زدن به مسیر برخورد با فساد ندارند.
مورد دیگری که در این میان جا دارد به آن پرداخته شود، این است که چگونه شخصی که سابقه ی ناچیزی در صنعت پیچیده ای مانند خودرو دارد به این اطلاعات دست پیدا می کند و آن را از تریبونی مانند رسانه ملی مطرح می کند.
این موارد و بسیاری دیگر از این اما و اگر ها زمانی پررنگ تر می شود که می بینیم همین کارشناس، زمانی که اظهارات وی همراه با کپشن های بی پایه و اساس در برخی رسانه های پرچمدار ضدیت با جمهوری اسلامی بازنشر می شود، با ذوق زدگی تمام این پست را در گروه های دیگر با اکانت رسانه های داخلی وایرال می کند!
در یکی از این دست رفتارها که تصویر آن را مشاهده می کنید، می بینید که این کارشناس لینکی از یک رسانه معاند را در یکی از برترین گروه هایی که اهالی خودرو از هر طیف و جایگاهی در آن حضور دارند، بازنشر می کند که خوشبختانه به واسطه آگاهی از اثرات منفی این اقدام، پست های مذکور توسط ادمین گروه حذف می شود.
نخستین ذهنیتی که از مشاهده این رفتارها در ذهن شکل می گیرد این است که برخی در پی شناساندن خود به جامعه آن هم با استفاده از ظرفیت های رسانه ملی و بازنشر آن در رسانه های معاند هستند که مصداق ضرب المثل ایرانی "خوردن از توبره و آخور" است.
امید است که این رفتارها و چنین اقداماتی صرفا از سر ناآگاهی و عدم شناخت از فضای رسانه ای کشور به واسطه سابقه کم حضور در این عرصه باشد که آن گاه می توان از این گونه موارد چشم پوشی کرد و با دیده اغماض به آن نگریست.
در پایان آنچه از رسانه ملی انتظار می رود، استفاده از کارشناسان منصفی است که خوشبختانه کم هم نیستند و می توانند با حضور خود در هر برنامه ای به بار فنی آن بیافزایند بدون آنکه در پی استفاده های شخصی از این حضور باشند.
نظر شما