به گزارش «پرشین خودرو»، سیاهپوستی که در سالهای اخیر نیز در بسیاری از کتابها و سایتهای مربوط پلیس راهنمایی رانندگی و خدمات شهری جهان، تصویری سیاه و سفید و بیکیفیت از او در کنار یک چراغ راهنمایی و رانندگی دوچراغه عرضه شده است. در نشریه انجمن رانندگان اوهایو، درباره این مخترع نوشته شده است: «گرتآگوستوس مورگان» در چهارم مارس سال ۱۸۷۷ در پاریس به دنیا آمد، مادرش که مدتی برده بود، از تخیل و نبوغ پسرش آگاه بود و ۶ سال او را به مدرسه ابتدایی فرستاد اما در سن ۱۴ سالگی، او مجبور به کار کردن در یک کارگاه در شهر «سین سیناتی» شد و با درآمد اندک خود توانست معلم خصوصی استخدام کند و به تحصیل خود ادامه دهد.
او در سال ۱۸۹۵ میلادی که به شهر «کلیولند» امریکا مهاجرت کرد، در یک کارخانه تولیدکننده ماشینآلات دوخت لباس مشغول بهکار شد و پس از ۱۲ سال کار و تلاش در زمینه خرید و فروش ماشینآلات دوخت تجربیات زیادی پیدا کرد و خودش به تنهایی به خرید و فروش آنها اقدام کرد.
او همیشه کنجکاو بود که بداند چگونه میتوان هنگام بهرهبرداری از دستگاه دوخت، اصطکاک سوزن را کاهش داد، بعدها او یک مغازه خیاطی با ۳۲ خیاط ایجاد کرد که به تولید لباس و کت و شلوار میپرداخت و در همین سالها بود که چند اختراع در زمینه دوزندگی را به نام خود به ثبت رساند. از جمله آنها میتوان به دستگاه دکمهزن کلاه و نیز دستگاه تنفس دارای ماسک گاز که بهوسیله سربازان در جنگ جهانی اول مورداستفاده قرار میگرفت، اشاره کرد. ماسکهایی که هنگام وقوع انفجار گاز که در جولای ۱۹۱۶ در یک تونل رخ داد، مورد استفاده قرار گرفت. تونلی که درحال انتقال آب به دریاچه «ایری» بود، مورگان و برادرش همچنین دو نفر دیگر با استفاده از دستگاههای تنفس، در مسیر تونل تخریب شده حرکت کردند و افراد مانده در زیرآوار را نجات دادند.
او در ماه نوامبر سال ۱۹۲۳ موفق به اختراع مجموعه منحصربهفردی به نام «چراغ توقف و رفتن» شد که دارای سیگنالهای هشداردهنده سوم هم بود. او این اختراع خود را به شرکت جنرال الکترونیک به مبلغ ۴۰هزار دلار فروخت، اگرچه مورگان از سال ۱۹۴۰م به بعد کمکم دچار کاهش بینایی شد اما همچنان پرتلاش به طراحی محصولات جدید و اختراعات دیگری پرداخت تا اینکه ۲۷ جولای ۱۹۶۳ درگذشت. امروزه نیز اگر شما بهطور اتفاقی در «کلیولند» رانندگی کنید، متوجه ساختمانی بزرگ با آجرهای قرمز در نزدیکی دریاچه «ایری» خواهید شد. همانجایی که مورگان به عنوان یک قهرمان جان چند شهروند را از مرگ نجات داد و امروزه نیز بسیاری از مردم در «کلیولند» و سراسر جهان از دستگاههای تنفس ساخته او استفاده میکنند. درحالی که چراغهای توقف و حرکت ـ که همین چراغهای راهنمایی و رانندگی هستند ـ از مهمترین و سودمندترین اختراعات او هستند.
نخستین چراغهای راهنمایی و رانندگی در لندن و امریکا
یک تصویر سیاه و سفید که کیفیت چندانی از لحاظ عکاسی ندارد، نشان میدهد که یکی از نخستین چراغهای راهنمایی و رانندگی جهان در تاریخ ۹ دسامبر ۱۸۶۸ خارج از محوطه کاخ «وست مینستر» در لندن نصب شده و در زیر آن یادآوری شده است از این چراغها در سال ۱۸۶۸ میلادی، پیش از اختراع اتومبیل، برای عبور و مرور چهارپایان، واگنها، کالسکهها و عابران پیاده در معابر لندن استفاده میشده است.
