مهندس رضا رضایی، از پیشکسوتان صنعت قطعه ایران بوده و در برخی محافل حوزه قطعه سازی و خودرو سازی، به او لقب پدر صنعت قطعه سازی ایران داده شده است.
با توجه به تعطیلات نوروزی، «پرشین خودرو» تصمیم گرفت متناسب با حال و هوای این روزها تا حد امکان تجربیات و خاطرات حرفه ای پیشکسوتان و فعالان صنعت قطعه سازی و صنعت خودرو سازی را انتشار دهد.
در اولین گفت و گو در این چارچوب، پای صحبت های «رضا رضایی» نشستیم که متولد 1325 شهرستان شهریار استان تهران است. او در دهه 60 با برخی شرکت های خودرو سازی همکاری کرده و در اوایل دهه 70 شرکت خصوصی خودش را در صنعت قطعه سازی تاسیس کرده است.
*****
*صنعت قطعه سازی، یکی از صنایع معروف و شناخته شده کشور ما در حال حاضر است. جنابعالی یکی از پیشکسوتان و پیشروان این صنعت هستید و چند دهه سابقه فعالیت در همین صنعت دارید. شما بعد از گرفتن مدرک تحصیلی سیکل یا راهنمایی، به تهران آمده و در دبیرستان شبانه روزی «نظام» ثبت نام کرده که آموزش نظامی می داده و بعداً هم وارد «دانشکده افسری» شده اید.
در اوایل دهه 70 هم جنابعالی شرکت آذین خودرو را تاسیس کرده اید و سه دهه است که در قالب شرکت خصوصی مشغول فعالیت در صنعت قطعه سازی هستید. این دوره حدوداً سی ساله از زمان دبیرستان نظام و دانشکده افسری و بعد از آن چطور سپری شد که بعداً تغییر مسیر داده و در اوایل دهه 70 در صنعت قطعه سازی شروع به فعالیت کردید؟
-من متولد منطقه شهریار هستم و در سال 1325 متولد شده ام. اولین فرزند خانواده بودم و پدرم آدمی متعهد، مومن و مردمی بود و کشاورزی می کرد. مادرم هم، یک زن مومنه بود. پدر و مادر من، واقعاً مردم دوست بودند و آن موقع به زعم خودشان، مسئولیت های اجتماعی را انجام می دادند.
من در چنین خانواده ای بزرگ شدم و بعداً مدرک تحصیلی سیکل گرفتم. وسعت مالی پدرم اجازه نمی داد که در دبیرستان ادامه تحصیل بدهم. به همین دلیل، نهایتاً وارد دبیرستان نظام و دانشکده افسری شدم. در رشته شیمی دانشگاه تهران نیز قبول شدم و در صنایع دفاع آن دوره مشغول به کار شدم.
بعد از یک دوره 10 ساله که به ارتش تعهد داشتم، از آنجا استعفاء دادم. چرا که همیشه و از همان دوران کودکی، روحیه توسعه طلبی و فعالیت در یک جایگاه اجتماعی پُر مسئولیت و بزرگتر را داشتم. بعد از استعفاء از ارتش، در یک شرکت مشغول به کار شدم که در حوزه صادرات و واردات فعال بود.
در سال های بعد، جنگ عراق علیه ایران اتفاق افتاد و فعالیت در حوزه های تجاری را کنار گذاشتم. بعد از دوره جنگ و شروع دوره سازندگی، مشغول فعالیت های تولیدی در حوزه قطعه سازی شدم.
*جنابعالی بعد از فعالیت در ارتش در یک شرکت بین المللی مشغول به کار شده و پس از توقف فعالیت آن در دوره انقلاب، خودتان یک شرکت تاسیس کرده اید. در این سال ها و تا قبل از تاسیس شرکت «آذین خودرو» در چه حوزه هایی فعال بودید؟
-در ابتدا در شرکت بین المللی زاکار شروع به کار کردم و این شرکت درگیر صادرات و واردات و اجرای پروژه های بین المللی بود. آن موقع این شرکت 12 دپارتمان داشت و روسای دپارتمان ها حداقل مدرک فوق لیسانس داشتند. به علت این که رشته تحصیلی من در دانشگاه، شیمی بود در بخش شیمی و نساجی آن شرکت، فعالیت کردم.
بعد از آن شرکت و در اوایل انقلاب، بنا به پیشنهادی که شد به مدت دو سال در شرکت بهشان کار کرده و در عمل آن شرکت را راه اندازی کردم. آن موقع، من به صورت پورسانت کار می کردم و 35 درصد از درآمد آن بخش، سهم من می شد.
در همان زمان، من دوست داشتم که در واحدهای تولیدی کار کنم و به همین دلیل حدود 7 یا 8 سال به صورت مشاوره ای، به شرکت هایی که در دهه 60 دچار مشکل بودند، کمک می کردم. در آن مدت، واحدهای مشکل دار را تجدید ساختار و تجدید نیروی انسانی می کردم. در این مدت، شرکت فروزان شیمی را تاسیس کردم و به شرکت هایی از قبیل شرکت گلرنگ با مدیریت آقای کریم فضلی که کارآفرین بود کمک می کردم.
