به گزارش «پرشین خودرو» به نقل از «انتخاب»؛ هرگاه کورسوی امیدی در جنگ سوریه نمایان شده به سرعت رو به خاموشی گذاشته است. نگاهی به توافق سپتامبر آتش بس بین مسکو و واشنگتن بیاندازیدو بعد از اینکه کاروان کمک های هلال احمر که برای کمک به محاصره شدگان حلب به سوریه رفته بود بمباران شد به سرعت این توافق از هم پاشید.
منتقدان آتش بس از این مساله شگفت زده نشدند اما از بین رفتن این توافق ربط چندانی به دغل کاری های طرف روس نداشته است و بیشتر به این مربوط میشده که این کشور اصالتا نباید مخاطب اصلی آتش بس میبود. ایران یکی از حامیان بشار اسد است که در طی این سالها هزاران شبه نظامی شیعه را برای کمک به اسد به این کشور روانه کرده است. این کشور بیشترین تاثیر و نفوذ را در سوریه دارد.
واشنگتن پیش از هرچیز باید بداند که چرا ایران تا این حد در سوریه نقش دارد. سوریه در زمان حافظ اسد تنها کشور خاورمیانه بود که در جنگ ایران و عراق به ایران کمک میکرد. فرماندهان ارتش ایران همگی جانبازان جنگ ایران و عراقند. آنها هنوز از لحاظ فیزیکی و عاطفی از جنگ میان همسایه های شان که به کشته شدن تعداد کثیری از هموطنانشان ختم شده در رنجند. تهران همپیمانان اندکی دارد و برای از دست ندادن دوستان قدیمی اش هر کاری میکند.
اما این اتحاد خیلی بیشتر از یک محبت شخصی به بشار اسد است. ایران و سوریه در خلال سالهای 1990 تضاد مشترکی را علیه اسرائیل داشتند. سووریه رابط وحامی بین ایران و حزب الله بوده است. حزب الله بازوی ایران در منطقه برای اعمال فشار به اسرائیل بوده و یکی از استراتژی های بازدارندگی ایران در قبال واشنگتن بوده است.
از دست دادن دسترسی به سوریه میتواند این بازدارندگی ایران را تضعیف کند و ایران را در مقابل خشونت های آمریکا و اسرائیل آسیب پذیر کند.
از این منظر جمهوری اسلامی ایران دلایل کمی برای حمایت از هر گونه تغییر حاکمیت در سوریه دارد. شورشیان سنی تندرو به شدت علیه شیعیان در جنگند و گروه های جهادی نظیر النصره و الاحرار الشام و داعش به قتل عام و کشتار شیعیان عاوی در سوریه و عراق مشغولند. ایران همه گروه های شورشی را که دولت سوریه را تهدید میکنند یکسان میداند و معتقد است افراط گرایی سنی به سرعت به لبنان و عراق نیز سرایت خواهد کرد.
تهدید بزرگتر ائتلاف در حمایت از گروه های شورشی در سوریه است. ایالات متحده و سعودی به همراه امارات و قطر و اردن و ترکیه نقش مهمی در حمایت بین المللی از گروه های شورشی سوریه دارند. .واشنگتن دشمن درجه یک ایران است. سعودی نیز حریف و دشمن ایران است و دیگر کشورها همگی منتقد و یا رقیب ایران اند. هر رژیم ضد شیعه ای در سوریه که مورد حمایت این کشورها باشد نه تنها سرمایه گذاری های ایران در شامات را نابود میکند بلکه میتواند نقوذ این کشور را نیز در منطقه به طور کامل نابود کند.
شبه نظامیان مورد حمایت ایران در میان سوریه ای ها پخش شده اند و نیروی کمکی موثری را در حمایت از اسد ایجاد کرده اند. ایران بخشی را متشکل از سربازان افغانستانی و پاکستانی نیز ترتیب داده است. سردار سلیمانی نیز گفته میشود شخصا برای متقاعد کردن روسیه جهت مداخله نظامی در سپتامبر 2015 به روسیه سفر کرده است.
دلیل اصلی اینکه ایران به بازیگر اصلی و مرکزی درگیری های سوریه تبدیل شده است این است که به نفوذش در دوران پسا جنگ است.به همین دلیل هرگز حذف تهران از مذاکرات بین واشنگتن و مسکو در ماه سپتامبر خبر خوبی نبود. مسکو و واشنگتن هر کدام یکی از طرفین درگیریها در سوریه را حمایت میکنند اما هیچ کدام در جایگاهی نیستند که بتوانند نحوه درگیری بر روی زمین را به کسی دیکته کنند. برخلاف ایران هیچ قدرتی حضور توانمندی بر روی زمین در سوریه ندارد.
با توجه به درگیری عمیق در سوریه و فارغ از پیروزی های نظامی شورشیان در این کشور ایران به هر حال بخش مهمی از راه حل سیاسی در سوریه است. آمریکا و ایران هم اکنون نیز منافع مشترکی در تضاد با گروه های جهادی و حمایت از طرف مشترک در جنگ علیه داعش دارند. تعامل ایران و آمریکا در سوریه به هر دو کشور کمک میکند که به اهدافشان دست پیدا کنند. این به تنهایی میتواند باعث شکل گیری مذاکرات دو جانبه بین ایران و آمریکا باشد.
ایران جنگ داخلی سوریه را یک مساله استراتژیک میداند و میداند که گفت و گو ها میتواند پیش زمینه ایجاد صلح فوری در سوریه باشد.اما این جنگ برای تهران مفهومی به شدت متفاو ت با آنچه واشنگتن و مسکو فکر میکنند دارد. ایران در مقایسه با روسیه یا آمریکا علاقه بسیار کمتری به سازش دارد چرا که منافع این کشور در سوریه نه تنها استراتژیک است بلکه آنها این جنگ را موجودیتی می دانند.
اگر اسد در سوریه سقوط کند ایران و هم پیمانان احساس میکنند که منطقه را از دست داده اند. ایران دست از حمایتش از بشار اسد برنمیدارد.
محمد حسین باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در ماه سپتامبر گفته بود که هیچ مذاکره ای را با دشمن برنمی تابد. به ویژه اگر این دشمن ایالات متحده آمریکا باشد. آمریکا فکر میکند این مذاکرات به معنای سازش و تحمیل خواسته های خود به ایران است اما این مدل مذاکرات هیچ ارزشی برای ما ندارد.
رد آشکار مذاکره با آمریکا در مسائل منطقه ای شگرد چانه زنی ایرانی ها نیست. این یک سیاست از سوی ایران است.
ایران از خواسته هایش در خصوص استراتژی یا همه یا هیچ تنها زمانی کوتاه خواهد آمد که احساس کند باید چنین کاری را انجام دهد. در حال حاضر انگیزه های کمی برای ان کار وجود دارد. روسیه موقعیت ایران را منطقه با ایجاد یک وزنه تعادلی بین ایران و واشنگتن تقویت کرده است.
ممکن است ایران راضی به مذاکره شود اما تنها در صورتی تن به این ماجرا خواهد داد که از دستاوردهایش در این میان اطمینان داشته باشد.
نظر شما