به گزارش «پرشین خودرو»، طراحی و مهندسی در خودرو باید به صورت متعادل باشند. اگر یک تولید کننده سرمایهی زیادی را در بخش خاصی از خودرو خرج کند مطمئنا بخشهای دیگر، فروش خودرو را دچار مشکل خواهد کرد. تقابل بین مهندسی و طراحی یکی از مباحث پیچیده و قدیمی صنعت خودرو است؛ مثلا ممکن است یک خودرو خوب، زشت به نظر برسد و بالعکس.
خودرویی که هندلینگ متوسطی دارد چقدر قدرت باید داشته باشد؟ همچنین باید به این نکته هم توجه داشت که پیشرانه بزرگی وزن خودرو را نیز بالا میبرد و عملکرد دینامیکی آن را تحت تاثیر قرار میدهد.
تمام جزئیات و ملاحظاتی را که کارشناسان خودرو و مشتریان مد نظر دارند باید توسط تولید کنندگان رعایت شود. اما بالاتر از تمامی این موارد ممکن است در یک شرکت روی نکات کوچک نیز بین مهندسان، سهامداران و مدیران پروژه اختلاف نظر وجود داشته باشد همانطور که در صنایع خودروسازی و مشتریان تفاوت و اختلاف وجود دارد.
در بازار خودرو دو دسته خودروی بد و خوب وجود دارد که خوشبختانه امروزه بخش خودروهای بد نسبت به گذشته بسیار کوچک شده است. اما هنوز هم در خودروهایی که محبوبیت زیادی دارند، بخشهایی وجود دارد که خوشایند نیستند. در ادامه هشت خودروی جذاب را در کنار نکات منفی هر یک معرفی میکنیم.
آلفارومئو 4C
با ساختار فیبر کربنی، آلفارومئو 4C یک سوپراسپرت کوچک محسوب میشود که قیمتی ۵۷ هزار دلاری دارد. فرمان این خودرو بهتر از نمونهی موجود در هر خودروی دیگری در بازار، حس جاده را به راننده منتقل میکند. با سازهی بسیار سبک و ارتفاع پایین، در پیست تواناییهای بسیار زیادی دارد. این خودرو با یک پیشرانه ۱.۷۵ لیتری توربوشارژ ۲۳۷ اسب بخار قدرت دارد. وزن 4C نیز حدود ۱۱۰۰ کیلوگرم است و در ۴.۲ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد.
بخش ناخوشایند
مشکل زمانی بوجود میآید که پیست یا جاده پیچ در پیچ برای دریفت زدن وجود نداشته باشد. در این حالت تمام نقاط قوت این خودرو به نقطه ضعف تبدیل میشوند. سواری این خودرو مانند درشکه خشک میشود، پیشرانه درست پشت سر راننده صدای تق تق و ناله میکند و فرمان در سرعتهای پایین خیلی سفت احساس میشود. برای پیاده یا سوار شدن باید زحمت زیادی بکشید و فضای داخلی نیز بسیار کمارزش و پلاستیکی به نظر میرسد. آلفارومئو 4C خودروی فوقالعادهایی است اما برای استفادهی روزانه افتضاح است.
شورولت کوروت
اگر شما تا کنون کوروت C7 را تجربه نکردهاید، میتوان گفت که هیچ اطلاعی از یک کوروت واقعی ندارید؛ این خودرو بسیار راحت است و سواری آن کاملا بهبود یافته است. صندلیها در کلاس جهانی هستند. رانندگی شما را اذیت نمیکند و جنس تزئینات داخلی در حد قیمت این خودرو خوب است. حتی مدل پایه این خودرو به قدری قدرت دارد که تنها در مدت زمان ۳.۷ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسد. اگر با آن در جاده پر پیچ و خم رانندگی کنید یا وارد پیست بشوید، پیشرانهی توانمند خودرو چنان قدرتی را به چرخها وارد میکند که لبخند روی لبانتان مینشیند. به جز تمامی این موارد، نسبت قیمت به قدرت در این خودرو دست نیافتنی است.
