• گریم های ضروری
مادر/ مرحوم علی حاتمی
بازیگر گریم شده: اکبر عبدی
فرزند عقب افتاده یک خانواده پرجمعیت قطعا چهره ای طبیعی نخواهدداشت. از طرفی وجود سکانس های احساسی تعیین کننده در فیلم کارگردان را نیازمند یک بازیگر شش دانگ می کند و چه کسی بهتر از اکبر عبدی در روزهای اوجش. جایگزینی هر بازیگر دیگری که بتواند زیر آن گریم سنگین قدرت هنرنمایی داشته باشد با عبدی، امروز هم امر تقریبا غیرممکنی به نظر می رسد.
خوابم می آد/ رضا عطاران
بازیگر گریم شده: اکبر عبدی
قرار است مادری به تصویر کشیده شود که هم طناز است، هم ساده دل و هم نگران بچه اش، هم قدرت بازیگری نیاز است، هم شیطنت و سادگی ظاهری و از همه مهم تر صمیمیتی که باید تمام و کمال نشان داده شود. از آنجا که عطاران نیازمند نشان دادن ظرافت های رابطه مادر و فرزندی است. تنها راه دور زدن قانون عدم تماس نامحرم در فیلم های ایرانی انتخاب بازیگری مرد برای ایفای نقش مادر است و دوباره چه کسی بهتر از مرد هزار چهره.
آدم برفی/ داوود میرباقری
بازیگر گریم شده: اکبر عبدی
در سال هایی که تب مهاجرت به هر قیمتی بالا گرفته بود، میرباقری سراغ مهم ترین قیمت رفت. عباس خاکپور به قیمت تغییر جنسیت ظاهری برای گرفتن ویزای اقامت در آمریکا حاضر می شود زن مردی آمریکایی شود. اینجا دیگر نیازی نیست از لزوم گریم سنگین اکبر عبدی بگوییم؛ چرا که این گریم بخش مهمی از بدنه داستان و نقطه عطف آن محسوب می شود. با این حال از کنار گریم به یادماندنی زنده یاد مهدی فتحی هم نمی توانیم بگذریم؛ گریمی که در نتیجه آمیخته شدن با هنرنمایی مرحوم فتحی، یکی از آن شخصیت های آسِ تاریخ سینما را پدیدآورد.
دستفروش
بازیگر گریم شده: محمود بصیری
قرار است مادری نحیف و ضعیف به تصویر کشیده شود؛ مادری که حرف نمی زند ولی پسرش عاشقانه او را دوست دارد. مراقبش است و به او مدام می رسد، حتی وقتی که مرده است! دو علت مهم می تواند دلیل اصلی گریم سنگین بصیری باشد؛ اول وضعیت فیزیکی است؛ چرا که بصیری برای ایفای نقش یک شخصیت، پیر، فرتوت و نحیف بهترین انتخاب ممکن است و دوم اینکه مثل «خوابم می آد» در این فیلم هم کارگردان نیازمند به تصویرکشیدن تمام جزئیات یک رابطه عاطفی مادر و پسری است که جز با انتخاب یک بازیگر مرد این اتفاق رخ نمی داد.
• گریم های غیرضروری
خواب زده ها/ فریدون جیرانی
بازیگر گریم شده: اکبر عبدی
یک نوع موج سواری تبلیغاتی پس از موفقیت اکبر بعدی در «خوابم می آد». دو پیرزن متفاوت این فیلم آن قدر به بدنه داستان و اتفاقاتش بی ربطند که نه تنها حذف آنها از داستان هیچ خللی در روند آن ایجاد نمی کرد، بلکه بازیگران زن دیگری مثل مریم امیرجلالی یا ثریا قاسمی به خوبی می توانستند بدون نیاز به این حجم از گریم از پس اجرای همزمان این دو نقش برآیند. حتی خود عبدی هم در مصاحبه هایش این فیلم را از تجربه های بد دوران کاری خود دانسته است.
لامپ صد/ سعید آقاخانی
بازیگر گریم شده: محسن تنابنده
چرا غیرضروری است. قرار است فیلم در بستری رئال و از نقطه نظر فردی معتاد، داستان مصیبت های اعتیاد به ماده مخدر «شیشه» را به تصویر بکشد. اما در عمل، گریم عجیب و غریب تنابنده تمام تاثیرگذاری رئال ماجرا را از بین می برد و مخاطب فیلم در برزخ واقعیت و تخیل گیر می کند. گریم تنابنده در لامپ صد از آن دست گریم هایی است که نه تنها تاثیرگذار نیست، بلکه تخریب کننده دنیایی است که کارگردان قصد به تصویر کشیدنش را دارد.
شبانه روز/ بنکدار و علی محمدی
بازیگر گریم شده: حامد بهداد
در پایان فیلم می فهمید بازیگر نقش سیاوش کسرایی که کمترین دیالوگ و حرکت ممکن را در فیلم دارد، حامد بهداد است. پیرمردی که در گریم طراحی شده برای نشان دادن او حتی چشم هایش هم معلوم نیست و صدایش هم کاملا مخدوش و نامفهوم است. اینجاست که سوال اصلی مطرح شده در این پرونده شکل می گیرد: کارکرد حامد بهداد و توانایی های بازیگری اش در این نقش با این حجم گریم چیست؟
ابله/ کمال تبریزی
بازیگر گریم شده: محسن تنابنده، بهنام تشکر، مجید صالحی
در مجموعه ابله دو مساله درخصوص گریم وجود دارد؛ اول اینکه جز بهنام تشکر (آن هم با ارفاق) گریم بازیگرانی چون مجید صالحی و شبنم مقدمی بد است. مورد دوم هم مثل همیشه بر می گردد به نیاز سریال برای داشتن گریمی به سنگینی گریم محسن تنابنده. تنابنده که نقش یک پیرزن غرغرو ولی بانمک را ایفا می کند، عملا در سریال زیر بار گریم بسیار سنگینش دفن شده. حجم گریم او آن قدر زیاد است که او هیچ گونه روزنه ای برای نشان دادن توانایی های بازیگری اش پیدا نمی کند!
نظر شما