آدمی از بدو تولد و از زمانی که فرق دست چپ و راست خود را تشخیص می دهد دارای آمال و آرزوهای کوچک و بزرگی است که برای بدست آوردن آن دست به هر کاری می زند. به طور مثال یک نوزاد برای بازی با چیزی که از دید پدر و مادرش نباید به آن دست بزند، از گزینه گریه همراه با جیغ های آن چنانی استفاده می کند.

یک کودک 7 تا 8 ساله هم برای خرید دوچرخه مورد نظرش از گزینه های گریه همراه با جیغ و یا گریه همراه با کوبیدن پا بر زمین و یا اعتصاب غذا بهره می برد و اتفاقا در بسیاری از موارد نیز به هدف خود دست پیدا می کند.

هر چه سن و سال بالاتر رفته و عقل آدمی تکمیل تر می شود، روش های دست یابی به آمال تغییر می کند.

یکی از آرزوهای بشر 2 پا از سنین بسیار کم، داشتن خودرو و یا همان ماشین سواری خودمان است. از کودک 7 ساله تا پیرمرد 70 ساله یک آرزوی مشترک را دنبال می کنند و آن هم داشتن یک خودروی سواری برای خود است که بتوانند در جاده چالوس از آب و هوای فرح بخش آن دیار بهرمند شوند.

تا 2 دهه پیش پیکان و شاید رنو5 جزو بهترین آرزوی خودرویی یک خانواده بود تا بتوانند در کنار خانواده از وجود آن لذت ببرند اما در سال های اخیر دیگر از پیکان خبری نیست و رنو5 هم جای خود را به پراید داده البته با قیمت 200 میلیون ریال!

در سال گذشته و به بهانه خروج اقتصاد از رکود، وام های 250 میلیون ریالی دولت برای خرید خودرو بسیاری از آرزومندان داشتن یک خودروی سواری را به آرزوی دیرینه خود رساند و خانواده های متعددی را خودرو سوار کرد.

یک خانواده 5 نفره بعد از 10 سال کار جمعی توانسته بودند در حدود 4 تا 5 میلیون تومان پس انداز کنند حال دولت 25 میلیون تومان دیگر نیز به آنها وام خواهد داد، بهترین فرصت برای ماشین دار شدن ایشان است و اساسا مهم نیست که اجاره نشین بوده و 2 دانشجوی دانشگاه آزادی هم در خانه حضور دارند، مهم خودروسواری و سفر آخر هفته به شمال کشور است و بس!

اما جدا از کار دولت در کمک به خودروسازان و مردم آرزومند برای خروج از رکود و برآوردن یک رویا، در 20 سال اخیر شرکت های ریز و درشتی در کشور پدیدار شده اند با نام کارگزار و لیزینگ! البته نه از نوع بورسی که از نوع فروش اقساطی خودرو.

ابتدا شرکت هایی در زیرمجموعه شرکت های خودروسازی به وجود آمدند و شاید یکی از معروف ترین آنها رایان سایپا وابسته به شرکت سایپا است.

در کنار شرکت های خودروساز، برخی اشخاص حقیقی و حقوقی نیز وارد عرصه فروش اقساطی خودرو شدند که در بسیاری از موارد این شرکت ها کلاهبردار بوده و یا خودرویی 6 میلیونی را به 3 تا 4 برابر قیمت به مشتریان عرضه می کردند و از آنجایی که ما ایرانیان برای برآورده کردن رویاهای خود از هیچ کوششی دریغ نمی کنیم، برایمان مهم نبوده و نیست که 4 برابر قیمت یک خودرو پول دهیم تا...!

در سال های اخیر و به طور خاص از دهه 80 شمسی، شرکت های خصوصی با عنوان شرکت های کارگزاری فروش خودرو وارد عرصه شدند و به ظاهر با تغییر چهره و بزک کردن خود، از اتهام کلاهبردار بودن و یا گرانفروش بودن خود را جدای کردند.

در سال 94 یکی از همین شرکت های پر زرق و برق کارگزار به نام نگین خودروی آفتاب حباب تبلیغاتیش ترکید و معلوم شد این شرکت کلاهبردار بوده است و ...!

از شرکت نگین خودروی آفتاب به نام شرکت فعال در حوزه زعفران یاد می شد که به یکباره بی خیال طلای سرخ شده و به سوی معدن طلای حلبی(خودرو) روی می آورد.

این شرکت با دادن وعده های عجیب و قریب به مردمی که آرزویشان تنها یک خودروی بالاتر از پراید بود، توانسته بود میلیاردها تومان به جیب زده و دست خریداران را در گردوی سربسته ای فرو بگذارد.

بیش از 19 میلیارد تومان از جیب بیش از 5000 نفر در جیب مدیران این شرکت رفت و البته خبری از تحویل خودرو نیز نبود. با هوشیاری برخی از مالباختگان و البته سرعت عمل سیستم قضایی کشور، جلوی کلاهبرداری های بیشتر گرفته شد و مدیران این مجموعه دستگیر شدند و بر اساس اعلام مسوولان قضایی رسیدگی به پرونده مالباختگان ادامه دارد.

اما از مدل نگین خودروی آفتاب در سال های اخیر بسیار بوده اند و متاسفانه همچنان نیز وجود دارند. در اواخر هفته گذشته داستان یکی از خریداران اعتباری خودرو را شنیدیم که برایمان جالب توجه بود و شاید به همین دلیل بر آن برآمدیم تا هشدار به وجود آمدن یک نگین خودروی آفتابی دیگر در پهنای ایران زمین را به شما مشتاقان خودروهای آنچنانی و البته مسوولان ذی ربط بدهیم.

اما داستان از این قرار است.

یک پزشک کرمانی تصمیم به خرید یک خودرو در کلاس دو دیفرانسیل کرده و اتفاقا به سراغ یکی از همین کارگزاری هایی که در ماه های گذشته تبلیغات بسیاری نیز کرده است، می آید.

پزشک قصه ما قصد خرید یک خودروی هیوندای توسان(Tucson) را از این کار گزار محترم می کند و شرایط پرداخت نیز به نظر ایشان مناسب است.

قرار می شود با پرداخت اولیه 80 میلیون تومان بعد از 90 تا 120 روز سوار بر توسان رویای خود به کرمان برگردد و دیگر رویای برایش نمایند( البته در زمینه خودرو). قرار با این شرکت برای پرداخت مابقی پول پس از تحویل خودرو در یک سررسید 6 ماهه است.

قرارداد بسته می شود و آقای دکتر ما با خوشحالی برای طبابت به محل سکونت خود باز می گردد.

بعد از 90 روز با خوشحالی بسیار برای دریافت خودرو مراجعه کرده اما؛ به وی اعلام می کنند که ما که گفته بودیم 90 تا 120 روز؛ لطفا 30 روز دیگر بیایید.

آقای دکتر که به خود دلخوشی می داد که بله به من گفته بودند که ممکن است 120 روز طول بکشد، به شهر خود باز می گردد و بعد از گذشت 30 روز دیگر این بار با دلی قرص برای هیوندای سواری به تهران می آید اما باز هم جواب می شنود که هنوز این مدل خودروی ما نیامده است.

قرار بوده توسان ایشان مدل 2016 و فول امکانات باشد!

آقای خریدار قصه ما 6 ماه صبر می کند تا شاید قرار 90 روزه ی 129 روزه شده در 180 روز رنگ واقعیت به خود بگیرد اما؛ زهی خیال باطل!

بعد از گذشت 6 ماه از ثبت نام و واریز 800 میلیون ریال، باز هم جوابی که شرکت کارگزار به وی می دهد جوابی منفی است.

بالاخره بعد از گذشت 9 ماه صبر دکتر قصه ما به پایان رسیده و به شرکت مرکزی مراجعه می کند و خودروی هیوندای توسان مدل 2016 خود را طلب می نماید. اما جواب کارگزار بسیار جالب است. کارمندان همیشه طلبکار این چنین مجموعه هایی که همچون شرکت مطبوع خود، در بزک کردن ظاهری خود بسیار استاد هستند به این خریدار اطلاع می دهند که دولت این مدل خودرو را در گمرک نگاه داشته است و ترخیص نمی کند! دلیلش چیست؟ آنها می گویند نمی دانیم اما از نظر نگارنده اگر این بهانه راست باشد احتمالا دوستان قصد داشته اند پول کمتری به دولت پرداخت کنند و به همین جهت دولت خودروها را نگاه داشته است.

با این حال چه باید کرد؟ این سوال دکتر کرمانی قصه ماست! اما جواب بسیار راحت است.« لطفا یا صبر کنید، یا پول خود را پس بگیرید و یا خودروی خود را تعویض کنید.»

اگر اولین پیشنهاد را بپذیرند که احتمالا حالا حالا ها از خودروی توسان مدل 2016 خبری نخواهد بود. اگر پیشنهاد دوم را بپذیرند باید 45 روز کاری صبر کرده و بعد پول خود را تنها با 14 درصد سود دریافت کنند و اگر مدل خودروی خود را به هیوندای سانتافه 2016 فول امکانات تغییر دهند نیز باید حدود 50 میلیون بیشتر پرداخت کنند.

با این وضع این پزشک محترم قصه ما تنها ضرر کرده است و اگر این خرید را از شرکت های وارد کننده اصلی انجام می داد؛ به احتمال زیاد بیش از 6 ماه از هیوندای سواریش می گذشت اما؛ در حال حاضر تنها هزینه سفر هوایی از کرمان به تهران نصیبش شده است.

چند بهانه آورده شده از سوی کارگزار مربوطه را مجددا تکرار می کنیم:

1) گفتیم که 90 تا 120 روز!

2) گفتیم 120 روز کاری!

3) دیر و زود دارد اما سوخت و سوز نه!

4) تقصیر دولت است که خودروهای ما را به علت ... تحویل نمی دهد!

5) اصلا همینه که هست یا صبر کن و یا...!

6) می خواستی گول نخوری و ثبت نام نکنی!

7) می تونی برو شکایت کن!

8) ما بیدی نیستیم که از این بادا بترسیم!

البته 3 گزینه آخر توسط نگارنده پیشنهاد شده است و دوستان کارگزار می توانند از این گزینه ها هم استفاده کنند.

متاسفانه هنوز مشخص نیست که چه بلایی بر سر خودروی پزشک قصه ما خواهد آمد اما آنچه که روشن است اینکه می توان گول تبلیغات میلیاردی و رنگارنگ برخی از کارگزاران عزیز و درشت هیکل را نخورد و برای خود و سرمایه شخصی خانواده خود ارزش قائل شد.

البته این هم یک پیشنهاد از طرف نگارنده است و شما می توانید آن را قبول کنید و یا همین الان با کل سرمایه نقدی خود به یکی از هزاران نمایندگی این کارگزار و سایر کارگزاران فروش خودرو مراجعه کرده و خودتان این مهم را از نزدیک لمس کنید.

امیدواریم مجبور به نشر داستان خرید شما از این کارگزاران نشویم.

انشاالله!