*جنابعالی در رشته شیمی تحصیل کرده بودید. چگونه شد که وارد کارهای مشاوره ای و مدیریتی شده بودید؟
-من در دانشگاه تهران در رشته شیمی که متمایل به نفت (گرایش نفت) بود، درس خواندم. در زمانی که شرکت فروزان شیمی را تاسیس کرده بودم و زمان جنگ هم بود، با واحدهای تولیدی مشکل دار قرارداد می بستم و آن واحد ها را آسیب شناسی می کردم. از طریق مهندسی، ساختار سازی و بهینه کردن ساختارها، آن واحدها احیاء می شدند.
با بضاعت محدود آن دوره، در حوزه پشتیبانی جنگ فعال بودم. تا این که خوشبختانه جنگ تمام شد و وارد برخی شرکت های خودرو سازی شدم.
شرکت فروزان شیمی، یک شرکت خدمات مهندسی بود و من با وزارت صنایع همکاری داشتم. وزارت صنایع هم شرکت هایی را برای بازسازی معرفی می کرد و در زمانی که آقای طباطبایی، معاون وزیر صنایع بود با این وزارتخانه کار می کردم. به این صورت برای حل مشکلات شرکت هایی مثل «داروگر» که دولتی شده بودند، اقدام می کردم.
*شرکت پارس خودرو، یکی از شرکت های بزرگ خودرو سازی در ایران بوده و جنابعالی در اواخر دهه 60 با این شرکت همکاری داشته اید. چگونه این همکاری با خودرو سازان شروع شد و زمینه ای برای ورود جدی شما به صنعت خودرو و قطعه سازی شد؟
-موقعی که کسب و کار خودم را داشتم و مشغول خدمات رسانی فنی به شرکت ها بودم، به ناچار به مسافرت های کاری می رفتم. در آن سال ها به طور مداوم در نمایشگاه های مرتبط با پلیمر، شیمی و ماشین آلات که در کشورهای مختلف برگزار می شد، شرکت می کردم.
عمده تجربه، مهارت و دانشی که کسب کردم از طریق شرکت در نمایشگاه های بین المللی بود یا وقتی از شرکت های خارجی بازدید می کردیم از خطوط تولید آنها در حوزه های ماشین سازی، مواد اولیه و قطعات بازدید می کردم.
در آن سال ها واردات محدود نبود و بخش عمده ای از قطعات مورد نیاز و دانش و تکنولوژی، به صورت قراردادی کسب می شد. در آن دوره، ارتباطات با شرکت های اروپایی برقرار بود. ما هم سعی کردیم در حد بضاعت خودمان و در سفرهای کاری تجاربی کسب کنیم و آن تجارب را در خصوص شرکت های آسیب دار داخلی به کار بگیریم.
از این طریق دانش و مهارت های مدیریتی به شرکت هایی انتقال پیدا می کرد که به نوعی من مسئولیت آنها را به عهده داشتم. در سال 1368 مدیران شرکت پارس خودرو از بنده دعوت کردند چرا که نسبت به فعالیت های من شناخت داشتند.
یک بحث دیگر این است که بدنه داخلی یخچال، جارو برقی و بدنه تلویزیون از طریق تزریق پلاستیک با ماشین تزریق تولید می شود. در نمایشگاه صنایع پلاستیک و پلیمر آلمان که معروف به کی پلاست (k Plast) است، ماشین آلات تزریق مواد پلیمری نمایش داده می شد.
برای مثال، در نمایشگاه نشان می دادند که در شرکت مرسدس بنز چگونه از این ماشین آلات استفاده می شود. در این نوع نمایشگاه ها آرام آرام با قطعات تریم و قطعات داخلی خودروها آشنا شدم.
شرکت پارس خودرو از زمان تاسیس، توسط آمریکایی ها اداره می شد. در دوره بعد از جنگ، هنوز وضع مدیریت کیفیت در پارس خودرو، بهتر از شرکت های ایران خودرو و سایپا بود یعنی همه جای آن بوی کیفیت می داد.
آن موقع، مدیر عامل شرکت پارس خودرو متوجه شده بود که بنده در حوزه های تولید قطعات داخلی خودرو تجربه دارم، از من دعوت کرد. در آن سال ها خودروی جیپ صحرا در پارس خودرو تولید می شد که داشبورد نداشت یعنی تریم داخل آن آهنی و ساده بود.
مدیران وقت پارس خودرو، از من خواستند که برای آن خودرو، داشبورد و برخی قطعات دیگر از جمله گلگیر طراحی شود. به هر حال، در نمایشگاه های خارجی با قطعات داخلی خودرو آشنا شده بودم و چون با کارخانجات مختلف ارتباط داشتم، می دانستم چه کارخانه ای، قابلیت تولید چه نوع قطعه ای دارد.
