به گزارش «پرشین خودرو»، تینا آخوندتبار در ابتدای كارش تنها به خاطر چهره خوب مورد توجه سینماگران قرار گرفت و خیلیها منتظر تولد سوپراستاری جدید بودند اما در گذر سالها جز نقشهای فرعی در فیلمهایی درجه دو چیزی نصیبش نشد. قفل بسته تلویزیون هم برای او انگار بازشدنی نیست تا شاید در دل مخاطبان میلیونی جایی برای خودش پیدا كنند.
تینا آخوندتبار در بدو ورود در كنار همه موانعی كه بهطور طبیعی سر راه بازیگری جوان و نوآمده قرار میگیرند با یك اتفاق جالب هم روبهرو شد و آن اصرار برخی اصحاب رسانه بود برای ایجاد تشابه ظاهری میان او و الناز شاكردوست. مسالهای كه خودش آن را كاملا رد میكند و یك شیطنت رسانهای میداند.
ورود یک چهره جدید
آنهایی كه منتظر ورود چهرهای جوان و تازهنفس به خیل بازیگران زن بودند كه در عین دارا بودن چهره مطلوب توانایی خوبی هم در بازیگری داشته باشد تینا آخوندتبار را گزینه مناسبی میدانستند اما او هم زمانی به سینمای ایران آمد كه دیگر فیلم ستاره محور ساخته نمیشد و اصلا نقشی به او نرسید كه در بوته آزمایش قرار بگیرد و مهمترین نقشی كه از تینا آخوندتبار در این سالها به یادمان مانده همان نقش فرعی فیلم رسوایی است كه آن هم نمیتواند ملاك خوبی برای تصمیمگیری باشد.
انتخاب شدن، انتخاب كردن
نه تنها من بلكه هر كسی در یك مقطع از كار انتخاب میشود و از مقطعی دیگر دوست دارد خودش كار را انتخاب كند كه این انتخاب بستگی به شرایط و افكار انسان دارد؛ البته در این بین گاهی شرایط مالی و نیازهای اقتصادی بازهم باعث میشوند كه افراد انتخاب شوند ولی خدا را شكر من به خاطر زندگی شخصیام شرایطی دارم كه میتوانم خودم كارها را انتخاب كنم و كارهایی را انتخاب میكنم كه میدانم از پس بازی در آن نقش و كاراكتر برمیآیم؛ مثلا فیلمنامهای باشد كه به دلم بنشیند و زمانی که كسی در سینما آن فیلم را نگاه میكند چیزی از آن یاد بگیرد و به دیگران هم تعریف كند.
تینا آخوندتبار در نمایی از یک فیلم
تنها به عشق كاراكتر
اینطور نیست كه همواره دنبال فیلمهای هنری باشم؛ ممكن است یك فیلمنامه تجاری من را جذب كند. البته من مدعی نیستم كه فقط میخواهم در فیلمهای هنری بازی كنم، بلكه دوست دارم در كارهایی حضور داشته باشم كه كاراكتر آن را دوست داشته باشم، مثلا ممكن است این كاراكتر یك دختر شیك و پولدار باشد یا برعكس یك دختر ساده با چهرهای درهمریخته. . . .
فیلمهایی برای دیده شدن
نه اینكه از همه كارهایی كه كردهام ناراضی باشم ولی قطعا فیلمهایی بوده كه از حضور در آنها رضایت ندارم ولی لازم بود كه دیده شوم و اسم و چهرهام را نشان دهم و همه بدانند كه بازیگری به نام تینا آخوندتبار وجود دارد و فیلمسازان میتوانند در آثارشان از او استفاده كنند.
من حتی دوست دارم با كارگردانهای تازهكار و جوان هم كار كنم چرا كه خیلی از آنها با استعداد و بسیار توانا و خلاق هستند و اینطور نیستم كه حتما منتظر حضور در كار كارگردانهای بزرگ باشم. از طرفی كارگردانهای مطرحی هستند كه دلم میخواهد با آنها كار كنم ولی شاید آنها تابهحال اسم من را هم نشنیده باشند چون من تازه وارد این عرصه شدهام.
