کد خبر 139646
۱۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۵
چه میزان به زندگی امیدوارید؟!

امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشانگر متوسط طول عمر افراد در یک جامعه است. این شاخص بیان می کند که هر عضو یک جامعه، چند سال می تواند توقع طول عمر داشته باشد.

اوضاع و احوال چطوره؟ بد نیست، زنده ام "، شاید شما نیز بارها چنین پاسخی در احوالپرسی روزمره شنیده اید. در تلاش برای رفاه انسان ها، سلامتی به عنوان وسیله و هدفی مهم و ارزشمند محسوب می شود.

امید به زندگی به عنوان جامع ترین الگوهای سلامت و بیماری در کنار استانداردهای زندگی و توسعه اجتماعی مطرح می باشد.

اکنون در بیشتر نقاط جهان، مردم بیش از دهه های گذشته عمر می کنند.
امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشانگر متوسط طول عمر افراد در یک جامعه است. این شاخص بیان می کند که هر عضو یک جامعه، چند سال می تواند توقع طول عمر داشته باشد.

از سوی دیگر شاخص امید به زندگی برآیند عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ... است و به عبارتی شاخصی برای سنجش پیشرفت و عقب ماندگی کشورها به حساب می آید.

در دهه های اخیر، جهان شاهد افزایش امید به زندگی بوده است. و این مهم تنها مختص کشورهای توسعه یافته نیست و در نیمه دوم قرن بیستم در کشورهای در حال توسعه نیز چنین افزایشی را شاهد هستیم.

بر اساس گفته رییس سازمان نظام پزشکی کشور شاخص امید به زندگی در ایران سال ۱۹۷۹ ( چهل و چند سال پیش) ۵۴ سال بوده که میانگین جهانی ۶۲.۵ سال گزارش شده و در سال ۱۹۹۱ ایران با ۱۱ پله صعود به عدد ۶۵ رسیده و با میانگین جهانی برابر شده است.

در سال ۲۰۲۰ ایران گوی سبقت را از میانگین جهانی ربوده و با شاخص امید به زندگی ۷۶ سال چهار پله بالاتر از میانگین جهانی نشسته است. در حالی که امید به زندگی در بیش از ۱۰۰ کشور، بیش تر از میانگین جهانی است.

شاخص امید به زندگی ۳۲ کشور، حداقل ۸۰ سال گزارش شده است و طول عمر تنها ۲۴ کشور کمتر از ۶۵ سال برآورد شده است. کشور ایران از نظر نرخ امید به زندگی در آخرین گزارشات در بین ۱۹۵ کشور جهان رتبه ۹۴ جهانی را کسب کرده است؛ در حالیکه کشورهایی چون اردن، بحرین، ارمنستان، لبنان، عربستان سعودی، گرجستان، بوسنی هرزگوین، امارات و ... در سکوهایی بالاتر از ایران جای گرفته اند.

تعریفی که سازمان بهداشت جهانی از سلامتی در مقدمه اساسنامه خود بیان کرده، مبتنی بر این است که «سلامت عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نبود بیماری و معلولیت»و در سال های اخیر «توانایی داشتن یک زندگی مثمر ثمر از نظر اقتصادی و اجتماعی را نیز در خود جای داده است.

کشور ایران در سالهای اخیر توانسته است از طریق کاهش مرگ و میر نوزادان و کودکان زیر پنج سال و پوشش واکسیناسیون، سن امید به زندگی را افزایش دهد.
پرواضح است افزایش امید به زندگی در اثر کاهش مرگ و میر، منجر به افزایش جمعیت سالخورده می شود.

گرچه امید به زندگی با شاخص های بهداشتی و درمانی گره خورده است؛ ولیکن مولفه های مهم دیگری نیز در فراز و فرود آن موثر است. عوامل اقتصادی و اجتماعی تاثیر بسیاری بر سلامت و به تبع آن امید به زندگی دارد.

