به گزارش پرشین خودرو، در سال 94 براساس مصوبه شورای سیاست گذاری ریلی قرار شد برای تجمیع تقاضای حمل و نقل ریلی ( خصوصا حمل و نقل ریلی شهری ) شرکتی تحت نظارت وزارت صنعت به عنوان GC تشکیل شود تا اقدامات لازم برای افزایش میزان عمق ساخت داخل ، انتقال دانش فنی و همچنین کاهش قیمت قطعات وارداتی صورت گیرد.
در همین راستا ابتدای سال 95 با توجه به ماموریت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، شرکت مهندسی، توسعه و ساخت واگن های مسافری ره نورد با موضوع فعالیت مهندسی ، توسعه و ساخت واگن های مسافری و مجری طرح تأمین دو هزار دستگاه واگن مترو و همچنین شرکت دیگری به نام شرکت زنجیره تأمین قطعات صنعت ریلی ( ساپریکو) با ماموریت تأمین قطعات متمرکز تأسیس شدند.
شرکت ساپریکو علی رغم فعالیت حدود یک سال با توجه به عدم حصول نتیجه و همچنین تداخل کاری با شرکت راه نورد منحل شد. علاوه بر این با توجه به عدم توانایی ایدرو در مجاب نمودن سازمان شهرداری ها و دهیاریها (کارفرما) با تشکیل شرکت پیمانکار عمومی ( GC ) مقرر شد قرارداد مدیریت طرح تأمین و خرید 2000 دستگاه واگن شهری و حومه ای (مترو) با اخذ مصوبه شورای اقتصاد با کارفرمایی سازمان شهرداری ها و دهیاری های وزارت کشور و صرفا مدیریت طرح MC سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران با مدت قرارداد 60 ماه تعیین و روش تأمین مالی از طریق مناقصه بین المللی با استفاده از تسهیلات مالی خارجی فاینانس به مبلغ قرارداد دو هزار میلیارد یورو منعقد شود . مطابق این پروژه میزان ساخت داخل حداقل 55 درصد تعیین شده بود.
در قانون توسعه حمل و نقل عمومی و مدیریت سوخت تحقق سهم حمل و نقل عمومی از سفرهای درون شهری به 75 درصد و سهم حمل و نقل ریلی درون شهری درتهران 30 درصد و در سایر کلانشهرها 10 درصد از کل سفرهای حمل ونقل عمومی تعریف شده است که با تشکیل شرکت مذکور فرصت بسیار مناسبی برای تحقق اهداف داخلی سازی و توسعه صنعتی در بخش حمل و نقل ریلی فراهم آمد.
اما باید گفت مدیریت طرح مهندسی ، توسعه و ساخت واگن های مسافری در ابتدا می بایست مشخصات فنی پروژه را تدوین می کردند ولی طی اقدامی عجیب نسبت به تغییر جنس بدنه واگنها از کربن استیل به آلومینیوم اقدام کردند. این اقدام با توجه به عدم وجود زیر ساخت تولید پروفیلهای آلومینیومی در شرکت های سازنده و بالا بودن هزینه نصب و راه اندازی تولید بدنه آلومینیومی به معنی از دست دادن سهم ساخت به میزان حدود 15 درصد بود.
استدلال آقایان در تغییر جنس بدنه اما جالب بود به نحوی که آنها معتقد بودند می خواهیم شرکت های اروپایی در مناقصه شرکت کنند و چون شرکت های اروپایی بر خلاف شرکت های چینی واگن های مترو را صرفاً از جنس آلومینیوم تولید می کنند می بایست این تغییر در مشخصات فنی پروژه انجام شود. در واقع تهیه اسناد مناقصه برای تأمین 630 دستگاه واگن مترو تهران به گونه ای تعریف شد که برای مشارکت کشورهای اروپایی مشکلی نداشته باشد.
حال آنکه با وضع تحریم های ظالمانه غرب هیچ یک از کشورهای اروپایی در مناقصه شرکت نکرده و صرفا یک شرکت چینی و یک شرکت روسی حاضر به شرکت در مناقصه شدند که با توجه به عدم آمادگی شرکت روسی ، در نهایت مناقصه صرفاً با یک شرکت کننده متشکل از کنسرسیوم شرکت CRC چین و واگن سازی تهران برگزار شد که در آن میزان ساخت داخل کمتری نسبت به قرارداد قبلی همین کنسرسیوم تعریف شد چراکه ساخت بدنه کربن استیل سهم شرکت چینی شده بود! لذا نه تنها میزان ساخت داخل 55 درصد مطابق مصوبه شورای اقتصاد محقق نگردید، بلکه با توجه به عدم پیگیری در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران پس از گذشت چند سال ، پروژه اجرایی نشده است.
البته گروه مپنا تنها بازوی اجرایی ایدور در بخش ریلی " شرکت واگن پارس" را خریداری نموده که پیش بینی می شود با ضعف ایدرو و قوت گروه مپنا عملاً سازمان گسترش و نوسازی نقش خود را حتی در مباحث مدیریت و توسعه این صنعت از دست خواهد داد و در آخر تنها رقابت مپنا و واگن سازی تهران باعث خواهد شد تا ماموریت هایی که برای افزایش سهم بومی سازی این صنعت فراهم آمده ، کمرنگ گردد و مطابق گذشته شاهد وابستگی به طرف های خارجی مانند صنایع خودروسازی خواهیم بود.
منبع: تسنیم
نظر شما