حضور بدون تقلید
فیلم زیاد میبینم اما دیدن فیلمهای خودم بیشتر مرا برای ادامه این راه ترغیب میكند. وقتی فیلمهایم را میبینم اصلا آن چیزی نیست كه خودم دوست داشته باشم و دلم بخواهد و هرچه بیشتر نگاه میكنم میگویم من مطمئن هستم كه پتانسیل من بیشتر از اینهاست و باید خودم را بهتر نشان دهم. من از كسی تقلید نمیكنم كه بگویم با دیدن فلان بازیگر ایرانی یا خارجی به این كار علاقه بیشتری پیدا كردهام، در واقع این حس و توانایی را در خودم میبینم كه میتوانم این كار را انجام دهم.
در ابتدای مسیر
متولد 1366 هستم و حدود 4/3 سال است كه بازیگری را شروع كردهام و هنوز در ابتدای كارم. در فیلمهای زیادی بازی كردهام كه اصلا خوب نبودند و اگر تجربه امروزم را داشتم، با دقت بیشتری كارهایم را انتخاب میكردم و شاید در این 4/3 سال فقط در یكی، دو كار حضور پیدا میكردم.
حس خوب با تصمیم جدید
حدود 7/6 ماه است كه تصمیم گرفتهام هر پیشنهادی را قبول نکنم. شاید باورتان نشود ولی من همین الان فیلمنامههای زیادی در خانه دارم؛ چه سینمایی و تلویزیونی و چه شبكه خانگی ولی واقعا تصمیم گرفتهام كه روند كاریام را عوض كنم و دیگر در هر فیلمی بازی نكنم! به همین دلیل از حضور در كارهای جدید راضی هستم و حس خوبی دارم. ولی وقتی بعضی از كارهای قدیمیام را میبینم، افسوس میخورم چون بازی خوبی در آن كارها نداشتهام!
آدم خاصی به نام بازیگر
بازیگری فقط داشتن صورت و فیزیك بدنی خوبی نیست؛ البته اینها باید باشند و من بازیگرانی را كه به خودشان نمیرسند اصلا قبول ندارم چرا كه بهنظرم بازیگر، یك آدم خاص است و هركسی نمیتواند بازیگر شود؛ در نتیجه باید تفاوتهایی با دیگران داشته باشد. از نظر استایل، لباس پوشیدن، از نظر صحبت كردن، معاشرت كردن با دیگران و كارهایی كه انجام میدهد باید متفاوت باشد. البته این ویترین كار است و یك بازیگر موفق باید فاكتورهای دیگری هم داشته باشد؛ مثلا مطالعه داشته باشد، نسبت به كارش اهمیت بدهد و فیلم ببیند و فیلمنامههای مختلف را بخواند، ورزش كند، بنویسد و حتی نسبت به كارهای جزییتر فكر كند و در حد معقول حتی در كارهایی كه حضور دارد نظر بدهد و ایده داشته باشد.
زندگی دوگانه من
شش ماه است به صورت حرفهای وارد عرصه سینما شدهام و در این شش ماه سعی كردهام به اندازه كافی روی زندگی حرفهایام كار كنم چون اعتقاد دارم بازیگران دو نوع زندگی دارند؛ یكی زندگی شخصیشان است كه به خانواده و شخصیتشان برمیگردد و دیگری زندگی كاریشان است كه باید جزیی از زندگی شخصیشان شود. البته من قبلا این كار را خیلی جدی نمیگرفتم ولی مدتی است كه به این نتیجه رسیدهام كه وقتی وارد محیطی شدهام كه میتوانم در آن رشد كنم پس باید تلاشم را بكنم و فقط به چهرهام اكتفا نكنم چرا كه مردم ممكن است یك بار چهره من را دوست داشته باشند و تماشا كنند ولی بعد از آن از من بازی خوب هم میخواهند و من حالا میخواهم تواناییام را نشان دهم.
