به گزارش پرشین خودرو، تجربه نیم قرن اخیر نشان داده خودروسازی به نمادی برای اقتصادهای توسعهیافته تبدیل شده است. بررسی روند توسعه صنعت خودرو در کشورهای همجوار نشان میدهد که خودروساز نیستند و کشوری مانند ترکیه، تنها نام آن را یدک میکشد و شاید یکی از دلایل تحریم گسترده غرب علیه صنعت خودرو کشورمان این بود که نمیخواستند ایران جایگاهی در بازار منطقه کسب کند تا پس از آن بر نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه اثرگذار باشند.
از سوی دیگر این صنعت با فناوری روز عجین شده و کشورهایی که به این صنعت ورود میکنند سعی دارند علاوه بر ارتقای توان فنی و مهندسی، صنعت خود را به عنوان قطب فناوری معرفی کنند سیاستی که میتواند به تمایل کشورهای دیگر برای امضای تفاهمنامه یا قراردادهای اقتصادی ختم شود.
حال برای رسیدن به صنعت خودروی رقابت پذیر باید ابتدا توان داخلی و بسترهای مورد نیاز را بررسی کرد. تجربه کشورهای توسعه یافته در این صنعت نشان میدهد دانشگاه سهم عمدهای در ارتقای توان فناوریک صنعت خودرو دارد همان گونه که این صنعت باعث شده تا دانشگاهها در مباحث مربوط به فناوری و تجهیزات پیشرفته تمرکز بیشتری داشته باشند و به نوعی تکمیلکننده چرخه صنعتیسازی کشور باشند. یک نمونه موفق این دست از کشورها، چین است. کشوری که با هدف مواجهه با اقتصاد غرب به صنعت خودرو ورود کرد و ابتدا با مونتاژکاری مدلهای مختلف خودروهای اروپایی بسترهای لازم برای انتقال فناوری و رشد صنعت خودرو در کشور خود را فراهم کرد و پس از آن که بازار داخلی خود را همسو با صنعتی مدرن تجهیز کرد در گام بعدی رقابت با خودروسازان اروپایی و امریکایی را برنامهریزی و در دستور کار قرار داد. این مسئله گرچه ابتدا به شکل تامین ارزان قیمت نیاز داخلی بروز کرد اما در ادامه به بازار نامتجانس منطقه نفوذ پیدا کرد و امروز میبینیم که دیگر تنها تیراژ 20 میلیونی خودروی چین تهدیدی برای خودروسازان غربی نیست بلکه این کشور با اصلاح ساختار تولید و استفاده از تجهیزات مدرن در حال تبدیل شدن به رقیبی جدی است.
این فرصت طلبی خودروسازان چینی را میتوان در سالهای گذشته و همزمان با تحریم صنعت خودرو ایران دید که با طراحی خودروهایی با ظاهر اروپایی اما با کیفیت اندک توانست سهم عمدهای از بازار ایران را به خود اختصاص دهد جایگاهی که حتی پس از برجام و ورود خودروسازان خارجی به بازار ایران نیز حفظ شد.
این مسئله نشان دهنده اهمیت صنعت خودرو در کشورهای توسعه نیافته برای ورود به جمع اقتصادی نوظهور و نیمه صنعتی است. امروز سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی آلمان به عنوان کشوری پیشتاز در این صنعت 29.1 درصد است. نکته قابل توجه این است که آلمان دارای بزرگترین اقتصاد اروپا و چهارمین کشور دنیا در تولید ناخالص داخلی (نرخ تبدیل ارز) و پنجمین در تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) است و آمارها نشان میدهد صنعت خودرو در صدر فهرست کالاهای صادراتی این کشور قرار دارد و فولکس واگن بزرگترین خودروساز این کشور، در صدر بزرگترین شرکتهای جهان به لحاظ درآمد است.
همچنین کره جنوبی به عنوان یکی از کشورهای نوظهور اقتصادی که در سالهای اخیر نقش پررنگی در بازار خودرو جهان داشته نیز اقتصادی بازارمحور دارد که از نظر ارزش تولید ناخالص داخلی در جایگاه 15 دنیا و از نظر سرانه تولید ناخالص داخلی در جایگاه 12 دنیا قرار گرفته است. این کشور به دلیل رشد اقتصادی و اجرای برنامههای توسعهای یکی از مهمترین و اصلیترین اقتصادهای گروه 20 در دنیا به شمار میرود.
کشوری که شرکتهای هیوندای موتورز (پنجمین خودروساز برتر جهان از سال 2010)، کیاموتورز، رنو سامسونگ موتورز (RSM)، جنرال موتورز کره، سانگ یانگ موتورز از شرکتهای بزرگ خودروساز را در خود جای داده است و نام این کشور ر ا به دورترین نقاط دنیا نیز فرستادهاند. این آمارها نشان از توجه ویژه دولتها به صنعت خودرو دارد صنعتی که توانسته جایگاه جهانی آنها را ارتقا بخشیده و سهم حضور آنها را در بازارهای صادراتی افزایش دهد.
حال هرچند ایران در چند سال اخیر حمایتهایی خوبی از صنعت خودرو داشته اما بازهم جای کار بیشتری دارد چرا که حتی پس از برجام و با ورود شرکتهای بزرگ خارجی باز هم موفق به کمرنگ کردن نقش شرکتهای چینی در بازار خودرو ایران نبودهایم و حضور چینیها با وجود همه قراردادهای جدید خارجی تضعیف نشد که نشان از اهمیت این صنعت برای چشمبادامیها دارد که توانستهاند با تغییر استراتژی پس از برجام همسو با بازار ایران جذابیت لازم را برای مصرفکنندهها حفظ کنند، این در حالیست که ایران هیچگاه رابطه دوسویه و متقابل با بازارها ایجاد نکرده به همین دلیل همواره در سهم بازار شکست خورده و حتی در عرضه جدیدترین مدلهای خودرویی در بازار به ویژه صادرات موفق عمل نکرده است.
ایرنا
نظر شما