به گزارش «پرشین خودرو»، می گویند چنانچه وضعیت معیشت و اقتصاد مردم درست نباشد یک جامعه هیچگاه به به جایگاه واقعی خود در مسائل فرهنگی و اجتماعی نخواهد رسید.
این را دقیقا می شود در وضعیت مالی ساکنان ایران زمین به خوبی مشاهده کرد. بنا بر بررسی های صورت گرفته قریب به اتفاق شهروندانی که یک حقوق ماهیانه کارمندی دریافت می کنند 10 روز مانده به دریافت حقوق در تاریخ معین، در مانده خرج و مخارج خود می شوند و به اصطلاح با سیلی، صورت خود را تا دریافت حقوق، سرخ نگاه می دارند.
با توجه به آمار منتشر شده (اگر بدون اغراق بخواهیم نزد قاضی برویم) یک خانوده 3 نفره دست کم در تهران طی یک ماه می بایست 2 میلیون و 700 هزار تومان داشته باشند تا بتوانند یک زندگی با «رفاه حداقلی» را سپری کنند. این مبلغ را البته وزارت رفاه منتشر کرده و آمارهای مختلف، مبالغی بیش از اینها را مطالبه می کنند که فعلا از خیر مبالغ بیشتر می گذریم.
از طرفی وقتی نگاهی پنهانی به فیش حقوقی کارمندان و بازنشستگان می اندازیم متوجه می شویم اوضاع خیلی متفاوت تر از آمار منشتر شده توسط مراکز مسئول است. شاید همین می شود که شهروندانی ناراضی از دریافتی خود بسیاری از اوغات از خیر توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی می گذرند و این را می شود از رفتار مردم در خیابان و مراکز عمومی متوجه شد.
نیازی به نگاه کردن به آمار پلیس هم نیست؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم میزان نزاع در جامعه به شدت افزایش یافته است. شهروندان دیگر به راحتی صبر نمی کنند و کوچکترین موضوعی که خاطرشان را مکدر کند باعث وقوع یک حادثه می شود. از طرفی قشرهای خاصی از جامعه که از اتفاق پر تعداد هم هستند دریافتی هایی دارند که با ساز و کارهای هیچ نقطه ای در جهان همخوانی ندارد.
معلمان، پرستاران، روزنامه نگاران، هنرمندان و پلیس ها در همه جای دنیا بیشترین حقوق ها را می گیرند اما در ایران کمترین ها را دریافت می کنند و همین مساله تلورانس وضعیت حقوق بگیران و بازاری ها را در جامعه به هم می ریزد. در دیگر نقاط دنیا عقیده دارند افرادی که فرهنگ، آموزش و امنیت شهروندان را به عهده دارند باید از نظر معیشت، تامین باشند تا بتوانند وظایف خود را به درستی به انجام برسانند اما وقتی کمبود باشد همینی می شود که اکنون در جامعه مشاهده می کنیم.
پرستاران آنچنان که باید به فکر بیمار نیستند؛ کارمندان بیشتر از اینکه کار ارباب رجوع را راه بیندازند مراحل بازی خود را در یارانه و تبلت راه می اندازند؛ معلمانی که باید از جان و دل برای تفهیم درس به دانش آموز از خود مایه بگذارند بیشتر به فکر تدریس خصوصی هستند و ... ناگفته پیداست این نکته اصلا فراگیر نیست و تنها جزیی از افراد مبادرت به این کم کاری ها می کنند اما اگر خوشبینانه بگوییم جمعیت اندکی از قشر حقوق بگیر در انجام وظایف محوله «کم کاری» می کنند باز جای تاسف دارد. چون شوخی نیست؛ بحث فرهنگ، آموزش و امنیت شهروندان در میان است یعنی مسائلی که دیگر ممالک پیشرفته دنیا بیشترین اهمیت را برای آن قائل هستند.
به نظر می رسد تا دیرتر نشده باید اصلاحاتی در این باب توسط دولت صورت بگیرد چرا که نظر غالب بر این است که فرهنگ اجتماعی، تنها با «شعار و نصیحت» قابل درمان نیست.
برای دریافت آخرین اخبار از طریق "تلگرام" به کانال اختصاصی «پرشین خودرو» telegram.me/persiankhodro بپیوندید.
نظر شما