بدیهی است، در جامعه ای که چالش های اقتصادی و اجتماعی از قبیل تبعیض، توزیع ناعادلانه درآمد و فرصت ها، بی ثباتی اقتصادی ، گرانی و تورم، فرسایش سرمایه اجتماعی بخصوص اعتماد بین مردم و نهادها، مخاطرات زیست محیطی، انواع ناهنجاری های اجتماعی و ... وجود داشته باشد، نمی توان انتظار داشت شاخص امید به زندگی طولانی توام با سلامتی بالا تر رود. چرا که صعود نرخ تورم و بیکاری از مجاری مختلفی بر سلامت و امید به زندگی اثرگذار است.

تورم بالا، رفاه و رضایت از زندگی را کاهش می دهد و از طرفی نزول رفاه، منجر به ناتوانی آحاد جامعه در تامین مخارج مصرفی از جمله مخارج بهداشت و سلامت خواهد شد. از سوی دیگر سبب گران تر شدن کالا ها و خدمات پزشکی می شود.

در این میان نرخ بالای بیکاری دولت را درگیر سیاست های رفع این معضل ساخته و او را از توجه به هزینه های سلامت بازداشته و لذا سرمایه گذاری های حوزه سلامت کاهش می یابد.

چنانچه بپذیریم امید به زندگی مفهومی فراتر از امید به زنده ماندن دارد؛ لازم است به پدیده افزایش امید به زندگی از منظر سالمندی و نه فقط از مجرای کاهش مرگ و میر نوزادان و کودکان نگاه کنیم.

کیفیت زندگی سالمندان ایرانی می تواند روشن کننده مسیر سیاست هایی در راستای بهبود سطح امید به زندگی توام با سلامت باشد.
با افزایش میانگین سنی جمعیت، دولت بایستی برنامه هایی به منظور رفع نیازهای سالمندان از جمله مسکن، اشتغال، مراقبت های بهداشتی و خدمات اجتماعی داشته باشد.

با نگاهی به پیرامون خود درمی یابیم؛ قریب به اتفاق سالمندان، حداقل از یک بیماری مزمن رنج می برند. بی تردید سالمندان بیمار نسبت به سالمندانی که در وضع سلامت به سر می برند، کیفیت زندگی پایین تری دارند. این گروه علاوه بر بار جسمانی بیماری، به دلیل هزینه های درمانی در شرایط سختی به سر می برند.

با توجه به اینکه افزایش امید به زندگی از طریق کاهش مرگ و میر، سبب افزایش جمعیت سالخورده کشورها می گردد؛ از این رو پارامترهایی چون سیستم خدمات پزشکی کارا و موثر، رژیم غذایی سالم و بدون آفت، برخورداری از زندگی با نشاط، وضعیت اقتصادی مطلوب، باثبات و رفاه عمومی، اهمیت ورزش و فعالیت، کیفیت محیط زیست و آب سالم، امنیت فردی و اجتماعی و تعادل میان کار و زندگی سالهاست توسط کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در جهت افزایش شاخص امید به زندگی ساکنانش مورد اهتمام قرار گرفته است.

همانطور که طول عمر افزایش می یابد، اهمیت رفتارهای ارتقا دهنده سلامت نیز با توجه به حفظ کارکرد و استقلال افراد و بهبود کیفیت زندگی آن ها روز به روز بیشتر آشکار می گردد.

بنابراین به رغم اذعان به موفقیت های کشورمان در زمینه کنترل بیماری های واگیردار، افزایش بهداشت کودکان و گسترش واکسیناسیون، خلا برنامه های بهداشتی جامع و موثر در جهت کنترل بیماری های غیرواگیردار مانند بیماری های قلبی و عروقی و انواع سرطان که بیشتر، سالمندان را هدف قرار می دهد، به چشم می خورد و تمرکز شبکه بهداشت کشور در این حوزه را می طلبد.

ما در آرزوی تحقق امید به زندگی که بیانگر عرض و کیفیت زندگی باشد، در مقابل امید به زنده بودن که تنها طول زندگی را شامل می گردد، هستیم.
زندگی طولانی توام با سلامتی تعریف بهتری از شاخص امید به زندگی است.

یادداشت از مهدیه ملک شیخی پژوهشگر و تحلیلگر اجتماعی

 

 

کد خبر 139646

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha