پرشین خودرو: روز آدینه گذشته مناظرهای دو ساعت و نیمهای در شبکه ی یک سیما بخش شد، عنوانش چنین بود «سرنوشت خودرو ملی».
به گزارش «پرشین خودرو»، قرار بود در این «مناظره» به دو پرسش صنعت خودرو ایران پاسخ داده شود: چرا کیفیت اغلب خودروهای ایرانی از کیفیت خودروهای خارجی ضعیفتر است؟ و آیا با کاهش تحریمها، باید باز هم بازار خودرو ایران را در اختیار شرکتهای فرانسوی قرار داد یا از دانش دانشکدههای فنی و توان علمی داخلی و بومی استفاده کرد؟
گرچه جستجوی پاسخ این دو پرسش میتوانست ابعاد نا مشهودی از صنعت خودرو را تبیین نماید، اما؛ تنها پس از چند دقیقه، کنترل مناظره از دست رفت و این مناظره به مقابلهای تمام قد تبدیل شد و حاصل جز مشتی گلایه، گفتارهای ناصواب و منطق گم شده نبود. من به عنوان کسی که مدتی است رفتارهای صنعت خودرو را از نزدیک مطالعه میکنم پس از اطلاع از موضوع این مناطره مشتاقانه گوش فرا دادم، اما؛ چیز مهمی دستگیرم نشد.
از فحوای کامنتهای منتشره پس از مناظره این طور بر میآمد که پیروز این میدان خاکساری بوده است. اما؛ اگر نگاهی دقیقتر به موضوع بکنیم، معلوم میشود که این دیدگاه و منطق خاکساری نبوده که پیروز این میدان بوده، بلکه پرچم مخالفتی که ایشان در این مناظره برافراشته بود، فرصتی را فرا رویش نهاده بود تا به ظاهر پیروز این میدان باشد. هر کس دیگری هم بجای ایشان و در همان جناج قرار میگرفت از این میدان پیروز بدر میآمد. اما؛ چرا چنین است؟ و چرا فضای نقد به صنعت خودرو اینقدر هموار است که سر از مهمترین رسانه ملی ما در میآورد؟ و آن نقد در اندک زمانی فرمان میبرد و صنعت خودرو بیفرمانتر از همیشه به عرصه گلایه گیها تبدیل میشود؟
آنچنان که از سخنان پخش شده مردم در ابتدای این مناظره بر میآمد، آنها دو گلهمندی اساسی نسبت به صنعت خودرو داشته و دارند. یکی قیمت بالا خودروهای وطنی و دیگر رفتار تولیدی شرکتهای تولید کننده خودور که تقریباً شبیه سایر تولید کنندگان خودرو نیست. البته مقصود ما از رفتار تولیدی؛ شیوه تولید نیست که از قضا در شیوه تولید، خودروسازان به سایر تولیدکنندگان جهانی بسیار نزدیکاند، بلکه رفتار تولید در دو منظر عام قابل توضیح است؛ یکی تولید کشدار محصولات این صنعت و دو دیگر خدمات پس از فروش آنها، این دو رفتار کاملاً مشهود است و از سوی مردم قابل اندازهگیری و قضاوت.
کردار این صنعت چنین بوده که تولید محصولاتش را بیش از دو دهه تکرار کرده است این تولید کشدار باعث رنجش مردمش شده؛ مردمی که طرفدار تنوعند و امروزه حق طبیعی «انتخاب» از آنان سلب شده است. از دیگر سو شنیدهها و دیدههای قضاوتگر مردم، نوع خدمات پس از فروش خودروسازان ایرانی را با سایر همتایان خارجیاشان میسنجند و همین سنجشها محل گلایهها و اعتراضات شدید مردم به صنعت خودرو ایران. شاید این دو گلایه، مهمترین نقدی باشد که از سوی مردم به صنعت خودرو وارد است.
آنچه که در مناظره ی روز آدینه بیشتر از همه به چشم میخورد، نوع هدایت همین اعتراضات بود به نظر میرسد که رسانه ملی این دو اعتراض را به شیوه ی عالمانه هدایت نکرد و از آن دستاویزی ساخت برای حمله به صنعت خودرو و حاصل نقد پریشان گونهای از این صنعت. نه اینکه صنعت خودرو را باید در هالهای از تقدس پیچید و نه اینکه پریشان گونه بدان تاخت.
یک نکته اصولی که باید در مناظرهها مد نظر قرار گیرد، طرح پرسش درست است. طرح پرسش درست میتواند کارساز باشد و ما را به مقصد نزدیکتر نماید از آن طرف دیگر هم طرح پرسش نادرست میتواند گمراه کننده باشد و ما را از مقصد دورتر نماید. امروزه ارزش پرسش به قدری بالا رفته که اندیشمندی چون رابرت هلر معتقد است که مدیریت درست؛ یعنی طرح پرسش درست.
به نظر میرسد که آن مناظره جز هیاهو چیزی برای مردم در بر نداشت. مردمی که دو پرسش درست از رفتار صنعت خودرو سرزمین خودشان دارند در مناظره آدینه نشانی نیافت و پرسشهای آنان همچنان پا بر جاست.
بیش از 90 درصد توان تولیدی صنعت خودرو ایران مصروف تولید کالاهایی میشود که بیش از دو دهه از عمر آنها میگذرد! این پدیده تأمل برانگیز و بی بدیل در صنعت خودروسازی باید مورد بررسی و کنکاش بیشتر قرار گیرد که چرا خطوط تولیدی خودروسازان به راحتی به تغییرات تن نمیدهد؟ آیا به علت کمبود هزینه مالی است؟ آیا پای منافع عدهای در بین است؟ آیا توان فنی لازمه ی موجود نیست؟ آیا محیط بین المللی همکاری لازمه را ندارد؟ و یا هزاران آیای دیگر. به نظر میرسد مناظره روز آدینه فرصت از دست رفتهای بود برای طرح این پرسش ها و کنکاش بیشتر در این خصلت صنعت خودرو ایران.
منبع: موج
کد خبر 28938
نظر شما