این چراغ دارای دو فانوس گازی قرمز به معنای توقف و سبز به معنای احتیاط بوده است که میگویند در آن سالها بهوسیله یک مهندس به نام «جیپی نایت» ساخته شده بود و نیز در زیر این عکس ذکر شده است که یکسال بعد یعنی ژانویه سال ۱۹۶۹ این چراغ راهنمایی گازی منفجر شد و مامور پلیسی که مشغول روشن کردن آن بود؛ به شدت مجروح شد. البته آن مامور، مسئولیت داشته با در دست داشتن یک اهرم دستگاهی را که دارای دو چراغ بوده است، بچرخاند تا علامت مورد نیاز را به مردم نشان دهد، اما انفجار ثابت کرد که این وسیله برای ترافیک و شهر لندن مناسب نیست.
۵۰ سال بعد از این واقعه، مبتکری در شهر «دیترویت» امریکا که مرکز صنعت اتومبیلسازی امریکا شد، به فکر ساختن چراغهای راهنمایی بدون استفاده از گاز افتاد. شخصی به نام «ویلیام پتس» بود که در سال ۱۹۱۹م درحالی که در اداره پلیس آن شهر کار میکرد، توانست چراغهای راهنمایی مناسب و تازهای را طراحی کرده و بسازد.
«ویلیام پتس» با الهام گرفتن از سیستمهای کنترل ریل راهآهن که با فرستادن سیگنالهای الکترونیکی فعال بود، تصمیم گرفت وسیلهای را فراهم کند که رفتوآمد وسایل نقلیه را در شهر سر و سامان دهد. او نیز مانند مبتکران قبل از خود برای طراحی چراغ راهنمایی و رانندگی از ۳ رنگ سبز، قرمز و زرد با معانی امروزی استفاده کرد و البته با استفاده از مقداری سیم و ابزار دیگر در چراغهای خود سیستمی را تنظیم کرد که در جهتهای مختلف، هیچگاه همزمان دارای رنگ یکسان نشود. بدینسان بود که روز دوم ژانویه ۱۹۱۹ که به طور اتفاقی مصادف با همان روز انفجار نخستین چراغ راهنمایی گازی در لندن بود، چراغ طراحی و ساخته شده بهوسیله او در یکی از شلوغترین تقاطعهای شهر دیترویت، نصب شد و موفقیت چشمگیری هم بهدست آورد. طولی نکشید که در مدت یکسال شهر «دیترویت» صاحب ۱۵ دستگاه از همین چراغها شد، البته همزمان در بسیاری از شهرهای امریکا و دیگر شهرهای جهان نیز ساخت و استفاده از این نوع چراغها رونق گرفت و پیشرفتهای خوبی هم در این پدیده شهری رخ داد. بهطور مثال در سال ۱۹۲۴م نخستین چراغ راهنمایی شهر برلین در آلمان نصب شد که ۳ لامپ رنگی داشت و به صورت افقی در کنار هم کار میکردند. با این حال هیچ یک از افرادی که در این زمینه ابداع یا اختراعات ویژهای انجام دادند، درصدد ثبت اختراع یا ابتکار خود برنیامدند و اختراع راهنمایی و رانندگی همچنان به نام همان مخترع سیاهپوست امریکایی یعنی «گرتمورگان» بود که موفق به ساخت اختراع خود به عنوان چراغ راهنمایی تمام اتوماتیک در سال ۱۹۲۳م شد. چراغی که در استفاده کردن از آن نیاز چندانی به پلیس راهنمایی و رانندگی نبود.
نخستین چراغهای راهنمایی تهران
سالها پیش از آنکه برسر چهارراهی در تهران، چراغ راهنمایی و رانندگی نصب شود، مامورانی مسئول ایست دادن به گروهی از اتومبیلها در سرتقاطعها بودند تا اتومبیلها مثلا شمال به جنوب از چهارراه عبور کنند و بعد مامور مربوط جای خود را عوض میکرد و در مقابل حرکت شمال به جنوب اتومبیل میایستاد تا اتومبیلها به صورت شرق به غرب تقاطع حرکت کنند. کاری که این روزها نیز افسران راهنمایی ـ رانندگی تهران یا شهرهای بزرگ هنگام قطع برق یک محله یا منطقه مجبورند انجام دهند.
