به گزارش «پرشین خودرو» به نقل از مهر، وقتیکه باعجله هرچهتمامتر پلههای ایستگاه را پایین میآیی تا به نزدیکترین قطار برسی،خودت را به گیت مترو میرسانی، بلیت را هم میزنی،حتی چراغ سبز برای ورود را هم میبینی اما اثری از باز شدن در روبهرویت نیست،آن لحظه شاید حرص بخوری یا عصبی شوی که چرا حتی گیت مترو هم تو را آدم حساب نکرده است،اما بهمحض باز شدن گیت کناری تازه میفهمی که مشکل از گیت نیست،تو فقط یک چپدستی!
در تمام روزهای سال که انگار دنیا و تمام مخلفاتش را برای راستدستها ساختهاند، در دل تابستان روزی هست که تقویم جهانی به احترام یک اقلیت۱۰درصدی در دنیا آن را به نام«روز جهانی چپدستها»نامگذاری کرده است.چپدستها در جهان راستدستها زندگی متفاوتی را تجربه میکنند. آنها ۱۰ درصد از جمعیت دنیا را تشکیل میدهند و باید خودشان را با دنیای ۹۰ درصدی راستدستها وفق بدهند؛ در دنیایی که تمام وسایلش بهگونهای طراحیشده که انگار تابهحال هیچ چپدستی در آن چشم به جهان نگشوده.
چپدستها و نیمکتهای دوران تحصیل
اگر بخواهیم برایتان از دردسر دنیای این اقلیت۱۰درصدی بگوییم باید کمی برگردیم به دورههای کودکی به دورهای که این جماعت با یک بحران همیشگی رو به رو بودهاند به نام نیمکت و صندلی،نیمکتهایی که لازمه راحتی آنها از همان ابتدا این بود که به لطف معلم، یا یک چپدست همسان برایشان پیدا کنند یا اگر تک افتادند لااقل با خواهش و تمنا ترجیحشان این باشد که سر میز بنشینند تا دستکم، کمتر با دردسر «خطخوردگی در دفتر مشق» مواجه باشند.
اما نکته از جایی غمانگیزتر میشود که این دردسر تا دوران کنکور ادامه پیدا میکند و بعد از حضور در چند آزمون دستگیرتان میشود که تیک زدن گزینه«چپدست»در برگههای پیش از آزمون، تنها شعاری است روی کاغذ که در اکثر مواقع عملی نمیشود.آنوقت شما میمانید و یک صندلی تکی که تخته تحریر آن برای راستدستها طراحیشده، برای همین هم مجبور میشوید که ۹۰درجه نه تنها برگه روبهرویتان که خودتان را بچرخانید تا به اوضاع مسلط باشید.البته ناگفته نماند که این افراد با این مدل نشستن در جلسات امتحان، کمی غلط انداز به نظر میرسند برای همین هم در نظر مراقبان جلسه، جزو مظنونهای همیشگی تقلب قلمداد میشوند.
چپدستها و کارهای چپاندرقیچی
چپ دست ها باید روزانه با وسایلی کار کنند که اندازه دستشان نیست و بازهم برای کسانی مناسب است که با دست راستشان روزگار میگذرانند. یکی از این وسیلههای دردناک قیچی است که آنها برای اینکه امکان کار کردن با آن برایشان صورت بگیرد ناچارند که چهار انگشتشان را هر طور که هست در دسته کوچکتر جا بدهند و انگشت پنجم را هم در دسته بزرگتر بگذارند؛ اما این وسایل نهفقط به قیچی که شامل حال وسایل دیگر هم میشوند مثل اینکه چپدستها در مراسم رسمی ممکن است سر میز غذا بهاشتباه از چنگال یا قاشق افراد کناردستیشان استفاده کنند چون آنها عادت کردهاند قاشق را به دست چپ و چنگال را به دست راست میدهند یا اینکه آنها برای استفاده از چاقو باید میزان نیروی بیشتری برای پوست کندن میوههایشان مصرف کنند چون طرف تیز آن برای استفاده با دست راست است. هرچند در چند سال اخیر فروشگاههایی برای عرضه وسایل افراد چپدست راهاندازی شده است اما هنوز اثری از آنها در کشورمان دیده نشده.
چپدستها و تفنگ سربازی
یکی دیگر از سختیهایی که این گروه از افراد با آن دست و پنجه نرم میکنند مختص چپدستهای سرباز است که کار را برای آنها بیشاز پیش دشوار میکند چون تفنگهای سربازی هم مثل تمام ادوات دیگر دنیا برای آنها طراحی نشده و مشکل از جایی شروع میشود که افرادی که به خدمت میروند به تعداد فشنگهایی که در میدان تیر تحویل میگیرند باید پوکه تحویل بدهند،این کار بهظاهر ساده اما برای چپدستها یکی از سختترین کارهای دنیاست چون گلنگدن تفنگ سمت راست است و پوکه از همان سمت هم خارج میشود و ازآنجاییکه چپدستها تفنگ را با دست چپشان میگیرند صورتشان دقیقا در معرض گلنگدن قرار میگیرد برای همین در طول تیراندازی بهجای نگرانی برای زدن به هدف باید با ترس برخورد گلنگدن به صورتشان شلیک کنند.
چپدستها و سفرههای میهمانی
خیلیها اگر در میان اعضای خانوادهشان یا گروه دوستانشان یک شخص چپدست داشته باشند همیشه این موضوع را به خاطر دارند که برای خوردن غذا سر سفره باید فاصله ایمنی را با فرد موردنظر رعایت کنند. چون همجواری یک چپدست با راستدستها باعث میشود که دستها و قاشقها با همدیگر برخورد داشته باشند همین درگیری هم در طول میل کردن غذا باعث میشود آن اندازهای که باید از خوردنتان لذت کافی را نبرید.
چپدستها و اصحاب شِمال
اینیکی از مکافات هایی است که ریشه در باورهای کهنه و سنتی ما ایرانیها دارد بهقدری که اگر در دور و اطرافتان پرس و جو کنید میتوانید چپدستهای زیادی را پیدا کنید که به خاطر همین باور اشتباه بهاجبار و زور بزرگترهایشان راستدست شدهاند. ماجرا هم از جایی شروع میشود که خیلی از قدیمیها فکر میکردند چون در آموزههای دینی ما گفتهشده که در روز قیامت کارنامه اعمال اهل جهنم را به دست چپشان میدهند پس اصولاً چپدست بودن و کار کردن با آن برای افراد مطلوب نیست و بهاصطلاح شگون ندارد. این باور در قدیم بهقدری در ذهن آدمها ریشه دوانده بوده که خیلیها برای اینکه عادت چپدست بودن را از سر بچههایشان بیندازند مجبور میشدند تا مدتها دست چپ آنها را ببندند بلکه یاد بگیرند تا با دست راستشان کار کنند.
چپدستها و ساعتهای مچی
اگر در طول زندگی روزمره آدمی را دیدید که ساعت مچیاش را به دست راستش بسته خیلی با تعجب و سؤالبرانگیز نگاهش نکنید غالباً این دسته از افراد را جماعت چپدست تشکیل میدهند. آنها ترجیحشان این است که برای راحتتر کار کردن یا حتی راحتتر نوشتن ساعت مچیشان را به دست راستشان ببندند.
نظر شما