*در آن دوره وارد کار طراحی برخی قطعات خودرو هم شدید یا دیگران برای شما طراحی قطعات را انجام می دادند؟
-جیپ صحرا، داشبود نداشت که ما با مهندسی مجدد، داشبورد را تولید کردیم. البته پژو 405 داشبورد داشت ولی جیپ صحرا نداشت. چند نفر از از کسانی را که در دانشگاه تهران، طراحی خوانده بودند، پیدا کردم. البته خودم هم یک مقدار در این زمینه مهارت داشتم. به دلیل این که فردی که می خواهد یک مجموعه را اداره کند باید یک مقدار هوشمندی و مهارت داشته باشد.
اولین کار ما، طراحی داشبورد خودروی جیپ صحرا بود. هنوز هم بعضی از آن خودروها که در سال 1369 تولید شدند و ما داشبود آنها را طراحی کرده بودیم، در کشور تردد می کنند. با نصب داشبورد روی جیپ صحرا، این خودرو یک مقدار زیبا شد و مورد توجه قرار گرفت.
آن موقع، یک شرکت به نام شمال پلاستیک چابکسر، این کارها را انجام می داد. بنابراین، چند نفر از مهندسانی که طراحی خوانده بودند با ما همکاری کردند. همچنین چند نفر از افرادی که مهندسی مکانیک جامدات خوانده بودند، یک مقدار طراحی یاد گرفته بودند. جنگ هم تمام شده بود و وضعیت مالی دولت خوب نبود. وضعیت اقتصادی آن دوره، حتی خیلی بدتر از وضع کنونی بود.
در آن دوره، آقای نژادحسینیان وزیر صنایع سنگین بود. من به ایشان گفتم که می خواهم در حوزه تولید قطعات خودرو فعال شوم.
اصولاً من از بچگی تحول گرا، نوگرا و نواندیش بودم. هیچ موقع نمی گذاشتم که دو سال من، مثل هم باشد. با این حال در دوره بعد از جنگ، می دانستم که دولت پولی ندارد که بخواهد واردات خودرو داشته باشد.
در دوران جنگ، شرکت ایران خودرو در خدمت جنگ بود و تولیدات خودروی آن زیاد نبود. تولیدات خودروی آن، در حد چراغی بود که سو سو بزند. شرکت سایپا اصلاً مطرح نبود و وضعیت نابسامانی داشت. من در آن زمان می دانستم کشور به خودرو نیاز دارد. مطمئن بودم که دولت قطعاً برای توسعه خودروهای تولید داخلی برنامه ریزی خواهد کرد.
*در خاطرات خودتان به این موضوع اشاره کرده اید که معلم شما به باغ سیب پدری تان آمده و گفته این باغ باید هرس شود. در خاطرات خودتان گفته اید که در آن زمان متوجه شدید که نوآوری اهمیت دارد و در ادامه کل باغ را هرس کرده اید و پدرتان به مدت دو ماه با شما قهر کرده.
چطور فکر می کنید که مطرح کردن آن ایده بر شخصیت شما تاثیر زیادی گذاشته و از آن به بعد به نوآوری اهمیت داده اید؟
-من حدود سه و نیم ساله بوده ام که پدرم اصول دین و فروع دین و شکیات نماز را به من یاد داده. در یک شب برفی، پدرم من را بغل کرد و به یک مراسم در داخل روستا برد. دایی من گفت که پسر مشهدی اسدالله رضایی، اصول دین و فروع دین و نماز را یاد گرفته است. مادر من، این خاطرات را بعدا برایم تعریف کرد و به من گفت آن موقع هنوز چهار ساله نشده بودی.
روحانی روستا از من چند سوال کرد و همه را جواب دادم. بعد هم به عنوان جایزه به من پول داد. همان موقع فهمیدم که یادگیری بسیار مهم است. در عین حال، همان موقع بچه مرتبی بودم و مراقبت می کردم لباسم هایم تمیز باشد. از طرفی، معلم ما در دانشگاه در رشته کشاورزی درس خوانده بود ولی در آموزش و پرورش مشغول به کار شده بود.
یک روز همراه با آن معلم به باغ پدرم رفتیم و او گفت که این باغ باید هرس شود. بعد از آن صحبت، من همه درختان باغ را هرس کردم. وقتی که بعداً پدرم به باغ آمد و دید که درختان را هرس کرده ام، حدود نیم ساعت گریه کرد و می گفت باغ را خراب کرده ای. اتفاقاً وقتی فصل بهار آمد به قدری باغ ما میوه زیادی داد که بی سابقه بود. آن ایده به من نشان داد که باید یک جور دیگر فکر کنم.
*بعد از همکاری تان با شرکت پارس خودرو، با برخی نیروهای بازنشسته، شروع شرکت پژو همکاری کرده اید یعنی بعد از این که مدتی با پارس خودرو همکاری کرده بودید تصمیم گرفته اید خودتان یک شرکت با کمک برخی فرانسوی ها تاسیس کنید.