بخش ناخوشایند
مشکل این خودرو واقعا چیست؟ در واقع این خودرو هیچ مشکلی ندارد به جز اینکه خریدن کوروت برای دهها سال یک ننگ بود. برخی ممکن است به کوروت مانند یک جت جنگنده پیشرفته که در خیابان حرکت میکند، نگاه کنند. شاید شما واقعا این خودرو را بخواهید اما این خودرو برای شما پرستیژ نخواهد داشت. کوروت فوق العاده است؛ اما باعث میشود دیگران فکر کنند که شما از آن دسته از بچههایی بودید که در دوران مدرسه همکلاسیهای خود را اذیت و آزار میکردید.
شورولت کامارو
تمامی کارشناسان خودرو عاشق نسل ششم کامارو هستند؛ این علاقه در حدی است که تعداد زیادی از مجلات خودرویی، این خودرو را بهترین نمونهی موجود برای خرید در سال ۲۰۱۶ اعلام کردند. این خودرو جدید است و شاسی سبکی دارد و پیشرانهی آن مانند نمونهی به کار رفته در کوروت v-8 است. بد نیست بدانید قیمت کامارو نیز ۲۰ هزار دلار کمتر از نسخهی پایهی کوروت است. فرمان این خودرو فوق العاده است؛ جادههای پیچ در پیچ با این خودرو بسیار لذت بخش است و سواری این خودرو عالی است.
بخش ناخوشایند
شاید کامارو عیبدارترین خودروی این لیست باشد؛ مهمترین مشکل این خودرو که میتوان به آن اشاره کرد کوچکی شیشههای کناری است که ارتفاع زیاد در خودرو و سقف کوتاه باعث آن شده است. صندلیهای عقب طراحی مناسبی ندارند و صندوق عقب نیز بسیار کوچک است. تزئینات داخلی این خودرو نسبت به مدل قبلی ارتقا پیدا کرده است اما هنوز هم در سطح تزئینات داخلی خودروهای با این قیمت نیست. اما با وجود تمامی این موارد، شورولت کامارو خودرو دوست داشتنی است.
بامو M4
هیچ شکی در این نیست که نسل کنونی بامو M4 با پیشرانهی شش سیلندر خطی توربوشارژ از آخرین نسل M3 با پیشرانهی V-8 در پیست سریعتر است. این مسئله چندین دلیل دارد که یکی از آنها انتقال بیشتر گشتاور به چرخها است. این که M4 چقدر قدرت دارد اهمیتی ندارد؛ شتاب این خودرو عالی است و تنها در ۳.۹ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد.
بخش ناخوشایند
M4 دوستداشتنی است اما نه به اندازهی نسل قبلی کوپهی اسپرت بامو. دلیل این موضوع هم این است که خودرو، راننده را درگیر نمیکند. به راحتی نمیتوان رفتار چرخها را به خصوص در آستانهی دریفت زدن، پیشبینی کرد. نکتهی دیگر این است که انتخاب حالت رانندگی در این خودرو امری دشوار است. مثلا در حالت اسپرت پلاس خودرو بسیار خشن است رفتار جنگندهای دارد و در حالت راحت، تمام قدرت خودرو از بین میرود. اما ممکن است بدترین بخش این خودرو صدای تولیدی آن باشد؛ M4 صدایی مانند تراکتور دارد نه صدای یک هیولا که انتظارش را داریم.
کادیلاک CTS
کادیلاک CTS یک خودروی اسپرت سدان است که رقبای اروپایی خود مانند را به چالش میکشد. این خودرو هندلینگی مانند خودروهای کوچک دارد و قدرتی در حد نمونههای بزرگ و عظیم. CTS درسهایی برای بامو سری ۵، مرسدس کلاس E و آئودی A6 دربارهی انتقال احساس رانندگی به راننده دارد. در راس محصولاتی خانوادهی CTS، نمونهی توانمند CTS-V قرار دارد که پیشرانهای V-8 با ۶۴۰ اسب بخار دارد. به طور خلاصه این خودرو شیطان پیست است.
بخش ناخوشایند
تجربهی کار با سیستم سرگرمی کادیلاک CTS خیلی جذاب نیست؛ این سیستم عملکرد کرندی دارد و گاهی انجام کارهای بسیار ساده مانند انتخاب یک شبکهی رادیویی با آن بسیار پیچیده است. همچنین کار با کلیدهای کنترلی که زیر صفحه نمایش قرار گرفتهاند، جذاب نیست. کار با آنها بخاطر لمسی و بودن سخت و نادقیق است.