دیده شدن جذاب است
همه آدمهایی كه میخواهند معروف و مشهور شوند حال چه در عرصه سینما چه در عرصه ورزش یا در هر كار دیگری، دیده شدن را دوست دارند و اصلا نمیتوانم بگویم كه دیده شدن برایم جذاب نیست، اما اینكه چطور مرا ببینند برایم مهمتر است. اینكه شما را به چشم یك بازیگر معمولی ببینند یا برای دیدن شما ذوق و هیجان داشته باشند و من الان تصمیم گرفتهام كه از نوع دوم آن باشم و برای این كار میدانم كه باید تلاش زیادی داشته باشم چون من اول راه هستم.
ببین و به دست بیاور
اگر زندگی حرفهایام را در بازیگری كنار بگذارم و بخواهم راجعبه زندگی شخصیام صحبت كنم باید بگویم كه از آن واقعا راضی هستم چون این توانایی را در خود دارم كه هر چیزی را كه بخواهم، ببینم و چون آن را میبینم، میتوانم به آن دست پیدا كنم و عقیده دارم كه آدمها آنقدر قدرت و توانایی دارند كه هر چیزی را ببینند، میتوانند به آن دست پیدا كنند.
تلاش برای خوب بودن
گاهی این موضوع وجود دارد كه عدهای نگذارند شما پیشرفت كنید ولی این موضوع غیرقابل انكار است كه وقتی كسی در یك حرفهای خوب است، خوب است و نمیشود مانع او شد یا او را بد جلوه داد! در همین سینما هم همه دوست دارند با بهترینها كار كنند و بهترین عوامل را برای فیلمهای خود انتخاب كنند.
به دنبال رسالت واقعی
من آدم روراستی هستم و سالها با اینکه توسط کارگردان ها به خاطر چهرهام انتخاب شوم مشکلی نداشتم اما از شش ماه قبل تصمیم گرفتم که از این موضوع جلوگیری کنم چون میخواهم در کارم پیشرفت کنم؛ حال اگر این پیشرفت با تحصیل، گزیدهکاری یا کمکاری باشد مشکلی با آن ندارم و این كار را انجام میدهم چون هدفم پیشرفت در این شغل است و تمام تلاشم را میكنم كه به موفقیت برسم؛ البته شاید جایی هم به این نتیجه رسیدم كه برای این كار ساخته نشدهام و رسالت من در این دنیا چیز دیگری است و در جای دیگری میتوانم موفق شوم.
اندر مزایای استقلال فكری
من در این كار از نظر روحی و فكری بزرگ شدهام. شاید اگر من وارد این حرفه نمیشدم كه به شكل مستقل برای خودم كار كنم، هنوزهم همان تینا آخوندتبار یا همان پونه درون خانه بودم. اما وقتی وارد این كار شدم و مجبور شدم تنها انتخاب كنم، تنها كار كنم، زمین بخورم و تنها بلند شوم، احساس میكنم كه خیلی از لحاظ فكری بزرگ شدهام و این مستقل بودن باعث شده كه من با گذشته تفاوت زیادی داشته باشم.
پونه خانواده، تینای همكاران
اسم شناسنامهای و اسمی كه خانواده من را صدا میزنند، پونه است و خودم به دلیل علاقه زیادی كه به اسم تینا داشتم، از زمان مدرسه این اسم را برای خودم جا انداختم. درواقع اسم پونه، مورد علاقه خانوادهام بوده اما من علاقه شدیدی به اسم تینا دارم و از آن اسم انرژی میگیرم و به اطرافیانم هم گفتهام كه من را به این اسم صدا كنند.
ذوق دیدن آدمهای معروف
من سینما را خیلی بزرگتر از آن میدیدم چون از دور نگاهش میكردم ولی وقتی وارد آن شدم، دیدم كه یك محیط بسته و كوچك است شبیه یك خانواده گسترده. البته سینما برای من هنوز هم همان جذابیت اولیه را دارد و از دیدن خیلی از آدمهای سینما شاد و ذوقزده میشوم و انرژی میگیرم و هنوزهم دنبال اتفاقاتی هستم كه منتظرش بودم، اما باید اعتراف كنم كه رفتهرفته آن هیجان و جذابیت اولیه كم و كمتر میشود.
نظر شما