چه وضعیتی به وجود آمد که تصمیم گرفتید خودتان شرکت آذین خودرو را تاسیس کنید و ایا نمی توانستید در قالب ایران خودرو یا پارس خودرو فعالیت کرده و خودتان شرکت تاسیس نکنید؟
-من در آن سال ها با شرکت پارس خودرو آشنا شدم. از طرف دیگر، رشد شرکت های خودرو سازی دنیا را می دیدم. من پیش بینی کردم که صنعت خودرو، یکی از صنایع آینده دار دنیا خواهد شد.
آن موقع پارس خودرویی ها در حال توسعه یک خودرو بودند و روی تریم آن خودرو، کار زیادی انجام دادیم. پارس خودرو یک پلت فرم گرفته بود ولی نهایتاً تولید آن خودرو عملی نشد. متاسفانه شرکت های خودرو سازی ایران به صورت متروکه درآمده بودند و از طرفی می دانستم که دولت پول ندارد که خودرو وارد کند.
به نظرم رسید دولت، شرکت های ایران خودرو و سایپا را نوسازی کرده و شروع به تولید انبوه خودرو خواهد کرد. در آن سال ها شرکت ایران خودرو حداکثر 20 نفر مهندس داشت ولی هیچکدام از آنها با مسائل مهندسی آشنا نبودند. آن موقع صنعت خودرو، در اختیار دولت بود و برای کار در شرکت های خودرو سازی دولتی، باید مقامات وزارتخانه را قانع می کردم.
من دیدم قانع کردن مقامات وزارتخانه سخت است. در نتیجه تصمیم گرفتم به طور مستقل، این کار را انجام بدهم. این که اسم شرکت را «آذین خودرو» گذاشتم، به دلیل این بود که قطعات تریم خودرو، باعث زیبایی خودرو می شود.
*از نظر برند سازی یا بریندینگ، بر چه مبنا از ترکیب دو کلمه «آذین» و «خودرو» برای نامگذاری شرکت استفاده کردید و اسم شرکت دو واژه ای شد؟
-آذین خودرو یعنی زینت دادن به داخل خودرو و به خاطر این که قطعات داخلی خودرو، به خودرو زیبایی می دهد از کلمه آذین استفاده کردم. ما در آذین خودرو، اقلامی از قبیل صندلی، داشبورد و رودری تولید می کردیم.
الان هم تولید قطعات الکترونیکی و مالتی مدیا را اضافه کرده ایم. بنابراین، اسم آذین را به خاطر زینت دادن خودرو استفاده کرده و اسم آن را آذین خودرو گذاشتم.
*فکر می کنید از جنبه برند سازی، اسم مناسبی بود؟
-دقیقاً اسم مناسبی بود. رشته تحصیلی من در دانشگاه، پلیمر بود و تولیداتی که داشتیم با رشته تحصیلی من همخوانی داشت.
*آیا دو کلمه آذین و خودرو در اسم شرکت شما، از نظر آوایی و تلفظ، در همان زمان کلمات جذابی بودند؟
-اتفاقاً در آن زمان با دوستان و هم دانشگاهی های خودم در این زمینه صحبت کردم و برای نامگذاری شرکت دو، سه ماه مطالعه کردم. در آن دوره به اسم های مختلفی رسیدم ولی دیدم کلمه آذین خودرو قشنگ تر از همه است. البته هنوز هم قشنگ است و مثل بچه خودم، دوستش دارم.
به هر حال دیدم که باید به طور مستقل شرکت تاسیس کنم. به همین دلیل بود که موضوع تاسیس شرکت قطعه سازی را با آقای نژادحسینیان (وزیر وقت صنایع سنگین) و آقای مفیدی، معاون مهندسی وزارتخانه مطرح کردم.
آقای نژادحسینیان، واقعاً تشویق کرد و خطاب به من گفت آقای رضایی لایحه 5 ساله توسعه خودرو را به مجلس تقدیم کرده ایم و مجلس آن را تصویب می کند.
در آن زمان، هنوز بقایای کمونیست ها و توده ای ها و گروه های موسوم به فدایی خلق در شرکت های مختلف حضور داشتند. این افراد باعث می شدند در اداره شرکت های بزرگ خلل ایجاد شود.
*یعنی در شرکت های خودرو سازی اعتراض و اعتصاب می کردند؟
-آنها به هر دلیل فعالیت می کردند. آقای نژادحسینیان گفت تاسیس این شرکت قطعه سازی، کار خوبی است. دولت هم برنامه دارد که صنعت خودرو سازی کشور را با برنامه ریزی توسعه بدهد.
ایشان می گفت اولین پیش نیاز در این صنعت، ثبات قوانین است که لایحه به مجلس تقدیم شده و احتمالاً تا یک ماه دیگر تصویب می شود.
حدوداً آذر ماه 1370 بود و آقای نژادحسینیان گفت شما کارهای تاسیس شرکت را انجام بده. در آن دوره، شرکت آذین خودرو را زیر نظر وزارت صنایع سنگین ثبت کردم. ایشان می گفت دولت واقعاً پول ندارد که کمک کند. من در جواب گفتم که من پول نمی خواهم.