پورشه پانامرا
پانامرا با داشتن پیشرانه V8 و قرار گیری آن در جلو به اصالت پورشه احترام نگذاشته است. اما این موضوع مهم نیست چرا که توانمندی خودروهای این شرکت را با خود دارد. این سدان لوکس بزرگ هندلینگ عالی و قدرت زیادی را به همراه دارد. مدل توربوی این خودرو باعث شده تا بتواند در ۳.۶ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسد. اما گذشته از تواناییهای حرکتی، پانامرا خودرویی لوکس است و فضای داخلی آن فوقالعاده است.
بخش ناخوشایند
متاسفانه پورشه برای ایجاد فضای داخلی بزرگ مجبور شده که امتیازهایی را فدا کند. مدیر پورشه وندلین ودیکینگ اعلام کرد عقب خودرو باید فضای کافی داشته باشد. این موضوع باعث شد که خودرو کمی ناموزون به نظر برسد. البته نباید از طراحی زیبای پانامرا چشم پوشی کرد. در داخل خودرو نیز سیستم سرگرمی آن قدیمی است و کنسول وسط مملو از دکمه است. به همین دلیل زمان زیادی نیاز است تا سرنشینان عملکرد آنها را کشف کنند. البته این مشکلات در نسخهی ۲۰۱۷ پانامرا رفع شده است.
سوبارو BRZ/ تویوتا 86
سوبارو BRZ و تویوتا 86 در واقع دوقلو هستند که با همکاری دو خودروساز توسعه داده شدهاند. هر دوی این خودروها فوق العاده هستند و یکی از بهترین فرمانهای الکتریکی موجود در بازار را در اختیار دارند. چرخهای نازک این دو خودرو باعث میشود که حتی با ۱۵۶ پوند فوت گشتاور به راحتی سر بخورند و دریفت بزنند. سازندگان این خودرو میگویند که وزن سبک آن باعث شده تا به نمونهی اسپرت واقعی تبدیل شود.
بخش ناخوشایند
ما با بخش آخر گفتههای مسئولین سوبارو و تویوتا موافق هستیم؛ اما مهم نیست که خودرو چقدر سبک باشد. کاربران خودروهای اسپرت توان بالای پیشرانه را در اولویت اول خود میخواهند؛ آسانترین راه نیز برای حل این مشکل اضافه کردن توربوشارژ است. سوبارو BRZ STI را تصور کنید که با ۲۵۰ یا حتی ۳۰۰ اسب بخار قدرت به چه هیولایی تبدیل خواهد شد.
تسلا مدل اس
دنیای خودرو ما از تسلا بخاطر تولید خودرویی با قوای محرکهی الکتریکی سپاسگذار است. مدل اس هیچ مشکلی ندارد و خودروی کاملی محسوب میشود. فضای داخلی آن کاملا جادار است و نمایشگر عمودی بزرگ کنسول وسط نیز با اطلاعاتی که از راننده میگیرد، همیشه بروز میماند. باتری بزرگ این خودرو باعث شده تا نیاز مکرر برای شارژ باتری مرتفع شود. این باتری حجیم توانایی به خودرو داده تا همانند انواع احتراق داخلی عملکرد مناسبی داشته باشد. این خودروی بزرگ و سنگین هندلینگ مناسبی دارد و بخاطر قرار گرفتن بستههای باتری در ارتفاع کم، مرکز جرم خودرو نیز در ارتفاع پایینتری قرار دارد.
بخش ناخوشایند
اما چند مسئله وجود دارد. تسلا تازه شروع به کار کرده است؛ به همین دلیل هنوز با پیچ و خم تولید خودرویی بینقص آشنا نیست و محصولات آن مشکلاتی دارند. به طور مثال آپشنهای تسلا مدل اس نسبت به رقبا ناکافی و ضعیف است. تسلا خودروهای خود را را با قیمتی بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار دلار میفروخت در حالی که کنسول مرکزی آن مشکلات زیادی داشت. البته مشتریان تسلا اهمیت زیادی به این دسته از مشکلات نمیدهند و از قوای الکتریکی، توان مناسب و سیستم رانندگی خودران خودروی خود لذت میبرند.
منبع: زومیت
نظر شما