آن روزها اما تعداد اتومبیلهای سطح شهر تهران چندان نبود که یک مامور یا چند مامور از پس آن برنیایند، اما از همان ابتدا معلوم بود که ایستادن وسط یک چهارراه و راهنمایی کردن اتومبیلها، کار چندان آسانی نیست و به این دلیل مسئولان کلانتریها ماموران خود را فقط برای ۶ ساعت در یک تقاطع مامور و خیلی سریع او را تعویض میکردند و ماموران یادشده که بیشتر اوقات از درد کمر و زانو مینالیدند راهی خانه میشدند.
مدیریت کردن تقاطعها بهوسیله چراغ، نخستینبار از سوی همین ماموران انجام میشد، آنها چراغهایی را به صورت کولهپشتی به پشت خود میبستند، چراغهایی که دو چراغ سبز و قرمز داشت و نیز کلیدی برای روشن و خاموش کردن چراغها که روی سینه قرار داشت.
ماموران برای آنکه با تمام حواس و قوا مواظب حرکت اتومبیلها در تقاطع باشند مجبور بودند پشت خود را به رانندگان اتومبیلها کرده و چراغ قرمز را روشن کنند و این بدان معنا بود که اتومبیلها باید توقف کنند و هنگامی که مامور کلید سبز را میزد و چراغ سبز روشن میشد اتومبیلها در تقاطع به حرکت درمیآمدند. اینکار تا سالهای پایانی دهه ۳۰ در تهران ادامه داشت. تا آنکه شهرداری وقت تصمیم گرفت چراغهای راهنمایی پایهداری که به کشور وارد شده بود را در چهارراههای شلوغ و پرتردد نصب کند.
بدین ترتیب نخستین چراغهای راهنمایی در تقاطعهای سپه ـ پهلوی (امام خمینی ـ ولیعصر امروزی)، پلامیر بهادر، باغ ملی، دروازه شمیران و تقاطع گمرک ـ امیریه نصب شد و تمام امورات این چراغها در شعبهای از اداره پلیس آن روزگار که به شعبه «آلات ناقله» معروف بود انجام میشد. این شعبه در خیابان باب همایون قرار داشت و با ۱۰ نفر از ماموران یا پاسبانهای انتخاب شده از اداره پلیس آن روزگار اداره میشد.
این گروه ۱۰ نفره مسئولیت کنترل عبور و مرور اتومبیلها را در تهران دهه ۲۰ و ۳۰ به عهده داشتند و علامت مشخصه آنها از دیگر پلیسها، بازوبند سفیدی بود که به بازوی چپ خود میبستند. ریاست این گروه از پلیسهای راهنمایی ـ رانندگی به عهده شخصی بود به نام «فتحاللهخان بهنام» که از او به عنوان نخستین رییس اداره راهنمایی و رانندگی ایران نام برده میشود و دارای درجه نایباولی بود که درجه ستوان یکم محسوب میشد.
چراغهای تهران امروز
از اخبار و مطالبی که در نشریات دهه ۳۰ و ۴۰ منعکس شده، چنان برمیآید که نخستین نسل چراغهای پیشرفته و حتی چراغ چشمکزن راهنمایی و رانندگی در سالهای ۱۳۳۹ و ۱۳۴۰ در تقاطع تهران نصب شد و توسعه یافت. البته نخستین چراغها موجب تصادفهای شدید و وارد شدن خسارتهای زیادی به اتومبیلها شد. زیرا چراغهای نخست، مجهز به فانوسهای لامپی کوچک کم نوری بودند که بهویژه در ساعات میانی روز چندان دیده نمیشدند. از سوی دیگر به دلیل نبود طراحی و سیستمهای مناسب برقرسانی و استفاده از روشهای کابلکشی هوایی آن روزگار، تامین انرژی کامل این چراغها کار چندان آسانی نبود. بهویژه زمانی که در برقرسانی به مناطق اختلالاتی به وجود میآمد و با خاموشیهای مکرر منطقه به منطقه، چراغها نیز خاموش میشدند و در شهر حوادث بسیار ناگواری رخ میداد. بهویژه اینکه کنترل این نسل از چراغها بهطور غیر خودکار و بهوسیله ماموران انجام میشد. معیار آنها برای تصمیمگیری و تغییر در جهت حرکت اتومبیل، مشاهدات آنها از وضع ترافیک در آن تقاطع بود و میزان سبز یا قرمز بودن چراغها بستگی زیادی به نظر همین ماموران داشت. همان سالها تحول عمدهای در وضعیت روشن و خاموش شدن چراغهای راهنمایی و رانندگی به وجود آمد و آن نیز ثابت شدن زمان چراغها بود. به این معنا که زمان فاز سبز و قرمز برای هر یک از مسیرهای منتهی به هر تقاطع، از قبل تعیین میشد و قابل پیشبینی بود و این زمانبندی فارغ از تغییرات حجم ترافیک در ساعات مختلف شبانهروز بود. برای مثال هر اندازه که برای ساعت ۱۲ ظهر تعیین شده بود، همان اندازه برای ساعت ۷ تا ۸ صبح تعریف میشد که البته این نیز برای بسیاری از رانندهها خستهکننده و کلافهکننده بود، اما اینطور نماند.