*یک اقدام که در زمان تاسیس آذین خودرو کرده اید این بوده که یک دوست فرانسوی داشته اید و از طریق او، ظاهراً با مدیر کیفیت سابق شرکت پژو که بازنشسته شده بود آشنا شده اید. با آن دوست فرانسوی چطور اشنا شده بودید؟
-به دلیل این که در نمایشگاه های بین المللی شرکت می کردم، با آن فرانسوی که در استراسبورگ فرانسه بود، آشنا شدم. البته در آن دوره، یک مشکل در ایران وجود داشت و الان هم، همان مشکل وجود دارد.
این مشکل این است که وقتی یک شرکت به سوددهی می رسد شرکاء با هم نمی سازند. یکی از عارضه های شرکت داری، این است که وقتی شرکت به بار می نشیند شرکاء نمی توانند ادامه همکاری بدهند.
من می دانستم که نمی توانم به تنهایی این کار را انجام بدهم و آرزو داشتم افراد همدل و همراه بر سر راهم قرار بگیرند. موقعی که در فرانسه حضور داشتم به آن دوست فرانسوی گفتم برای تاسیس شرکت، به دنبال یک فرد متخصص می گردم.
وقتی که به ایران برگشتم آن دوست فرانسوی، تلفنی با من تماس گرفت و گفت بیا فرانسه که آقایی به نام آقای «بِن نَصر» را پیدا کرده ام که معاون کنترل کیفیت پژو بوده. آن دوست فرانسوی می گفت که او سه ماه است که در شرکت پژو بازنشسته شده.
من در فرانسه با آقای بن نصر که البته اصالتاً ایرانی بود، صحبت کردم و او علاقه پیدا کرد که با من همکاری کند. قرار شد که او 15 روز در ایران باشد و 15 روز در فرانسه. توافق کردیم که او در زمینه دانش فنی و مهندسی، شرکت آذین خودرو را پایه گذاری کند و به من کمک کند.
*دوستی شما با آن فرانسوی به نحوی بوده که بعداً پیگیر کار شما شده و یک فرد متخصص را پیدا کرده است.
-بله. همین طور است. به هر حال، به این صورت شرکت اذین خودرو را تاسیس کردم. بعداً ایران خودرو، بخشی از سهام این شرکت را خریداری کرد و حدود 20 سال با من شریک بود. خلاصه این که من برای توافق با آقای بن نصر، دوباره به فرانسه و شهر اِستراسبورگ رفتم.
استراسبورگ، یک شهر صنعتی است. قطعه سازان پژو اکثراً در آن شهر فعالیت دارند و قالب های صنعتی پژو در آنجا ساخته می شود. خوشبختانه تفاهم به عمل آمد و قرارداد را نوشتیم.
*این آقای بن نصر، به زبان فارسی هم صحبت می کرد؟
-ما با زبان انگلیسی صحبت می کردیم. او با زبان های انگلیسی و فرانسه، آشنا بود. در آن زمان، هنوز ارتباط شرکت ایران خودرو و شرکت پژو برای تولید پژو 405 آنقدر محکم نشده بود ولی من برای تاسیس شرکت اقدام کردم.
آقای بن نصر، واقعاً به صنعت قطعه سازی ایران کمک کرد. الان مدتی است که در ایران به من لقب پدر قطعه سازی کشور داده اند ولی واقعاً من دانش خود را از آقای بن نصر دارم.
*در مصاحبه ای گفته اید که با مبلغ 15 هزار مارک با آقای بن نصر قرارداد بسته اید. آیا این مبلغ، رقم قابل توجهی بود که او قبول کردو برای شرکت شما ساختار ایجاد کند؟
-مبلغ قرارداد 25 هزار مارک بود. بالاخره او بازنشسته بود و حقوق می گرفت. هم این که فقط 15 روز در ماه در ایران حضور داشت. او 15 روز در ایران بود و 15 روز هم در فرانسه حضور داشت. آن 25 هزار مارک حقوق برای مدت 15 روز کار در هر ماه بود و سال بعد 12 درصد افزایش داده شد.
همکاری ما شش سال ادامه پیدا کرد. البته بعداً دکتر بن نَصر، سرطان گرفت و فوت کرد. ایشان به شدت علاقه مند به ایران بود و اصلاً عاشق ایران شد.
*واقعاً آن ایرانی الاصل ساختار شرکت آذین خودرو را به خوبی تاسیس کرد؟
-به هر حال شرکت به گونه ای تاسیس شد که امروزه به جرأت می توانم بگویم بخش عمده ای از موفقیت فعلی صنعت قطعه سازی ایران به خاطر فعالیت های شرکت آذین خودرو بوده و این صنعت به جایگاه فعلی دست پیدا کرده است.
*شرکت های دیگر قطعه سازی که در ایران فعالیت دارند، توسعه زیادی پیدا کرده و به صورت هلدینگ عمل می کنند. به هر حال، جنابعالی پیشکسوت صنعت قطعه سازی ایران هستید ولی برخی شرکت های قطعه سازی ایران اعتبار و شهرت بیش تری پیدا کرده اند.
