به گزارش خبرنگار پرشین خودرو، فرشاد مقیمی را می توانیم یکی از جوان ترین مدیران عاملی که بر مسند دو خودروسازی بزرگ کشور تکیه زدند، بر شماریم، ایران خودرویی که با انبوهی از تعهدات معوق، توقف تولید و مشکل در زنجیره تامین مواجه شده بود.
ورود مقیمی به ایران خودرو همزمان شد با نمود آثار مخرب تحریم های یکجانبه آمریکا بر صنعت خودرو. کار تا جایی پیش رفت که تک تک شرکای خارجی از ترس مواجه شدن با آثار تنبیهی تحریم ها با پشت کردن به قراردادهای خود، این شرکت را ترک کردند.
فرشاد مقیمی اما با شناختی که به واسطه فعالیت در معاونت امور صنایع وزارت صنعت از خودروسازی کشور داشت با ایده نگاه به توانمندی های داخلی وارد ایران خودرو شد. مقیمی به خوبی دریافته بود که با اصلاح امور و بازنگری در زنجیره تامین می توان ایران خودرو را از شرایطی که در آن گرفتار شده است، نجات داد.
برپا کردن شاکله مدیریت جدید این گروه خودروسازی بر پایه تولید داخلی و نگاه به توان فنی قطعه سازان داخلی هر چند از شعار سال 1398 رهبر معظم انقلاب نشات گرفته بود اما استفاده از این ظرفیت در خطوط تولید گروه صنعتی ایران خودرو، نیازمند یک عزم عمومی بود، که مقیمی توانست به خوبی این شاخصه را در تمام رده های مدیریتی ایران خودرو نهادینه کند چرا که ایران خودرو تا پیش از آن به واسطه قرارداد با شرکای خارجی بیشتر به یک مونتاژکننده تبدیل شده بود تا یک خودروساز.
تغییر تفکر حاکم در ایران خودرو از نگاه مونتاژی به افزایش سهم قطعه سازان داخلی از تولید خودرو از سخت ترین اقداماتی بود که مقیمی توانست در ایران خودرو به سرانجام برساند و حالا می بینیم که با اتکا به همین تفکر، ایران خودرو روزانه افزون بر 2000 دستگاه خودرو تولید می کند که تقریبا بیش از 2 برابر آمار سال گذشته در همین روزهاست.
تولید این تعداد خودرو و تحویل ارقامی در همین حدود به مشتریان ایران خودرو توانست تا از بار منفی تعهدات معوق این شرکت بکاهد و زمینه تصمیم گیری بهتر برای آینده این گروه خودروسازی را فراهم سازد.
هر چند افتخار این موفقیت و آمارهای امیدبخش، تنها به مدیرعامل جوان ایران خودرو تعلق ندارد و عوامل زیادی در کسب آن دخیل هستند اما می توانیم سهم فرشاد مقیمی را به واسطه فراهم ساختن زمینه های دستیابی به این پیروزی، بیشتر از سایرین بدانیم.
یکی از بدیهی ترین شرایط برای دستیابی به این پیشرفت، انتخاب مدیران همسو از لحاظ تفکر و بینش و معتقد به پیشبرد امور از طریق داخلی سازی بود که مقیمی توانست به خوبی از عهده این کار برآید. فرشاد مقیمی توانست با به کارگیری مدیرانی که در طیف مدیران جوان و باتجربه قرار می گیرند از بحرانی ترین دوره ایران خودرو در طول عمر این شرکت با موفقیت عبور کند.
برای اینکه درک بهتری از شرایط بحرانی داشته باشیم بد نیست به مواردی مانند تعهدات معوق بی شمار، کمبود نقدینگی، اعتراضات گاه و بیگاه مشتریان معترض، خودروهای ناقص کف پارکینگ، اشکالات پرشمار در زنجیره تامین و خلف وعده شرکای خارجی اشاره کنیم که هر کدام به تنهایی پتانسیل زمین گیر کردن یک شرکت را داشت.
در آخرین چینش مدیران جوان و خوش فکر در ایران خودرو و در ادامه تغییرات امید بخش این شرکت در سطوح کلان مدیریتی که اتفاقا می تواند نقشی موثر در بهبود ارتباط این شرکت با مشتریان ایفا کند، انتخاب " محمدرضا انواری " به عنوان مدیر ارتباطات و امور بین الملل این گروه صنعتی و جایگزینی وی با یکی از مدیران بازنشسته ایران خودرو است.
انواری که پیش از ورود به وزارت صنعت، تجربه حضور در اطلاع رسانی ایران خودرو را داشت، به نوعی با این انتخاب به خانه خود بازگشته است. مقیمی به خوبی توانست ضعف این شرکت در ارتباطات را شناسایی و با انتخاب یک مدیر جوان و با تجربه در عرصه ارتباطات نسبت به بهبود اوضاع اقدام کند آن چنان که در حکم انواری آورده است:
«انتظار دارم با بهره گیری از توان و قابلیت های منابع كارشناسی و تخصصی موجود و كارآمد طرح ریزی و برنامه ریزی مدیریت فوق به نحوی ساماندهی شود كه سیاست های ارتباطات عمومی در تعامل با كاركنان و كلیه ذینفعان و همفكری با سازمان ها و نهاد های تخصصی و استفاده بهینه از ظرفیت تمامی رسانه ها به منظور انعكاس رخدادها و اقدامات انجام شده و تقویت فعالیت های اثر گذار درجهت ارتقای جایگاه و تصویر بیرونی گروه صنعتی ایران خودرو به نحوی اثر بخش محقق شود.»
مقیمی نیک می داند که در عصر ارتباطات، غافل شدن از این مقوله مهم می تواند تمام دستاوردهای این گروه صنعتی را به ورطه فراموشی بسپارد، از این رو با انتخابی هوشمندانه، هم تیم مدیریتی خود را تکمیل کرد هم به واسطه شناخت " انواری" از فضای رسانه ای کشور می تواند امیدوار باشد که موفقیت های این گروه صنعتی در شرایط تحریم صنعت خودرو به خوبی به جامعه هدف منتقل شود.
نظر شما