چراغهای دهه ۷۰ به بعد
چراغهای راهنمایی و رانندگی از ابتدای دهه ۷۰ و با پذیرش مسئولیت شهرداری بهوسیله غلامحسین کرباسچی دچار تحولاتی سریع شد و همزمان با تحولاتی که او در بسیاری از عرصههای خدمات شهری در تهران ایجاد کرد، رونقی نیز به چراغهای راهنمایی و رانندگی داد و از سال ۷۱ به بعد بهینهسازی و ایجاد تحول و تجهیز تقاطعها به چراغهای جدید منطبق با استانداردهای روز دنیا آغاز شد.
همزمان نیز شهرداری وقت تهران تلاش کرد مسئولیت تمام را در زمینه نصب، طراحی و راهاندازی چراغهای راهنمایی از اداره راهنمایی و رانندگی تحویل بگیرد و به ساماندهی آنها اقدام کند و از آن پس بود که نصب چراغهای راهنمایی خورشیدی نیز در تهران آغاز شد. چراغهایی که همین روزها شمار زیادی را در تقاطعهای تهران مشاهده میکنیم و انرژی موردنیاز این نسل از چراغها نیز بهوسیله پنلهای خورشیدی که روی آنها قرار دارد، تامین میشود و بدینگونه صرفهجویی عمدهای در مصرف برق برای تقاطعها انجام میشود. فناوری بهکارگرفته در این نسل از چراغها بهگونهای است که رنگهای مختلف را میتواند در یک چراغ نشان بدهد.
نسل چراغهای هوشمند
در جهان، زمانی که احساس شد چراغهای راهنمایی و رانندگی غیرهوشمند، پاسخگوی وضعیت ترافیک در تقاطعهای پرازدحام نیست، استفاده از چراغهای هوشمند آغاز شد و در این نسل از چراغها اختصاص زمان سبز به چراغها از حساسیت ویژهای برخوردار شد و این امر بهوسیله چراغهای هوشمند انجام میشود.
SCATS نام یکسری از سیستمهای موفق کنترل هوشمند مرکزی تقاطعها در دنیاست که پس از بررسیهای کارشناسی از سوی شرکت کنترل ترافیک تهران در سال ۱۳۷۲ خریداری شد و بهرهبرداری از آنها در تقاطعهای تهران آغاز شد.
آمارهای اعلام شده از سوی شرکت کنترل ترافیک تهران نیز نشاندهنده آن است که از سال ۷۲ به بعد در تهران افزونبر ۳۳۰ تقاطع و در ۴ منطقه عملیاتی به سیستم هوشمند کنترل مرکزی مجهز و امکانات سختافزاری برای توسعه و اتصال تقاطعهای بعدی (تا ۵۲۰ تقاطع) فراهم شده است.
چراغهای شمارشگر
پس از تحولات یادشده و از اوایل سال ۱۳۸۱ پروژه تازهای در این زمینه آغاز شد که در آن نصب شمارشگرها روی چراغهای راهنمایی و رانندگی در تقاطعها آغاز شد، که البته این سیستمها گاهی نیز موجب اتفاقهای ناگواری میشوند، زمانی که این سیستمها روی عددی خاص ثابت میمانند یا از عددی کوچک به عددی بزرگ پرش میکنند.
نصب نمایش «پیاو» روی شمارشگرها نیز از تحولاتی بود که در سالهای اخیر روی چراغهای راهنمایی و رانندگی آغاز شد که معنای آن، این است که کنترل و نظارت تقاطع در شرایط خاص بهوسیله پلیس (پیاو) انجام میشود.
منبع: روزنامه صمت
نظر شما