پرشین خودرو: گروه ایران
چه بخواهیم و چه نخواهیم چه با سلیقهها بخواند یا نخواند، باید این موضوع را باور كرد که اقتصاد ایران قرنهاست در حاشیه اقتصاد جهانی قرار دارد. این حاشیه نشینی در دورههایی که کشور درگیر مسایل داخلی و بینالمللی بوده، تشدید شده است. امانوئل والرشتاین، جامعهشناس در "نظریه نظام جهانی" تحلیل خود در خصوص اقتصاد جهانی را به سطح یک چارچوب جهانی معطوف میدارد که در درون آن سرمایهداری وابسته یا توسعهنیافته ، اغلب کشورهای جهان سوم را شامل میشوند.
براساس این نظریه مجموعه نظام اقتصاد جهانی به هسته مرکزی، نیمه پیرامون و پیرامون تقسیم می شوند. نظام جهانی از یک هسته مرکزی شامل دولتهای قوی که بزرگترین سهم از مازاد اقتصاد بینالمللی را به خود اختصاص میدهند؛ یک منطقه پیرامونی از دولتهای ضعیف که در حد بالایی مورد استثمار قرار میگیرند و یک منطقه نیمه پیرامونی شامل لایههایی از دولتها که از سوی هسته مرکزی مورد استثمار قرار میگیرند، اما کشورهای مناطق حاشیهای را نیز استثمار میکنند، تشکیل میشود.
در نظام اقتصاد جهانی والرشتاینی، ایران در سده هفدهم میلادی - دوره حکومت صفوی- به عنوان امپراتوری جهانی در عرصه خارجی طبقهبندی میگردد ، اما با افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی قدرتهای اروپایی در سدههای 18 و 19و در مقابل ضعف و انحطاط حکومتهای داخلی، ایران در اقتصاد جهانی به منطقه پیرامونی رانده شده و میتوان گفت این وضعیت پیرامونی تا زمان حاضر ادامه دارد.
حال در این وضعیت و جایگاه اقتصاد ایران چه انتظاری از صنعت ایران و به ویژه صنعت خودروی کشور میتوان داشت؟ در دنیای امروز، تعاملات صنعتی با دیگر مناطق جهانی بیش از پیش مهم و استراتژیك است. این اهمیت در آینده نیز بیشتر خواهد بود ، چه آنكه اگر صنعت کشور در عرصه بینالمللی حضور نداشته باشد، رشدی نخواهد داشت و ناکارآمد خواهد ماند، از این منظر تفاوتی بین صنایع مختلف وجود ندارد.
شاید کلید این ناکارآمدی را بتوان در نبود ارتباطات بینالمللی دانست، چرا که این كمبود، وجود نداشتن رقابت، کیفیت پاپین و كاستی استانداردهای مناسب را در پی دارد. امری که به دلیل ملموس بودن و مواجهه همگان با صنعت خودرو، خود را به شکل انبوه انتقادات نخبگان و مردم نشان میدهد. اما برخی افراد هستند كه از پیشرفت کشور در صنایع دیگر سخن میگویند و می پرسند كه «چگونه است کشور در صنایع پیچیده، پیشرفت¬های چشمگیری داشته اما در صنعت خودروی شاهد چنین پیشرفتی نیستیم؟» در پاسخ میتوان گفت چون در صنایع دیگر معیار و مقایسه ای در دسترس مردم نیست، منتقدان به راحتی این موضوع را ابزاری قرار میدهند تا صنعت خودرو را منکوب کنند، ولی باید گفت صنعت خودروی ما نیز به کلیات اقتصاد کشور شبیه است و قرار نیست تافتهای جدا بافته از آن باشد.
صنعت خودروی کشور دست¬کم در سی سال اخیر هیچگاه نتوانسته به دلایل مختلف، به طور کامل با یک خودروساز جهانی همکاری تام و تمام داشته باشد، حال میخواهد این دلایل فراهم نبودن بسترهای سرمایهگذاری باشد یا اشتباه تاکتیکی در انتخاب شریک.
حتی در مقام مقایسه صنعت خودروی ایران و کره جنوبی و در تحلیل مقامات و کارشناسان برنامههای بیشمار تلویزیونی که یک سویه به انتقاد از صنعت خودرو میپردازند، کمتر اشارهای به شرایط بیرونی و بسترهای متفاوت دو کشور پرداخته میشود. انگار که صنعت خودروهای ایران و کره جنوبی در خلاء بررسی میشود! حال آن که اگر زمینههای مساعد بینالمللی این صنعت در دو کشور بررسی شود میتوان به راحتی به تفاوت زمین تا آسمان پی برد.
صنعت خودرو به جهت ابعاد و ویژگی هایی كه دارد، صنعتی فراملی است. گستردگی، گردش مالی، ارزش افزوده و تأثیر آن در مسایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به حدی است که هیچ یک از جوامع از تأثیرات آن برکنار نماندند و در اهمیت آن همین بس که جایگاه ششم در اقتصاد دنیا را به خود اختصاص داده است.
در دوره کنونی در صنعت خودرو، شراکت و همکاری مشترک موضوع قابل قبول و پذیرفته شده به شمار میرود و حتی بزرگترین خودروسازان جهان نیز این¬گونه رفتار میکنند. صنعت خودروی ایران هم منطقاً نمیتواند جدا از این پیکره جهانی عمل کند. درک نظام بینالمللی و اتصال صنایع به صنعت جهانی راهی برای نجات صنعت ایران به شمار می رود، زیرا جهان به سوی تقسیم کار و انجام وظایف مشترک بینالمللی پیش میرود. خاتمه كلام اینکه صنعت به طور عام و صنعت خودرو به طور خاص با رعایت سه اصل رقابت، کیفیت و استاندارد میتواند به آینده خود امیدوار باشد.
*علی دماوندی کناری/ کارشناس اقتصادی
منبع: روزنامه تعادل
کد خبر 39055
نظر شما