بر چه اساس، شرکت آذین خودرو با اینهمه سابقه ای که در صنعت قطعه داشته اید، تا آن حد نتوانست در صنعت قطعه سازی ایران برجسته شود؟
-شرکت آذین خودرو، سومین شرکت قطعه سازی است. البته بنا به دلایلی نمی خواهم در این زمینه بیش تر صحبت کنم.
*حدود سه دهه از تاسیس شرکت آذین خودرو می گذرد و شما با شرکت های خارجی مختلفی از جمله شرکت های فرانسوی، آلمانی، و ایتالیایی برای داخلی سازی قطعات خودرو در ایران همکاری داشته اید.
این نوع دیدگاه بین المللی چگونه شکل گرفت که با شرکت های خارجی همکاری کنید و صادرات قطعه به کشورهای دیگر هم داشته باشید؟
-یک بنگاه دار و رهبر یک بنگاه، ضمن توجه به بازار داخلی، باید به بازارهای جهانی هم توجه کند. ویژن ما این است که جزو 600 شرکت قطعه سازی بین المللی دنیا قرار بگیریم. الان 600 شرکت برتر در دنیا در حوزه قطعه سازی، فعال هستند و ما می خواهیم یکی از این 600 شرکت شویم.
ما در تولید اقلام اختصاصی خودمان و در فعالیت های مهندسی که داریم، در رتبه اول هستیم. الان هم در حوزه تولید قطعات الکترونیک خودرو فعال شده ایم. الان چند شرکت دانش بنیان داریم و ما بودیم که برخی قطعات الکترونیکی خودرو را داخلی سازی کردیم.
*در ترکیه هم شرکت قطعه سازی تاسیس کرده اید. آیا در ترکیه و برای تاسیس شرکت با استقبال مواجه شدید؟
-ما در ایران با شرکت پژو و شرکت فورشیا همکاری داشتیم. در حد 50 درصد از سهام شرکت فورشیا، متعلق به شرکت پژو بود. همکاری ما از سال 1380 برای تولید صندلی های خودروی ال 90 شروع شد و این شرکت با ما شریک شد.
این شرکت در بورسای ترکیه هم در آن زمان به طور جدی فعال بود و الان فعالیت های خود را در آنجا توسعه داده. این شرکت قطعات داخلی خودرو از قبیل داشبورد و صندلی تولید می کند.
ما شرکتی به نام «پروزِن» داشتیم و از این طریق همکاری کردیم. البته آرامش خودرو به این موضوع برمی گردد که بدنه خودرو از نظر صدا، لرزش و ساییدگی، به طور استاندارد تعریف و تولید شده باشد.
متاسفانه پلت فرم خودروهایی که امروزه در ایران تولید می شود، مربوط به حدود 50 سال قبل است و به همین دلیل کیفیت ندارند. علت کیفیت پایین خودرو، این است که پلت فرم آن قدیمی است. از اصول پلت فرم های جدید، رعایت این نکات است که صدا به داخل خودرو نیاید، لرزه نداشته باشد و ساییدگی قطعات در داخل خودرو، سرنشینان را اذیت نکند.
*یعنی از نظر شما قطعه ساز، تقصیری در پایین بودن کیفیت خودرو ندارد و پلت فرم مشکل دارد؟
-مشکل عمده مربوط به پلت فرم است.
*آقای فاطمی امین وزیر صنعت و معدن اخیراً اعلام کرد که 70 درصد کیفیت خودرو مربوط به قطعه است. در حالی که جنابعالی می گویید چون پلت فرم قدیمی هست باعث می شود کیفیت خودرو پایین باشد.
-دقیقاً همین طور است و مشکل اصلی ناشی از پلت فرم است. در یک سمینار که در اسفند 1400 برگزار شد و نمایندگانی از سه قوه کشور حضور داشتند، در همین زمینه صحبت کردم.
در حال حاضر، شرکت های قطعه سازی در سخت ترین شرایط مشغول کار هستند و مغزهای متفکری در این شرکت ها کار طراحی و تولید را انجام می دهند. البته در هر صنعتی ممکن است چند نفر افراد ناسالم، وجود داشته باشد ولی واقعاً الان قطعه سازان رشادت به خرج می دهند.
*شرکت آذین خودرو یک هلدینگ است و شرکت هایی هم به عنوان زیرمجموعه دارد. چطور است که در انتخاب اسم بعضی شرکت های زیرمجموعه، کلمه «آذین» را به کار بُرده اید ولی در اسم برخی شرکت های دیگر از جمله «پارمیدا» و «آرتمن بی بی» از کلمه آذین استفاده نکرده اید.
بر چه اساس در حوزه برند سازی، در زمان نامگذاری شرکت ها، برای برخی از آنها از کلمه «آذین» استفاده کرده و برای برخی دیگر استفاده نکرده اید؟
-ما الان در حال اصلاح ساختار هلدینگ هستیم و می خواهیم شرکت های زیرمجموعه را ادغام کنیم. یک موقع گفته می شد که کوچک زیبا است و به همین دلیل، تعداد شرکت ها افزایش پیدا کرد.
در مورد همکاری با برخی شرکت ها، آذین خودرو دانش فنی می داد و با آن شرکت ها شریک می شد. چون سهم ما در این نوع شرکت ها کمتر از 50 درصد بود، آنها خودشان اسم شرکت ها ر انتخاب می کردند ولی در شرکت هایی که سهم ما بالای 50 درصد است، از کلمه آذین استفاده کرده ایم.
*بر مبنای آمارهای مختلف تعداد 3 هزار یا 4 هزار نفر در مجموعه آذین خودرو مشغول به کار هستند. دقیقاً تعداد افراد شاغل چند نفر است؟
-ما الان حق بیمه بیش از 5 هزار نفر را پرداخت می کنیم و البته همین تعداد هم به طور غیر مستقیم برای ما کار می کنند. فرضاً برای تولید داشبورد، ما فقط 4 قطعه آن را تولید می کنیم ولی داشبورد قطعات بیش تری دارد. همچنین صندلی خودرو شامل 180 قطعه بوده و ما فقط بعضی از آنها را تولید می کنیم.
*دوره های مدیریتی خاصی هم در قالب آموزش های شرکت برایان تریسی گذرانده اید. ما می دانیم شرکت مشاوره ای که برایان تریسی در کانادا تاسیس کرده و این شرکت آموزش های مربوط به فروش، رهبری و خلاقیت را آموزارائه می کند.ش می دهد.
البته برخی از کتاب های او از جمله کمک به خویشتن، جادوی انگیزش و قورباغه ات را قورت بده، به فارسی و در ایران منتشر شده. این دوره های آموزشی را در کجا گذراندید؟
-ایشان در حوزه مارکتینگ به ما کمک کرد. آن دوره را در مرکز مدیریت صنعت تهران در خیابان جام جم تهران گذراندم. یک دوره پودمانی و کوتاه مدت بود که این آقا آمد و دوره را گذراندیم. بعداً هم مدرک دادند به کسانی که در دوره شرکت کرده بودند.
*شرکت تحت مدیریت برایان تریسی در حوزه مدیریت و رهبری شرکت ها مشاوره می دهد. از طریق این نوع آموزش ها، چه موارد آموزشی مهمی توانستید دریافت کنید؟
-ما امروزه می توانیم تکنولوژی و ماشین آلات را بخریم و وارد کنیم ولی نمی توانیم نیروی انسانی بخریم. خدمتی که صنعت خودروی ایران به صنعت کشور کرد، این بود که مدیریت نوین را به ایران آورد.
با این حال، کسی به این موضوع اهمیت نداد. در حالی که از همان اول به شخص من گفتند اگر می خواهی قوی شوی بخش مهندسی را به روز نگه دار.
البته به روز نگه داشتن بخش مهندسی نیازمند این است که از تحولات روز دنیا بی خبر نباشیم. امروزه انقلاب صنعتی چهارم شروع شده و بحث انقلاب دیجیتالی، انقلاب روباتیک، اینترنت اشیاء و انقلاب چاپ 3 بُعدی مطرح است. دنیا تا این حد پیشرفت کرده و تحولات از مسیر مهارت ورزی مدیران بنگاه ها تحقق پیدا می کند.
امروزه یک گوشی موبایل که دانش است، خدمات زیادی به ما ارائه می کند. من 30 سال قبل فهمیدم که باید در بنگاه های خودم به دانش، آموزش و توسعه مهندسی توجه کنم و اگر به این مقوله ها بی توجهی می کردم محال بود توسعه امروزی تحقق پیدا کند.
* شما می گویید دوره ای که برایان تریسی ارائه کرد کوتاه مدت بود. آیا آن آموزش ها در اداره شرکت شما تاثیر خاصی داشت؟
-حتماً آن آموزش ها تاثیر داشته است. دانشگاه علمی- کاربردی شرکت آذین خودرو، به مدت دو سال در سطح کشور به عنوان نمونه انتخاب شد. ما در چارچوب شرکت آذین خودرو، دانشگاه علمی ـ کاربردی تاسیس کردیم. در چارچوب این دانشگاه در 25 رشته مهندسی و 12 رشته کاردانی مرتبط، دانشجو پرورش می دهیم.
در دهه های قبل که بحث ارتباط دانشگاه و صنعت مطرح بود، برای موفقیت در این زمینه تلاش زیادی داشتم. یکی از علاقه مندی های من همیشه همین موضوع بوده و محال است در بخش خصوصی، صنعت و اقتصاد، تحول اتفاق بیفتد مگر این که بنگاه ها به دانش روز، تکنولوژی روز، مهارت های روز و دستاوردهای دیجیتالی، مجهز شوند.
