به گزارش «پرشین خودرو»، مولالی به عنوان مدیری شناخته می شود که برای پیچ و خم های تند مدیریتی مناسب است. نمونه آن هم زمانی است که جنرال موتورز و کرایسلر در سال 2009 اعلام ورشکستگی کردند و به کمک دولت نجات یافتند در حالی که فورد با تدبیر مولالی و همراهانش از ورشکستگی نجات یافت و در همان زمان نام مولالی بر سر زبان ها افتاد. اما واقعیت این است که سر راه مایکروسافت پیچ و خم خطرناک قرار ندارد. مایکروسافت از زمانی که آیفون جای کامپیوترهای روی میز را گرفت ایده جدیدی نداده و همین موجب عقب ماندگی آن شده است. مایکروسافت باید در کارهایی تمرکز داشته باشد که در آن بهترین است و از بازارهایی که در آن قابلیت رقابت ندارد باید خارج شود. این موارد در حیطه توانایی های مولالی نمی گنجد. اگر چه مولالی و بالمر دوست قدیمی اند و مولالی پیش از فورد در بوئینگ مشغول بود و به همین دلیل در سیاتل و به طور کلی غرب آمریکا دوستان صاحب نفوذی دارد و با این که مولالی به تکنولوژی علاقه مند است و باعث شده بین مایکروسافت و فورد همکاری های عمیقی شکل بگیرد اما دلایلی وجود دارد که مولالی برای مدیر عاملی مایکروسافت مناسب نیست. در حال حاضر در فهرست 500 شرکت برتر فورچون مقام فورد 10 و مایکروسافت 35 است. رفتن مولالی به 8 دلیل زیر جالب نیست: پیچیدگی: مولالی در فورد و بوئینگ با یک محصول مثل هواپیما و خودرو سر و کار داشت و رقبا هم بزرگ بودند مثل ایرباس و جنرال موتورز. اما مایکروسافت کسب و کارهای بسیار متنوعی دارد مثل تولید نرم افزار، ابزارهای سرگرمی منزل، اپراتوری اینترنت و موتور جست و جو و اخیرا حضور در بازار تلفن همراه؛ رقبای آن هم اپل، گوگل، آمازون، اوراکل هستند که جزو بهترین های 500 شرکت برتر فورچون هستند. تمرکز: تنها تمرکز مولالی در فورد کنار گذاشتن رویکرد قدیمی به برند و تلاش روی بازار تولید انبوه خودرو و وانت بود. این رویکرد در بازارهای مایکروسافت اصلا پاسخگو نیست چون خطوط تولید بسیار متنوع دارد که تمرکز هر کدام متفاوت است. منابع: زمانی که مولالی به شرکت فورد وارد شد این شرکت از لحاظ نقدینگی در وضعیت اسف باری بود طوری که مجبور شد 24 میلیارد دلار قرض بگیرد. در حالی که مایکروسافت همین حال روی 60 میلیارد دلار پول نقد خوابیده و مدام به دنبال خرید و ادغام شرکت های موفق است. کار تیمی: امروزه کار در فورد شادتر و ثمربخش تر است چون به خاطر اصرار مولالی شفافیت افزایش یافته و رقابت های مخرب درون سازمانی به شدت کاهش یافته است. اما اگر مولالی با این دیدگاه به مایکروسافت برود تمام تلاشش رقیق خواهد شد چون تعداد خطوط تولید این شرکت به قدر متنوع است که آثار تلاش های مولالی به چشم نخواهد آمد. فناوری: با این که مدرک تحصیلی مولالی مهندسی هوافضا است اما در خصوص ابزارهای مصرفی از خود سابقه درخشانی به جا نگذاشته برای مثال وقتی اولین صفحه نمایش های لمسی را به کمک مایکروسافت و با عنوان مایفورد تاچ به خودروهای فورد معرفی کرد با شکایت های متعددی از سوی مشتریان رو به رو شد تا جایی که به برند فورد در زمینه خدمات مشتری لطمه شدید وارد کرد. تصویر عمومی: مایکروسافت گاهی تصویر یک غول قلدور را به نمایش می گذارد. برای همین هم با شکایت هایی از قبیل انحصار و غیره مواجه می شود. فورد هم از این قاعده مستثنی نبوده همان طور که در مورد خودروهای هیبریدی سی ماکس و پیمایش به ازای هر گالن با شکایت مواجه شده اما پیچیدگی کار در مایکروسافت بیشتر است. کارهای ناتمام: ماه نوامبر که برسد 7 سال از مدیر عاملی مولالی بر فورد گذشته است. در این زمان او موفق به ایجاد ثبات، تیم مدیریتی هماهنگ، اجرای روش های مدیرتی جدید شده اما هنوز جانشین پروری نکرده است. در ضمن او باید طراحی مجدد برند لینکلن را به سرانجام برساند و ساختار فعالیت های اروپایی فورد را تغییر دهد. هیئت مدیره فورد انتظار دارد که مولالی حداقل تا پایان 2014 بماند و به کارهای ناتمامش سر و سامان بدهد. سن: شاید مولالی یکی از پرانرژی ترین مدیران کنونی باشد که عاشق کارش هم هست اما او الان به سن 68 سالگی رسیده است. مطلوب کردن و سامان دادن به کارهای شرکت به عظمت مایکروسافت کاری نیست که بتوان به کسی سپرد که در شرف بازنشستگی است. مولالی هفته ها طول می کشد که به تحلیل طرح های فورد بپردازد حالا اگر قرار باشد به شرکتی مثل مایکروسافت با آنه همه تنوع محصولات و خدمات برود در شرایط کنونی و با سرعتی که شرکت های کامپیوتری پیش می روند احتمال عقب ماندن مایکروسافت از رقبا بالا می رود. مولالی مدیری بسیار موفق و برجسته ای است اما او برای گرداندن امور مایکروسافت مناسب نیست.