من معمولا ابتدا با سیاه و سفید اکریلیک حس کلی نقاشی را پیاده می کنم. وقتی به اندازه کافی پیش رفت رنگ روغن را در لایه های بسیار نازک و شفاف به کار می گیرم. در یک نقاشی کامل تمام این لایه ها و رنگ ها قابل مشاهده هستند." نمونه هایی از نقاشی های سامولی هیمونن را در لاپلاس مشاهده می کنید.
به عنوان یک هنرمند، من سعی می کنم مردم را برای لحظه ای متوقف کنم و در آن لحظه آن ها را وادار به فکر کنم. من به طبیعت و حیوانات علاقه دارم و در کارهایم یک دستور کار مخفی برای حقوق حیوانات و حفظ طبیعت وجود دارد.
نمی خواهم خیلی آشکار باشد اما وجود پایه اخلاقی در هنر، برایم بسیار اهمیت دارد.
من معتقدم هنر می تواند دنیا را تغییر دهد، این موضوع به آرامی اتفاق می افتد، یک نفر در هر لحظه.....
بهشت تا یک چشم انداز طبیعی پایین می آید. حس والای بالابرنده ای در هسته هنر من نهفته است...
ریشه های من در سورئالیسم هستند اما من خودم را یک سورئالیست به حساب نمی آورم.
یک مسیر خیلی جالب در تاریخ هنر وجود دارد که من مایلم آن را دنبال کنم.
من می خواهم نقاشی هایم حضوری دوسویه داشته باشند.
آنها می توانند همزمان، هم جذاب باشند هم تهدید کننده
شما دوست دارید به آنها نزدیک شوید اما مطمئن نیستید شجاعت این کار را داشته باشید!
من معمولا با تم های بی پایان بزرگی مثل مرگ، عشق، ترس و نوستالژی کار می کنم.
در تفسیر شخصی خودم، من برخورد دو دنیا را در نقاشی هایم می بینم.
من دوست ندارم طراحی کنم. تنها در دفترچه طراحی ام نوعی نشانه های ابتدایی و ناتمام می کشم.
هنگامی که شروع به نقاشی می کنم، بسیار مهم است که یک بحران و تنش مشخص داشته باشم.
نظر شما