واقعیت این است که ما در این حوزه ها با دنیا فاصله داریم ولی حداقل باید همین فاصله را حفظ کنیم تا بیش تر نشود. انقلاب چهارم صنعتی از سال 2016 میلادی شروع شده. انقلاب اول صنعتی بیش از 100 طول کشید. در حالی که انقلاب سوم صنعتی کمتر از 30 سال طول کشیده است. حتی الان بحث انقلاب پنجم صنعتی مطرح است.
*جنابعالی هر روز در جلسات مختلف کاری شرکت می کنید و درگیر مدیریت شرکت آذین خودرو هستید. بعد از چند دهه کار و فعالیت مستمر، هنوز به طور جدی مشغول کار هستید. آیا حدود 50 سال حضور جدی شما در سمت ها و مشاغل مختلف باعث نشده که احیاناً الان بگویید دوره استراحت خودتان فرا رسیده و این نوع کارها را کمتر انجام بدهید؟
-من همیشه سعی کرده ام پویایی و تلاشگری خودم را حفظ کنم. باور بفرمایید که عشق من، توسعه است. وقتی که صنعت خودرو تحریم ایران شد، ما بزرگ ترین خسارت را تحمل کردیم و 6 تا 7 میلیون یورو ضرر کردیم.
ما برای تولید قطعات خودروهای جدید در چارچوب شرکت ایکاپ (همکاری مشترک ایران خودرو و پژو)، با شرکای خارجی مشارکت داشتیم. همچنین به طور جدی برای طراحی قطعات خودروهای جدید «تارا» و «شاهین» که در شرکت های ایران خودرو و سایپا تولید می شوند، تلاش کردیم و حتی خودمان تاییدیه های آنها را گرفتیم.
از نظر قطعات تخصصی، هیچ شرکت قطعه سازی در تولید این دو خودروی جدید، حجم قطعات ما را ندارد.
من فعالیت های کاری خودم را کم نکرده ام ولی سعی کردم جانشین پروری به نحو درست انجام شود. بنده در یک رده خاص رهبری در شرکت هستم و اعتقاد به جانشین پروری دارم. به همین دلیل، زمینه مناسب را برای رشد فرزندان خودم و فارغ التحصیلان دانشگاهی شاغل در شرکت فراهم آورده ام.
ما حدود 200 نفر فارغ التحصیل رشته های الکترونیک و مکانیک دانشگاه های معروف ایران را استخدام کرده ایم. البته آرام آرام، برخی کارها را به این نفرات می سپارم و قصد دارم خودم کارهای استراتژیک و کلان را انجام بدهم.
*در دهه های اخیر، جنابعالی به عنوان چهره ماندگار صنعت خودرو انتخاب شدید و همچنین در این سال ها به عنوان کارآفرین نمونه و مدیر واحد نمونه هم معرفی شده اید. در حال حاضر و با توجه به وضعیت فعلی، آینده صنعت قطعه سازی را چگونه ترسیم می کنید و فکر می کنید این صنعت در آینده چه وضعیتی خواهد داشت؟
-نه فقط در ایران بلکه در همه جای دنیا، اصلاً «خودروساز» بدون «قطعه ساز» معنا ندارد. اگر قرار است خودروساز همیشه نوآوری داشته باشد، توانمند عمل کند و از نظر کیفیت و قیمت، محصول او رقابتی باشد، باید قطعه سازانی مقتدر، دانش بنیان و کارآفرین وجود داشته باشند. از این طریق، خودروساز می تواند در صنعت خودرو سازی تحول ایجاد کند.
اساساً پیچیده ترین حلقه خودرو سازی، قطعه سازی است. من اعتقاد دارم که اهمیت قطعه سازی، حتی از خودرو سازی بالاتر است. دولت آقای رئیسی به ما قول داده که فقط در حوزه بستر سازی و سیاستگذاری عمل می کند. در حوزه صنعت خودرو، هم وزیر صنعت و معدن قول داده و هم آقای رئیسی به عنوان رئیس جمهور.
بخشی از سهام دولت در دو شرکت بزرگ خودرو سازی ایران، باید به بخش خصوصی واگذار شود. اگر این سهام به بخش خصوصی واگذار شود، احتمال موفقیت در این صنعت وجود دارد.
به نظر من، در شرایط تحریم کنونی، قطعه سازی بدون خودرو سازی داخلی، چندان موفق نیست. اگر هم تحریم برداشته شود ایران می تواند همانند ترکیه باشد. ترکیه در سال 2020 میلادی حدود 58 میلیارد یورو قطعه و خودرو به 56 کشور دنیا صادر کرد. میزان صادرات ترکیه در این حوزه در سال 2021 میلادی به 80 میلیارد دلار رسید.
در مجموع، من اعتقاد دارم اگر ثبات مقررات و قوانین وجود داشته باشد، می توان آینده خوبی را برای صنعت قطعه سازی، پیش بینی کرد. با این شرایط، من چشم انداز این صنعت را مثبت و موفق می بینم ولی مانع زدایی هم باید اتفاق بیفتد.
نظر شما