خودروسازان از بالا هدایت می‌شوند!

پرشین خودرو: رییس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی این روزها عجیب رسانه‌ای شده و دل به دل خبرنگاران می‌دهد.

به گزارش «پرشین خودرو»، خودش می‌گوید رسانه‌ای شدنش ربطی به انتخابات پیش روی ریاست جمهوری ندارد و نمی‌خواهد رییس جمهور شود و به اصرار دوستان نیت کرده بیشتر با اهالی مطبوعات گرم بگیرد. رضا رحمانی نهمین سال مهمانی‌اش در بهارستان را می‌گذارند و اولین سال ریاست بر کمیسیون صنایع را با این حال خیلی کم پیش آمده که مصاحبه کند، حرفی جنجالی بزند، در صحن مجلس داد و بیداد راه بیندازد و به دنبال استیضاح وزیر و سوال از رییس جمهور باشد، چون به قول خودش آدم آرامی است. حالا اما این مرد آرام بهارستان عصبی است، عصبی از دست برخی مسوولان. می‌گوید: من آدم آرامی هستم، اما چند وقت پیش به خاطر برخوردهایی که با صنعت خودرو شد، داد و بیداد به راه انداختم. غصه هم می‌خورد، غصه خودروسازان را. به گزارش دنیای اقتصاد، می‌گوید با صنعت خودرو لج می‌کنند و از سر لجبازی است که پولش را نمی‌دهند. آزادسازی قیمت خودرو را قبول ندارد، اما از افزایش قیمت‌ها دفاع می‌کند و می‌گوید حق خودروسازان است، با این حال، نگران واکنش مردم هم هست و اینکه اعتراض کنند چرا طرف خودروساز را گرفته است. پیدا کردن شما کار سختی بود... ما که همیشه هستیم، اتفاقا من زیاد مصاحبه می‌کنم منتها عادت ندارم در مورد چیزهایی که نمی‌دانم یا در حوزه کاری ام نیست، حرف بزنم. صنعت خودرو که یکی از مهم‌ترین مسائل حوزه کاری شما است، اما خیلی اظهارنظری در مورد آن نمی‌کنید. حالا که من هستم و شما هم روبه‌رویم نشسته ای، بپرس تا پاسخ بدهم. خودروسازان و قطعه‌سازان شما را خیلی دوست دارند، خبر دارید؟ از شما می‌شنوم. می‌گویند خیلی پیگیر مشکلات شان هستید، هرچند ما به عنوان رسانه چیزی ندیده‌ایم. منظورم این است که مشکلی از مشکلات صنعت خودرو حل نشده. اتفاقا خیلی‌ها به من انتقاد می‌کنند که چرا اینقدر از خودروسازان حمایت می‌کنی. مردم فکر می‌کنند ما به خودروسازی کمک ویژه‌ای می‌کنیم، اما در واقع این طور نیست. خودروسازی لکوموتیو صنایع است و ما به وزن آن نگاه می‌کنیم و می‌بینیم باید سرپایش نگه داریم. اهمیت صنعت خودرو فقط در ایران نیست، الان در کشوری مثل آلمان از هر هفت نفر یکی در صنعت خودرو اشتغال دارد و کارشناسان معتقدند بعد از نفت، مهم‌ترین صنعت به شمار می‌رود. با این حال متاسفانه ما از مزیت‌های صنعت خودرو استفاده نکرده‌ایم. مثلا کدام مزیت؟ قطعه‌سازی. الان قطعه‌سازان ما به اروپا صادرات دارند، آن وقت خودروهای خودمان در سطح کیفی مناسبی نیستند و این ناشی از سهل انگاری ماست. من معتقدم بازار خاورمیانه باید مال خودروسازی ایران باشد. ما حتی به بازار اروپا هم می‌توانیم ورود کنیم. صنعت خودرو ایران ریشه دار است، اما متاسفانه یکی سری مسائل و سهل انگاری‌ها اجازه توسعه و پیشرفت آن را در حدی قابل قبول نداده‌اند. فکر می‌کنید مشکل اصلی این عدم توسعه چیست؟ دولتی بودن صنعت خودرو و اینکه مدیرانش مسوول نیستند. منظورتان از مسوول نبودن مدیران چیست؟ یعنی مدیریت مناسبی ندارند؟ منظورم این است مدیران صنعت خودرو تصمیم گیرنده نهایی نیستند، بنابراین باید خودروسازی را به مردم بدهیم. یعنی مدیران عامل صنعت خودرو اختیاری از خود ندارند؟ بله، چون از بالا هدایت می‌شوند. بالا یعنی کجا؟ وزارت صنعت؟ کاش وزارت صنعت. پس کجا؟ مجموعه ریاست‌جمهوری. حالا خیلی نمی‌خواهم وارد این بحث شوم، منظورم این است که صنعت خودرو چون دولتی مانده، رقابتی هم در آن شکل نگرفته است و به همین دلیل برای دولت خیلی اهمیت دارد. یک زمانی در این مملکت سیم کارت یک میلیون قیمت داشت و کمتر کسی می‌توانست موبایل بخرد، اما به تدریج انحصار آن شکسته شد و الان دیگر همه موبایل دارند و حتی سیم کارت هدیه هم به مردم می‌دهند. اگر صنعت خودرو را نیز رقابتی می‌کردیم و اجازه می‌دادیم دو سه خودروساز بزرگ و قدر در کشور شکل بگیرد، حالا با این اوضاع در خودروسازی‌مان روبه‌رو نبودیم. با همه اینها من واقعا نگران صنعت خودرو کشور هستم و می‌ترسم زنجیره‌ای که دو دهه برای آن زحمت کشیده‌ایم، پاره شود و از بین برود. درست است که در این صنعت با مشکلات کیفیتی و قیمتی مواجه‌ایم، اما باور کنید این زنجیره اگر پاره شود دیگر امکان وصل کردن آن وجود نخواهد نداشت. قبول دارم که در بخش مونتاژ مشکلاتی داریم، اما از حیث قطعه‌سازی در وضع خوبی به سر می‌بریم. خودروسازی صنعتی اقتصادی و حتی اجتماعی به شمار می‌رود، اما متاسفانه مسوولان دید درستی در مورد آن ندارند. این دید نادرست البته کلی است. مثلا الان می‌گویند وزارت ارتباطات می‌خواهیم چکار؟ یکی نیست به اینها بگوید بابا هر کشور پیشرفته و قدرتمندی دارای بخش ارتباطات بسیار قوی است، آن وقت اینجا می‌خواهند وزارت ارتباطات را منحل کنند. یا مثلا وزارت صنعت ما فکر می‌کند اگر فولاد و مس و خودرو را نداشته باشد، دیگر وزیر صنعت کاری برای انجام دادن ندارد، در حالی که یک وزارتخانه باید در نقش برنامه ریز انجام وظیفه کند نه اینکه در امور صنایع دخالت داشته باشد. بنابراین باید نوع تفکرمان را عوض کنیم و اجازه بدهیم صنایع به خصوص خودروسازی کار خودشان را بکنند. همین تفکرات قدیمی است که خودروسازی ما را بعد از بیست سال و خورده‌ای همکاری با پژو، به اینجا رسانده و اجازه نداده ایران خودروساز شود. همیشه برای من سوال بوده این چه قرارداد ترکمانچایی است که با پژو بسته‌ایم؟ این همه سال شراکت، آن وقت سر بزنگاه به ما قطعه نمی‌دهد. ما باید جهانی فکر کنیم و با خودروسازان بزرگ دنیا کار کرده و کمک و دانش فنی از آنها بگیریم. در حال حاضر با توجه به موضوع تحریم، کمتر شرکتی حاضر است با خودروسازی ما کار کند، مگر چینی‌ها و نهایتا هندی‌ها. نه این طور‌ها هم که می‌گویی نیست. البته تحریم وجود دارد، اما برخی می‌خواهند بی‌تدبیری خود را گردن تحریم بیندازند. به نظر من تحریم نهایتا 20 درصد تاثیر منفی بر خودروسازی ما گذاشته است. من نه می‌گویم با یک اخم پژو را نابود می‌کنیم، نه می‌گویم در زمان تحریم امکان پیشرفت و توسعه وجود ندارد، به نظرم باید فکرمان و رفتارمان را عوض کنیم. اگر می‌خواهیم تحریم را کم اثر کنیم باید رفتار سفارتخانه‌هایمان هم عوض شود. باید به مردم اعتماد بدهیم. بهمنی می‌گوید 20 میلیارد دلار ارز در خانه‌های مردم است، خب آنها اگر به ما اعتماد داشته باشند، ارزشان را در بانک می‌گذارند. حالا کاری به این حرف‌ها ندارم، برگردم به بحث خودمان، من می‌گویم خودروسازی را با همه ایرادهایش باید حفظ کنیم. الان بازار عراق بیخ گوش مان است، خب چرا استفاده نکنیم؟ چرا هر روز با پتک بر سر خودروسازان می‌زنیم؟ چرا پولی را که دولت مصوب کرده، به آنها نمی‌دهیم؟ اگر این پول را به خودروسازان ندهند، زنجیره تولید خودرو از بین خواهد رفت و درست کردن دوباره چنین زنجیره‌ای تقریبا ممکن نیست. دو هزار میلیارد را می‌گویید؟ بله؛ چه شد این وام؟ هفت هشت ماه از تصویب آن می‌گذرد، اما خبری از پرداختش نیست! هیچی، ظاهرا قرار نیست آن را بدهند. قرار نیست بدهند؟! چرا؟ برخی اجازه نمی‌دهند این پول به خودروسازان پرداخت شود و برای این کارشان هیچ دلیل منطقی نیز ندارند. یعنی همین طوری می‌گویند پول را نمی‌دهیم، بی هیچ دلیلی؟ بله، فقط می‌گویند نمی‌دهیم. این «برخی» که می‌گویید، چه کسانی هستند؟ خودتان پیدا کنید. شما خبر دارید، ما که... مشخص است چه کسی نمی‌خواهد پول به خودروسازان برسد. منظورتان بانک مرکزی است؟ بانک مرکزی که کاره‌ای نیست. وزارت صنعت است؟ نه برو بالاتر. شاید این مساله تقارن پیدا کرده با برخی موضوعات سیاسی که اجازه تزریق پول به خودروسازان را نمی‌دهند. نه، خودروسازی در آن حد نیست. حالا با این بحث‌ها کاری ندارم، حرفم این است که با صنعت خودرو بد تا می‌کنند، صنعتی که اشتغالزایی داشته و از بین رفتن آن اثرات اقتصادی و اجتماعی منفی زیادی به همراه خواهد داشت. من کلا آدم تندی نیستم اما چند وقت پیش در جلسه‌ای که با پنج تا از وزرا داشتم، به خاطر برخورد دولت با خودروسازی عصبانی شدم، چون واقعا غصه می‌خورم که با این صنعت این گونه برخورد می‌کنند. آقای رحمانی! بی تعارف می‌پرسم، چه شده که اینقدر صنعت خودرو به یکباره برای شما مهم شده است و به قول خودتان عصبی‌تان کرده است؟ گفتم که غصه می‌خورم برای این صنعت. خب چرا قبلا اینقدر غصه نمی‌خوردید؟ الان شرایط فرق کرده. خودروسازی ما مشکل دارد، نباید با پتک بر سرش بکوبیم. اتفاقا در آن جلسه به وزرا گفتم که آمریکایی‌ها بعد از صنعت نفت به سراغ خودروسازی ما خواهند آمد، اصلا آمده‌اند. چطور؟ بنیاد دموکراسی آمریکایی (همان که تحریم‌ها علیه ایران را برنامه ریزی می‌کند)، در گزارش ماه ژوئن خود به باراک اوباما توصیه کرده که تحریم صنعت نفت کار خود را کرده و حالا باید بروی سراغ صنعت خودرو ایران. در واقع آنها درست تشخیص داده‌اند که دست روی کجاها بگذارند، منتها ما حواسمان نیست و اگر هم هست لج می‌کنیم. به جای اینکه به خودروسازمان بگوییم آقای خودروساز! ما پارسال به تو اینقدر پول داده‌ایم و امسال چون ارز گران شده و مشکل پیدا کرده‌ای، پول بیشتری در اختیارت می‌گذاریم، پول که نمی‌دهیم هیچ، توی سرش هم می‌زنیم. اصلا دو هزار میلیارد برای صنعت خودرو پولی نیست که سر دادن و ندادنش اینقدر جر و بحث می‌شود. متاسفانه در مملکت ما یک عده هستند که فکرشان کوچک است و با مسائل شخصی برخورد می‌کنند. متاسفم که صنعت خودرو هم از کوچک فکرها در امان نمانده است. مثلا فلان شخص نامه‌ای برای خودروسازان می‌نویسد و می‌گوید به حامل این نامه یک خودرو بدهید، اما طرف را از در خودروسازی هم راه نمی‌دهند. طرف هم می‌رود پیش آن شخص و می‌گوید این بود اعتبارت پیش خودروسازان، اصلا ما را راه ندادند. آن وقت نتیجه اش چه می‌شود؟ او هم که اعتبار امضایش زیر سوال رفته با خودروسازان رفتاری شخصی را در پیش می‌گیرد. برگردیم به بحث «دو هزار میلیارد»؛ یکی از موانعی که سبب شد خودروسازان نتوانند این پول را دریافت کنند، شرایط سخت بانک مرکزی بود. مثلا اینکه باید شش ماهه پول را پس می‌دادند یا اینکه سهامی چیزی را وثیقه می‌کردند. فکر می‌کنید چرا شرایط را اینقدر سخت در نظر گرفتند؟ چون می‌خواستند پول را ندهند و کاری کنند خودروسازان رغبتی برای دریافت وام دو هزار میلیاردی نداشته باشند. اتفاقا موقعی که ایران خودرو می‌خواست سهام بانک پارسیان را بفروشد و برای دریافت وام وثیقه کند، یک سری موانع بر سر راه آن گذاشتند تا سهام فروش نرود و پول را ندهند. به‌نظر می‌رسد حرف سازمان بورس در این مورد منطقی بود، چون ایران خودرو می‌خواست سهام بانک پارسیان را یکجا بفروشد و این خلاف قانون است. به هر حال همه هدف دوستان این بود که دو هزار میلیارد را به خودروسازان ندهند. وقتی در جلسه شورای پول و اعتبار، دو هزار میلیارد را نصف می‌کنند و همان نصف را هم نمی‌دهند، خب یعنی چی؟ یعنی نمی‌خواهیم پول به خودروسازان بدهیم. با توجه به اظهارات شما، خودروسازان باید دو هزار میلیارد را فراموش کنند، نه؟ ما که تلاش مان را می‌کنیم. اتفاقا به آقای بذرپاش در کارگروه صنعت ماموریت داده‌ایم این موضوع را پیگیری کند. نتیجه پیگیری‌ها که مشخص شود، گزارشش را در صحن علنی می‌خوانیم. خب بعد چه می‌شود؟ طبق ماده 233 آیین نامه داخلی مجلس، احتمالا پرونده به قوه قضائیه ارجاع خواهد شد. الان هم پرونده هدفمندی یارانه‌ها را می‌خواهیم به قوه قضائیه ارجاع دهیم. ارجاع پرونده به قوه قضائیه که برای خودروسازان پول نمی‌شود! حالا شاید سبب شود دوستان دست از لجاجت بردارند و پول را بدهند. پس قضیه پول ندادن، لج و لجبازی است؟ به نظرم همین طور باشد. اگر دست از لجبازی برنداشتند چه؟ شما چه می‌کنید؟ ما که وظیفه مان پیگیری است. باز هم پیگیری می‌کنیم. شما که وظیفه‌تان پیگیری است، عملکرد خودروسازان را هم پیگیری می‌کنید؟ مثلا در جریان روند کیفی آنها هستید؟ بله، هم پیگیری می‌کنیم و هم در جریان امور کیفی هستیم. خودروسازان قرار بود طبق قانون ارتقای کیفیت (قانون خود مجلس) هر سه ماه یک بار گزارشی از روند کیفی محصولات شان به مجلس ارائه بدهند، اما به نظر می‌رسد این کار را منظم انجام ندادند و ته آن چیزی گیر مشتریان نیامد. این طور نیست. ارسال گزارش‌ها روند خود را حفظ کرده و فقط در مقطعی که آقای محرابیان از وزارت صنایع رفت، متوقف و دوباره از سر گرفته شد. به نظر شما اقدامات موثری در بحث کیفیت انجام شده؟ می دانی EQ چیست؟ یکی از کارتون‌های دوران بچگی مان چنین اسمی داشت... نه نه، منظورم هوش عاطفی است. نشنیده ام... «هوش عاطفی» یعنی احساس آدم نسبت به مسائل مختلف. خیلی از همکارانم به من می‌گویند برو لیزر کن تا از شر عینک راحت شوی، اما من این کار را نمی‌کنم، چون هوش عاطفی ام می‌گوید «عمل لیزر» را اروپایی‌ها ابداع کرده‌اند، با این حال بیشتر مسوولان و مردمان اروپایی هنوز عینکی هستند؛ بنابراین اگر عمل لیزر خوب بود، اروپایی‌ها خودشان این کار را می‌کردند. الان هم ممکن است گزارش‌هایی که خودروسازان فرستاده‌اند، حاکی از رشد کیفی آنها در دو سال گذشته باشد، اما هوش عاطفی من می‌گوید کار خاصی نکرده‌اند. ظاهرا هوش عاطفی سختگیری دارید. به هر حال هر چیزی باید در عمل ثابت شود. من سال 89 یک خودرو داخلی خریده ام و خیلی هم راضی ام، اما همین چند وقت پیش سوار مدل مشابه آن که یکی از همکارانم تازه خریده، شدم و احساس کردم کمرم روی صندلی‌هایش در حال شکسته شدن است. این همان هوش عاطفی ام است که می‌گوید خودروسازان کار خاصی در رشد کیفیت نکرده‌اند. اصلا با توجه به شرایط نامناسب فعلی (افت تولید و کمبود نقدینگی)، خودروسازان کیفیت را ول کرده‌اند، چون دغدغه‌های دیگری دارند. شما که اینها را می‌دانید، چرا با پیگیری‌هایتان فشاری به خودروسازان نمی‌آورید؟ الان وقت این کارها نیست، خودروسازی ما مشکل دارد و ما باید حواسمان به آنها باشد. بله، اما شما در درجه اول نماینده مردم هستید، پس باید به فکر دغدغه آنها باشید. یکی از راهکارهای اقتصاد مقاومتی، کمتر حرف زدن است. وزیر اقتصاد آمریکا با آن همه تشکیلات سالی دو سه بار اظهارنظر می‌کند، آن وقت اینجا...؛ من خودم معتقدم باید کمتر حرف بزنیم و کمتر مصاحبه کنیم. اما مردم و رسانه‌ها حق پرسش دارند و جواب می‌خواهند. مثلا همین مشتریان خودرو، حق دارند بدانند مجلس از حقوق آنها در برابر خودروسازان چگونه دفاع می‌کند. ما در جلسات خصوصی مان به خودروسازان تذکر می‌دهیم و چپ و راست با هم جلسه می‌گذاریم، اما قرار نیست همه را رسانه‌ای کنیم. نه من و نه وابستگان به من، هیچ کدام بدهکار خودروسازان نیستیم که من مجبور باشم به خاطر این بدهی از آنها دفاع کنم. حتی وقتی می‌خواستم خودرو بخرم، پولش را نقد دادم و تخفیف 200 هزار تومانی آن را هم قبول نکردم؛ بنابراین اگر دفاع می‌کنم، به این دلیل است که برای اوضاع فعلی خودروسازان غصه می‌خورم و معتقدم نباید بر سر صنعتی مثل «خودرو» معامله کرد. برویم سراغ بحث داغ «قیمت خودرو»؛ خودروسازان خواستار آزادسازی قیمت خودرو هستند و دولت مخالفت می‌کند. شما حق را به کدام طرف می‌دهید؟ مشکل ما مجلسی‌ها این است که در بحث قیمت خودرو با یک تیغ دو لبه روبه‌رو هستیم. اگر بگوییم قیمت خودرو آزاد شود، مردم اعتراض می‌کنند که چرا از حق ما دفاع نمی‌کنی و موافق آزادسازی قیمت خودرو هستی؟ از آن سو اگر بگوییم قیمت خودرو ثابت بماند، خودروسازان به ما می‌گویند مگر قیمت ارز سه برابر نشده، مگر تحریم نیستیم، مگر بانک مرکزی تزریق نقدینگی را به ما متوقف نکرده، پس چرا مشکلات ما را نمی‌بینی؟ خب هر دو طرف راست می‌گویند و ما این وسط مانده‌ایم. این مشکل ما رسانه‌ها هم هست. ولی فشاری که روی ما هست، روی شما نیست. من به شخصه معتقد به آزادسازی قیمت خودرو نیستم، اما افزایش قیمت را قبول دارم. افزایش قیمت حق خودروساز است؛ اما نه در دراز مدت. این افزایش قیمت‌ها باید بعدا به واسطه بهره‌وری جبران شود. ما یک سری آنالیزها را انجام دادیم و به این واقعیت رسیدیم که هزینه‌های تولید خودرو واقعا رشد کرده و با این شرایط، ما معتقدیم افزایش قیمت خودرو اشکالی ندارد. پس آزادسازی را قبول ندارید؟ به نظرم تعیین قیمت خودرو وظیفه سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان است و الان شرایط برای آزادسازی قیمت خودرو مناسب نیست. چرا؟ چون دامنه تغییرات قیمتی در کشور ما وسیع است، امروز یک قیمت داریم و فردا قیمتی دیگر. روزی که برج‌های دوقلوی آمریکا را زدند (واقعه 11 سپتامبر)، همان روز بحرانی قیمتی در آمریکا رخ داد و روز بعد اوضاع عادی شد، اما در ایران چنین شرایطی نداریم که بخواهیم قیمت‌ها را آزاد کنیم و خیالمان از گران نشدن راحت باشد.
کد خبر 18297

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha